حسین معمری

دخترانِ پیر

همه شبیه همند؛ کوچک و بزرگ ، پیر و جوان. اینجا در منطقه محروم زیلایی از توابع مارگون شهر یاسوج، زندگی زنان و دختران بر یک مدار تکرار می چرخد. بر مدار کار. کار اینجا برای زنان و دختران، قبل از طلوع افتاب شروع می شود و تا تاریکی هوا ادامه پیدا می کند؛قصه کار برای تک تک این دختران، از چوپانی و جمع کردن هیزم و بنه چینی به رفت و روب خانه و پختن غذا می رسد و رسیدگی به بچه ها. بار مسیولیتی که از روزهای کودکی شروع می شود و تا روزهای بزرگسالی ادامه پیدا می کند. قصه دختران زیلایی،قصه رنج و محرومیتی مداوم است. محرومیتی ناشی از فقط اقتصادی که وقتی با سوء تغذیه همراه می شود، رد پایش را روی چهره تک تک آنها می گذارد.آنوقت مارال ٢٣ ساله شبیه زنهای سی و چند ساله می شود و چهره فرشته ٢٦ساله ، به ٤٥ساله ها می ماند. اینجا همه شبیه همند؛به چشم هایشان که دقیق شوید، یک حرف را می زنند، دست هایشان یک قصه را روایت می کند؛محرومیت اینجا هر روز بر چهره زنان و دختران سیلی می زند.
کد خبر: ۱۰۸۲۰۵۲
دخترانِ پیر
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۲
مژده
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
۰
۰
به فكر وادارم كرد.. تفكری كه این روزها جز غم و حسرت چیزی برات نمیذاره
مرسی
فاطمه
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۰۰ - ۱۳۹۶/۰۷/۳۰
۰
۰
سلام چقدر دردناك بود ، زنان ودختران روستایی وعشایری ما از بس سختی میكشن رمق و رنگ و رو برایشان نمی ماند

نیازمندی ها