مسائل اخلاقی افراد در پیوند با موقعیت طبقاتی و جامعه شناختی آنهاست

آدم‌های بدون «گذشته»

تاکید بر مباحث اخلاقی، از نکات قوت فیلم« گذشته» (و نیز دو اثر قبلی فیلمساز) است. اما فیلم گذشته، نسبت به دو اثر قبلی، این ویژگی متمایز را دارد که شخصیت‌های آن، از حیث جامعه شناختی بخوبی پرداخته نشده‌اند و به خلاف «درباره الی» و بویژه «جدایی نادر از سیمین» ـ که هویت جامعه شناختی و طبقاتی و نیز مذهبی شخصیت‌های این آثار، آشکار بود ـ چندان دارای هویت شفافی نیستند.
کد خبر: ۵۷۵۵۱۶
آدم‌های بدون «گذشته»

شخصیت‌های فیلم درباره الی را افرادی متعلق به طبقه متوسط و نیز تحصیلکرده تشکیل داده بودند​ و مساله اخلاقی بین این طبقه، مساله‌ای پیچیده بود که با توجیه‌های روشنفکر مآبانه و موقعیت سنجی‌های احتمالی این طبقه، هم خوان است.

همین مطلب در باب شخصیت نادر در فیلم «جدایی» و جدل‌های او با سیمین و ترمه صادق است. در فیلم درباره الی، دوست «الی»، بعد از مرگ او، با گفتن یک دروغ، خود را از اتهام رها می‌کند؛ ولی در عوض شخصیت الی را نزد نامزد پیشین او، گناهکار و کاملا بی‌وفا جلوه می‌دهد و فیلمساز به زیبایی، مخاطب را با یک معضل فرهنگی و اخلاقی که گریبان جامعه را سال‌های سال گرفته است، مواجه می‌کند: برای نجات و توجیه خود، حق داریم از درگذشتگان مایه بگذاریم و آنها را متهم به گناهانی کنیم که ما مسئول آنها هستیم.

در فیلم جدایی نیز، نادر و سیمین، مشخصا متعلق به همان طبقه و طیف شخصیت‌های فیلم ​درباره الی​ هستند. بی‌اخلاقی‌های نادر ـ‌ بی‌توجهی به قولی که به سیمین داده و نیز شهادت دروغ در دادگاه و نوع توجیه هر دو این رفتارها ـ نیز متعلق به طبقه خود اوست همچنان که بی‌اخلاقی‌های حجت ـ تهدید اشخاصی که در مرگ فرزندش نقشی نداشتند ـ نیز متعلق به طبقه خودش است.

اما شخصیت‌های فیلم گذشته متعلق به چه طبقه و طیفی هستند؟ مخاطب فیلم گذشته حتی نمی‌فهمد که شغل احمد چیست. در فیلم گذشته معلوم نیست شخصیت‌های فیلم، چقدر سواد دارند و از حیث اقتصادی جزو کدام طبقه جامعه محسوب می‌شوند.

شاید به باور برخی، این مسائل در داستان این فیلم اهمیتی ندارند و اصلا لزومی ندارد که در همه فیلم‌ها، انتساب شخصیت‌های داستان به طبقات اقتصادی و تحصیلی مختلف، معین شود؛ اما مساله اینجاست که داستان فیلم گذشته، همچون دو فیلم جدایی و ​درباره الی​، حول مسائل اخلاقی متمرکز است.

در باب نسبت مسائل اخلاقی با جامعه، دو دیدگاه متفاوت محتمل است. اول این‌که مسائل اخلاقی، رفتار‌ها و تعهدات اخلاقی افراد، ربطی به جایگاه جامعه شناختی و طبقاتی آنها ندارد. اگر چیزی وظیفه اخلاقی باشد، برای همه وظیفه اخلاقی است و اگر عملی، خلاف اخلاق باشد، هیچ‌کس از لحاظ اخلاقی مجاز به انجام آن نیست.

از سوی دیگر، در هر قشر و طبقه جامعه، هستند افرادی که متعهد به اخلاق هستند و وظایف اخلاقی خود را بدرستی ادا می‌کنند و نیز هستند افرادی که مرزهای اخلاقی را می‌شکنند و به تعهدات اخلاقی پایبند نیستند. بنابراین اخلاقی بودن یا نبودن افراد، ربطی به جایگاه جامعه شناختی آنها و ساختار جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، ندارد.

اما در مقابل این دیدگاه، دیدگاه بدیلی وجود دارد که رفتار انسان‌ها را متاثر از طبقه و طیف آنها می‌داند و جایگاه طبقاتی آنها را همچون افقی به تصویر می‌کشد که مرزهای بینش و نگرش آنها را به اخلاقیات​ تعیین می‌کند.

براساس این نگرش، ناهنجاری‌های اخلاقی در طبقات مختلف اجتماعی، متفاوت است و اعضای طبقات مختلف جامعه شناختی، به‌واسطه تفاوت در منافع طبقاتی خود، در معرض ناهنجاری‌های اخلاقی متفاوتی هستند.

طبیعی است که اگر فردی متعلق به طیف تحصیلکرده و دارای جایگاه ویژه‌ای در جامعه است، هر قدر هم که به لحاظ اخلاقی بی قید باشد، هیچ‌گاه با سلاح سرد در ملأعام به تهدید و فحاشی دیگران اقدام نمی‌کند، چرا که با این اعمال، منافع طبقاتی خودش را نابود خواهد کرد. همچنین از فردی که خود را مقید به مذهب معرفی می‌کند، انتظار نمی‌رود که علنا اعمالی خلاف قیود مذهبی، مثل دروغگویی و تهمت زنی را روا بداند، ولی در صورتی که منافعش به خطر افتد، ممکن است در پشت توجیه‌های مذهبی، چنین اقدامات خلاف اخلاق را نیز مرتکب شود. در چنین اوضاعی است که تقید یا عدم تقید افراد به اخلاق آشکار می‌شود. اما آزمون مشترک اخلاقی برای همه افراد جامعه، اگر محتمل باشد، دشوار است.

نمی‌توان ـ مثلا ـ در یک پیاده‌رو موانعی نهاد و با یک دوربین مخفی به رصد کردن رفتار افراد مختلف، از طیف‌ها و طبقات مختلف جامعه پرداخت، با این برنامه که هر کس را که از کنار این موانع به سرعت گذشت، بی‌اخلاق بدانیم و هر که را که صبر کرد و به برداشتن این موانع از سر راه مردم مشغول شد، فردی اخلاقی بدانیم. چنین آزمونی وضع متفاوت افراد و اضطرارهای احتمالی هر یک را نادیده انگاشته است. از این منظر، فیلم ​گذشته​ نسبت به دو اثر قبلی فرهادی ضعیف‌تر است. هرچند به لحاظ طرح مسائل اخلاقی، همچون دو اثر قبلی قابل قدردانی است.

حسین شقاقی - دبیر گروه اندیشه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها