سیامک صفری از نمایش «پسران آفتاب» می‌گوید

مدیران فرهنگی به کمدی حساسیت دارند

با این که کارشناسی ارشد کارگردانی دارد، اما بیشتر به عنوان بازیگری سطح اول در تئاتر ایران شناخته می‌شود که در آثار ماندگاری از جمله «منهای دو» با کارگردانی داوود رشیدی، «رومولوس کبیر» از نادر برهانی مرند، «شکار روباه» کار علی رفیعی و... بازی کرده است.
کد خبر: ۵۸۰۳۰۶
مدیران فرهنگی به کمدی حساسیت دارند

سیامک صفری، البته از کارگردانی تئاتر هم دور نمانده است و این روزها نمایش «پسران آفتاب» به نویسندگی نیل سایمون را در تالار اصلی تئاتر شهر روی صحنه دارد. او در این نمایش علاوه بر کارگردانی در کنار بازیگرانی چون بهاره رهنما، فرزین صابونی و جواد عزتی نقش‌آفرینی هم می‌کند.

کمدی پسران آفتاب، راوی جدال و کشمکش بین دو بازیگر سالخورده به نام‌های ویلی کلارک و ال لوئیس است که پس از سال‌ها قهر قرار می‌شود بار دیگر در نمایشی تلویزیونی بازی کرده و روزهای طلایی یک زوج هنری موفق را تکرار کنند.

به بهانه اجرای پسران آفتاب، با سیامک صفری به گفت‌وگو نشستیم که علاوه بر وجوه محتوایی و اجرایی این نمایش، بحث‌های کلان‌تری چون جایگاه کمدی در تئاتر امروز ایران و ترجمه آثار خارجی به فارسی را هم در بر گرفت.

به نظر می‌رسد آثار کمدی در تئاتر ایران هیچ‌گاه نتوانسته است جایگاه شایسته و در خور خود را پیدا کند. شما با این نظر موافقید؟

فکر می‌کنم بخش عمده‌ای از این مشکل به ما هنرمندان و مسوولان فرهنگی کشور برمی‌گردد. اگر نگاهی کارشناسانه‌تر و تخصصی‌تر به آثار کمدی شود، با توجه به استقبال همیشه گرم مخاطبان، این ژانر (گونه) تئاتری به لحاظ تعداد و کیفیت اجراها، جایگاه مناسب‌تری پیدا خواهد کرد.

منظورتان از نگاه تخصصی‌تر و کارشناسانه‌تر چیست؟

نمایش کمدی با بهره‌گیری از شوخی، کنایه، ایجاد موقعیت‌های خنده‌آور و... حرفش را که خیلی هم جدی است، می‌زند. در نگاه غلط و کج‌فهمی بعضی‌ها ممکن است برخی از این شیوه‌ها، موقعیت‌ها یا شوخی‌های کلامی پیش پا افتاده و کم‌ارزش جلوه کنند.

متاسفانه این روزها وقتی می‌گویند کمدی، بعدش خنده به ذهن می‌آید. بعضی‌ها فکر می‌کنند چنین کاری بی‌ارزش است؛ در حالی که کمدی یک زبان نمایشی جا افتاده است که همیشه در همه کشورها با اقبال روبه‌رو بوده و اگر چه ظاهری ساده دارد، اما بسیار جدی و تاثیرگذار است.

در ایران هم نمایش‌های سنتی کمدی، سابقه‌ای دیرپا دارد.

بله، علاوه بر فرهنگ شفاهی و ادبیات ما که در آنها کمدی یا همان طنز جایگاه ویژه‌ای دارد، سیاه‌بازی هم نمایشی کمدی و شادی‌آور است که علاوه بر خنداندن مردم، حرف دل آنان را نیز می‌زند. نمایش کمدی، مسائل اجتماعی، انسانی، رابطه بین آدم‌ها، مشکلات مردم و... را مطرح می‌کند. کمدی یک زبان اعتراضی است که روحیه انتقادی دارد. کمدی مناسبات انسانی را نقد و با زبان تند، گزنده و البته شیرین خود به همه چیز حمله می‌کند. کمدی از زاویه‌ای به همه چیز نگاه می‌کند که منحصر به خود و غافلگیرکننده است. بی‌رودربایستی می‌رود سراغ معضلات، تنگناها، کجی‌ها، کاستی‌ها، ضعف‌های حکومت، نقص‌های انسان‌ها و... در یک کلام مصائب بشری را در بوته نقد می‌گذارد.

همین ویژگی باعث نمی‌شود دایره ممیزی حوالی آن تنگ‌تر شود؟

درست است، برای همین مدیران هنری نسبت به کمدی همیشه حساسیت داشته و دارند. دلیل دیگر حساسیت مسئولان، رابطه‌ای‌ است که کمدی با تماشاگرانش برقرار می‌کند. این گونه آثار، چون با گستره وسیع‌تری از مخاطبان رابطه برقرار می‌کنند، بیشتر هم زیر ذره‌بین می‌روند. آنان با مضامین آثار کمدی مشکل دارند، چرا که زبان نقد واعتراض را برنمی‌تابند. یک مشکل کمدی در ایران آن است که از نظر نمایشنامه‌های فارسی در این گونه تئاتری کمبود داریم و بسیاری از متن‌های خارجی هم به دلایل مختلف نمی‌توانند با تماشاگر داخلی بخوبی ارتباط برقرار کنند. در این باره توضیح دهید. کمبود نمایشنامه‌های کمدی به زبان فارسی برمی‌گردد به آن کج‌فهمی و بدسلیقگی که پیش از این مورد اشاره قرار گرفت. اما از نظر اجرای متن‌های خارجی با نظر شما خیلی موافق نیستم. چرا که یک کمدی خوب به هر زبانی می‌تواند مخاطب بیگانه را به خود جلب کند. بعید است یک کار، کمدی خوبی باشد و نتواند با مردم جهان ارتباط برقرار کند.

اما در ایران ما شاهد خیلی از کمدی‌های خارجی هستیم که تماشاگر را نمی‌خنداند.

اگر یک کمدی نتواند با تماشاگر ارتباط برقرار کند، به احتمال زیاد مشکل از شیوه و شکل اجرای آن است. این ربطی به متن ندارد.

تفاوت‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و فضای زندگی در ایران با دیگر کشورها آیا باعث نمی‌شود بعضی از شوخی‌های کلامی و موقعیت‌های خنده‌دار در برگردان به فارسی کم‌نمک شود؟

در برخی کمدی‌های خارجی ممکن است مسائلی مطرح شود که ما با آنها آشنا نیستیم. چیزهایی مثل سابقه تاریخی، مصداق‌های اجتماعی، شوخی با شخصیت‌ها، نکته‌ها و... را شاید ما نشناسیم. اینها شاید باعث شود با بخش‌هایی از متن ارتباط برقرار نکنیم، اما موجب نمی‌شود کار تاثیر‌گذاری‌اش را به طور کامل از دست بدهد. اگر چنین هم شود، آن متن را نمی‌توان یک کمدی کامل دانست. اولین واسطه بین متن خارجی و مخاطب ایرانی، مترجم است. یکی از کارهای مهمی که باید مترجم صورت دهد، انتقال زبان است. در واقع، مترجم باید شوخی‌های کلامی را طوری به فارسی برگرداند که برای مخاطب ایرانی قابل هضم و قابل فهم باشد.

اما گاهی اوقات در این کار خیلی افراط می‌شود و به ایرانیزه‌کردن متن می‌انجامد.

یک دوره‌ای مترجمان ایرانی آنچنان دست به برگردان متون خارجی می‌زدند که کار هویت ایرانی پیدا می‌کرد؛ مثل کمدی‌های مولیر که مترجمان نام شخصیت‌ها، موقعیت‌ها، رابطه‌ها، مناسبت‌ها و... همه را ایرانی می‌کردند. مقصود من این نوع برگردان به زبان فارسی نیست، چرا که در اثر دخل و تصرف شدید می‌کنند که نمی‌توان آن را دیگر یک نمایشنامه خارجی دانست.

شما در نمایش پسران آفتاب که این روزها در تالار اصلی تئاتر شهر روی صحنه است، در متن تغییراتی داده‌اید که ربطی به ترجمه ندارد. بخش‌هایی از متن ترجمه شده را حذف کرده‌ و بر بار کمدی و شوخی بعضی از موقعیت‌ها و دیالوگ‌ها هم افزوده‌اید. در این باره توضیح دهید.

بخشی از این متن اکنون در کشور ما غیر قابل اجراست. البته بخش عمده‌ای از این موارد به دلیل بدفهمی است که اجازه اجرا نمی‌یابد؛ یعنی یک شوخی، خوب فهمیده نمی‌شود و آن وقت اجازه روی صحنه آمدن نمی‌یابد. تغییراتی که بین اجرای ما و متن نیل سایمون می‌بینید، بیشتر به دلیل سلیقه‌هایی است که در حوزه تئاتر اعمال می‌شود و فضا را تنگ می‌کند. اما خیلی در شوخی‌ها دست نبردیم و چیزی را اضافه نکردیم.

اما برای مثال شخصیت بن در متن، آدمی جدی است که در اجرای شما حالتی کمیک پیدا می‌کند. چرا؟

این به تحلیل من از متن برمی‌گردد. بن که مدیر برنامه عموی خود (ویلی کلارک) است، چون چندان باهوش هم نیست، برای جوش‌دادن معامله آنقدر دستپاچه و عجولانه با دیگران برخورد می‌کند که حرکاتش خنده بر لب تماشاگران می‌آورد. او آدمی نیست که با سیاست عمل کند، این ویژگی را من تشدید کرده‌ام.

مرجان توجهی / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها