تلخ و شیرین‌های یک محیطبان

به دنیا آمدن بزغاله‌ها را دوست دارم

جام جم سرا:‌ احتمالاً شما هم زیاد اسم و شغلی با عنوان محیطبانی را شنیده‌اید. شاید هم جزو آن دسته افرادید که تصوری از محیط بانی ندارید. در این صورت پیشنهاد می‌کنیم گفت‌وگویی را در ادامه بخوانید که با یکی از محیط‌بانان انجام گرفته است.
کد خبر: ۷۶۵۰۶۲
به دنیا آمدن بزغاله‌ها را دوست دارم

محیط بانان بر اساس قانون مسئولیت اجرای قوانین و مقررات صید، شکار، حفاظت و بهسازی محیط زیست را در سطح حوزه استحفاظی خویش به عهده دارند. آنان در حفاظت از حیات وحش، اکوسیستم، جلوگیری از آلودگی محیط زیست، ممانعت از تجاوز به مناطق تحت کنترل سازمان‌های حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی خدمت می‌کنند. محل خدمت این محیط بانان نیز عرصه‌های تحت مدیریت حفاظت زیست از جمله پارک‌های ملی، مناطق حفاظت شده، پناهگاه حیات وحش، مناطق شکار ممنوع و تالاب‌های بین‌المللی است.
«امید عزت‌پور» یکی از همین افراد است که در دل طبیعت به انجام شغلی متفاوت و پر از خاطرات هیجان‌انگیز و شیرین البته گاهی غم‌انگیز مشغول به خدمت است تا با پاسداری از طبیعت فضای بهتر و ایمن‌تری را برای هموطنانش آماده کند. وی که این روزها چهارسالی می شود در این حرفه مشغول به کار شده، ۲۹ ساله است و تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی آلودگی محیط زیست به پایان رسانده است. در حال حاضر نیز به عنوان مامور اجرایی محیط زیست استان قزوین به محیط بانی این یگان حفاظتی به فعالیت می‌پردازد.
وی از خطرها و اما و اگرهای حرفه‌اش برای ما می‌گوید:


از کودکی عاشق طبیعت بودم

علاقه‌ام به محیط بانی به کودکی بازمی‌گردد. من از همان دوران شاد و پرانرژی بچگی به کوه و طبیعت علاقه‌مند بودم و به یاد دارم بارها با صدای کبک‌ها و آواز پرندگان از خواب بیدار می‌شدم چون خیلی از وقت‌ها به کوه و طبیعت می‌رفتم و همان جا شب‌مانی داشتم. مرور زمان حس خوبی که از طبیعت می‌گرفتم موجب می‌شد تا بیشتر به طبیعت و پناه بردن به آن فکر کنم.
در همین برنامه‌ها با چند محیط بان آشنا شدم و از نزدیک با آنان صحبت می‌کردم. به مرور با شغل محیط بانی آشنا شدم و برخلاف بسیاری از نوجوانان که آرزوی خلبانی و دکتر شدن دارند،
من محیط بانی را برای شغل آینده‌ام انتخاب کردم. پس از پیگیری از دوستان و آشنایان از استخدامی در آزمون ورودی محیط زیست باخبر شدم و در آزمون آن شرکت کردم و با کسب نمره قبولی آرزوی دوران کودکی و نوجوانی‌ام برآورده شد و در سال ۸۹ استخدام پیمانی سازمان محیط زیست شدم.


فکر کردن به کوهستان و حضور همیشگی‌ام در طبیعت زیبای خداوندی دلم را غنج می‌داد. طبیعتی که با همه اجزای آن انس گرفته بودم؛ با تمامی گیاهان و حیوانات... من دیگر کارم حمایت از وحوش زبان بسته شده بود، وحوشی که در دنیا بی‌نظیرند!
اگرچه در این میان با توجه به سختی‌های این شغل کمی با مخالفت خانواده مواجه شدم اما وقتی آنها به مرور بیشتر با حرفه من آشنا شدند و آرامشم را دیدند آنها هم کم کم عادت کردند.


لطفا نپرسید کی پروانه شکار می‌دهند

بسیاری از مردم هم با این شغل آشنایی ندارند برای همین خیلی از آنها ما را جنگل‌بان خطاب می‌کنند که البته نیاز است رسانه‌ها در خصوص این شغل فرهنگ‌سازی کنند تا محیط بانی هم مانند دیگر مشاغل شناخته شود.
از اینکه مردم بیشتر در رابطه با چگونگی شکار پرندگان و حیوانات از محیط بانان می‌پرسند گاهی اوقات تعجب می‌کنم. بیشتر دلم می‌خواهد از من درباره نحوه حفاظت از وحوش در مناطق بپرسند تا طبیعت با تمام زیبایی‌ها و بکری‌اش به حیات خود ادامه دهد. می‌رنجم وقتی می‌پرسند چه موقع پروانه شکار می‌دهند و چرا این کار ممنوع است!؟
البته این موضوع شامل همه مردم نمی‌شود چراکه افرادی مانند همیاران محیط زیست، عکاسان و فعالان محیط زیست به خوبی با این دیدگاه آشنا هستند و به صیانت از محیط طبیعی اهمیت می‌دهند. علاقه او به شغلش به اندازه‌ای است که دوست دارد فرزندش هم روزی محیط بان شود و البته مردم را هم به این کار تشویق می‌کند و امیدوار است تا همه، چه آنهایی که دوست دارند محیط بان شوند و چه آنهایی که دوست دارند به عنوان گردشگر از فضاهای طبیعی لذت ببرند به خوبی مراقب طبیعت باشند.


خاطره شیرین، خاطره تلخ

چهار سالی می‌شود که این حرفه را پیشه کرده‌ام و تجربه‌های متفاوتی در طول این مدت دارم. به طور مثال در قزوین با انواع پستانداران و گربه سانان از قبیل پلنگ، سیاه گوش، گربه وحشی و سایر پستانداران مانند خرس و همچنین با نشخوارکنندگان از قبیل کل و بز وحشی، قوچ و میش و آهو و انواع پرندگان شکاری و کنار آبزی روبه‌رو می‌شوم. بهترین و شیرین‌ترین خاطره‌ام مربوط می‌شود به مشاهده سه قلاده پلنگ.
یادم می‌آید حدود ساعت ۶ صبح آخرین روزهای تابستان سال ۹۰ قبل از طلوع آفتاب در یک گشت‌زنی در منطقه طارم سفلی به همراه مسئول منطقه با دوربین اطراف را کنترل می‌کردیم که همکارم متوجه حضور پلنگ در منطقه شد. مرا صدا کرد، سکوت بود و فقط صدای باد این سکوت را می‌شکست. در حالی که چشم از دوربین برنمی‌داشت گفت امید دو پلنگ را می‌بینم. من با دقت بیشتری اطراف را با دوربین کاویدم و متوجه سومین پلنگ هم شدم. از این اتفاق و دیدن حیوانی درنده خیلی هیجانزده شده بودیم و می‌دانستیم حضور این پلنگ‌ها ناشی از زحمات و حفاظت خوب محیطبانان منطقه است که با نگهداری اصولی از منطقه موجب شده‌اند این حیوانات در منطقه زندگی خودشان را دنبال کنند.
از نکته‌های خوب این اتفاق این بود که برای نخستین بار به وسیله دوربین فیلم‌برداری و عکاسی شروع به تصویربرداری و عکاسی کردیم و موفق به ثبت سه پلنگ در قالب عکس و فیلم آن دهم توسط محیط بانان شدیم. اما خاطرات تلخ هم دارم بدترین آنها مربوط به را بروز برخی درگیری‌هاست که گاهی محیط بانان مجبور به این اتفاق می‌شوند. اتفاقی که موجب شهید شدن آنان در مناطق طبیعی ایران می‌شود. به همین دلیل هم خانواده همسرم با توجه به درگیری‌هایی که در ایران بین محیط بانان و متخلفان حیات وحش رخ می‌دهد همیشه نگران من هستند.


از دیدن تمامی وحوش لذت می‌برم

آنقدر شغلم را دوست دارم که اگر بار دیگر به عقب بازگردم دوباره محیط بانی را پیشه خود می‌کنم. راستش را بخواهید از دیدن تمامی وحوش لذت می‌برم به ویژه ابهت و زیبایی پلنگ، دیدن آهوان در دشت و پریدن بزهای کوهی از صخره‌ها، زندگی در سخت‌ترین و صعب‌العبورترین کوه‌ها... لحظه به دنیا آمدن بزغاله‌ها و جریان زندگی آنها در صخره‌های بکر کوهستان و شیر دادن آنها توسط بزها و جست و خیز بزغاله‌های بز کوهی همه و همه برایم بسیار دوست‌داشتنی و شگفت‌انگیزند.


من و آرزوهایم

من هم مانند همه افراد آرزوهای دور و درازی دارم. البته مهمترین آنها سربلندی و سلامتی تمامی همکارانم در گوشه گوشه مناطق ایران است. دیگر اینکه روزی برسد که هیچ سرب و گلوله داغی بر قلب هیچ حیوانی فرو نرود. راستش را بخواهیم دوست ندارم حتی یک حیوان بی‌زبان از بین برود. دیگر اینکه دوست ندارم طبیعت را آلوده ببینم. (سوسن نوری/حمایت)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۲
زهرا از همدان
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۵۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۰
۰
۰
حرفه جذابیه! موفق باشید. واقعا طبیعت با وجود حیوانات زیباست. دیدن هیچ حیوانی در قفس لذت بخش نیست.
جعفر
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۵۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
۰
۰
امیدجان انشاا...موفق باشی .

نیازمندی ها