دلنوشته‌ای از سعید حدادیان در وصف غدیر‌خم؛

آنان که عید ولایتش را عظیم می شمارند خاصان پروردگارند

شاعر و مداح اهل بیت(ع) فرا رسیدن عید غدیر را به همه به‌خصوص شیعیان مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) تبریک گفت.
کد خبر: ۱۱۶۱۷۰۳
آنان که عید ولایتش را عظیم می شمارند خاصان پروردگارند

سعید حدادیان در آستانه عید غدیر‌خم در وصف این روز دست به قلم برد تا آنچه در دل داشت را با دیگران به اشتراک بگذارد.

وی نوشت:

کیست که شنیدن وصفش کفارهء گناهان گوش، دیدن متن مدحتش نابود کننده گناهان چشم و گفتن منقبتش از بین برنده گناهان زبان است؟!!

نام آور بدر و احد و حنین که فضیلت یک ضربه شمشیرش در خندق برترست از عبادت ثقلین.

کسی که به نص صریح آیه مباهله، نفس شریف و جان لطیف خاتم الانبیاء و در عرصه مجاهدت پدر حماسه کربلاست.

هم او که در عبادت خدا را به چشم دل می دید و به فخریهء ازدواج با صدیقهء اطهر (س) ممتاز گردید.

برای محمد (ص) چون هارون است برای موسی.

او که در میان شگفتی جبرائیل و میکائیل شبی حساس را در بستر رسول خدا (ص) به سر می برد تا ضربات شمشیر چهل تن از دشمنان سر سخت حضرتش را به جان بخرد.

برترین اوصاف انبیاء را در خویش جمع آورده و چشم کروبیان را به عظمت خویش خیره کرده و صد و بیست هزار حاجی حجة الوداع را مبهوت مقام و شان و منزلت خویش گردانیده است.

این علی(ع) ست، پرورش یافته دامان پر مهر محمد (ص). مولود کعبه و ابر مرد عرصه های صبر و صلابت.

کسی که پیامبر (ص) فرمود: امر به ولایت او بالاترین، امر به معروف است.

کسی که روز انتصاب شایسته اش برای رهبری تمام امت اسلام، به بزرگترین عید الهی شناخته شد.

ناشناخته ای که جز خدا و رسولش(ص) او را نشناختند.

اسطوره ای که زره اش پشت نداشت چرا که هرگز به دشمن پشت نکرد.

ابر قدرتی که در میادین کارزار هرگز یک قدم عقب نشینی نکرد.

کریمی که جود و سخا را شرمندهء خویش ساخت، آنجا که شمشیر خود را در گرماگرم پیکار به دشمن بخشید و با این سخاوت چشمه توحید از دلش جوشاند،

ولی‌نعمتی که بار پیرزنان را بر دوش می کشید و درد دل فقیران را به گوش جان می شنید و با کودکان یتیم به بازی می‌دوید.

زاهدی که عدل دور سرش می گردید عابدی که عشق تسلیم او بود ساجدی که در حریر خون ترانه وصل سرود.

باری! آنان که عید ولایتش را عظیم می شمارند خاصان پروردگارند.

علی (ع)جان

من از آیه های قنوت درختان

من از سجده های فراوان امواج دریا

من از خاکساری ساحل شنیدم

من از پرده های هزارانهء عرش

من از بوسه های قلم

از لب لوح

من از بالهای ملائک

من از روح

از لیله القدر

ز دل شنیدم

تو جان عبادت

تو روح دعایی

من از نخلهایی که خم گشته بودند

من از چاههایی که قد می کشیدند

من از چشمهای پر از آسمان یتیمان

من از خاکهایی که از اشکهای تو گل شد

من از اوج منبر

من از موج محراب

من از باد و آتش

من از خاک

از آب

من از سیر معراج

منزل به منزل شنیدم

تو جان عبادت

تو روح دعایی

نسترن نعمتی/جام‌جم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها