در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
ابتدا خبرها حاکی از این بود که گلاب آدینه و بهاره رهنما قرار است دو نقش اصلی نمایش را بازی کنند و پس از مدتی گلچهره سجادیه جای آدینه را گرفت. همه حالات اما تحت تاثیر این پرسش مهم بود که ولع تماشای این نمایش را دوچندان میکرد: چطور ممکن است سونات پاییزی کارگردان سوئدی را که فیلمی بهغایت سخت و سنگین است، در تئاتر روی صحنه برد. این پرسش تا روز اول نیمه دوم نخستین ماه فصل بهار، طبعا بیپاسخ ماند، اما بالاخره نمایش، شانزدهم فروردینماه در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفت. البته، اهالی تئاتر تا این روز منتظر یک مواجهه شیرین دیگر نیز بودند؛ گلچهره سجادیه، بازیگر گزیدهکار تئاتر، سینما و تلویزیون که واپسین بار چند سال پیش در نمایشی با عنوان «هر کس با تنهاییاش» روی صحنه رفته بود، بالاخره روی صحنه بازگشته بود.
کارگردان نمایش سونات پاییزی، طی گفتوگویی اصرار کرده به جای اقتباس، از مواجهه او با متن برگمان سخن به میان بیاید. این نکتهای است که در پیشنمایش نیز بهاره رهنما به آن تاکید میکند. اما نمایش تهرانی به نوعی است که میتوان از آن به عنوان اقتباس هم یاد کرد. حتی نه اقتباسی آزاد که اقتباسی تقریبا وفادار. شارلوت (گلچهره سجادیه)، پیانیست معروفی است که به دعوت دخترش اوا (بهاره رهنما) به خانه او میآید. لابد خاطرتان هست که در نسخه سینمایی سونات پاییزی، اینگرید برگمن، شارلوت بود و لیو اولمان دختر او. نقش باقی بازیگران فیلم از نمایش حذف شده، اما تقریبا همه بزنگاههای دراماتیک آن در این اجرا حفظ شده است. قصه، قصه پرآبچشم رابطهای فروپاشیده بین مادر و دختر است. هر دو نوازنده، اما این هم نمیتواند بین آنها را گرم کند. نمیتواند تا یاد آن تصنیفی از «دلشدگان» علی حاتمی بیفتیم که اتفاقا خود کارگردان سروده بود: «گلچهره مپرس آن نغمهسرا از تو چرا جدا شد... گلچهره مپرس پروانه تو بی تو کجا رها شد... مپرس مپرس». حالا اگر نمایش را ببینید، قرابت بیشتری با پروانه این تصنیف و پروانهای مییابید که بهاره رهنما از آن میگوید.
اغراق است اگر بگوییم جلال تهرانی حتی نتوانسته به شاهکار کارگردان بزرگ، نزدیک هم بشود. تکنیک آکسانگذاری او در سکوتها، توانسته دست کم رخوت فیلم برگمان را روی صحنه تئاتر بازآفرینی کند. اما طبعا این همه آن چیزی نیست که میبایست از سونات پاییزی در اسلو به سونات پاییزی در تهران احضار میشد. به نظر میرسد با توجه به اینکه نمایش تهرانی، نه آنچنان که او «مواجهه» مینامد، بلکه به شهادت رویکرد او به فیلم، اقتباسی تمامعیار است، اصرار او بر اطلاق مواجهه را میتوان نوعی فرار رو به جلو در نظر آورد. به هر حال ادعای اینکه این فیلم را به نمایش تبدیل کنیم، بسیار جسورانه باید باشد.
هیچیک از اینها اما باعث نمیشود تصمیم بگیرید از تماشای این نمایش صرف نظر کنید. بگذارید راحت بگویم؛ یک گلچهره سجادیه فوقالعاده درخشان، عاملانگیزشی کافی و مناسبی است که میتواند شما را به باغ هنرمندان و تماشاخانه ایرانشهر بکشاند. او مثل همیشه کارش را بخوبی انجام میدهد، حتی وقتی قرار است نقشی را بازی کند که همه آن را با فوق ستاره سینما، یعنی اینگرید برگمن به خاطر دارند. بروید و ببینید یک بازیگر، چگونه میتواند با بازی فکرشدهاش دوباره یادآوری کند که در نمایش ایرانی، عامل مهم طراحی فراموش شده است. لحظات او در این نمایش با ارائه جزئیاتی دقیق همراه است. مکاشفه این جزئیات دیگر با شما.
صابر محمدی
فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: