شعر را به یک اعتبار به سه دسته مهم تقسیم کرده‌اند؛‌ 1 ـ غنایی یا بزمی و تغزلی،2 ـ روایی یا داستانی ‌3 ـ تمثیلی یا وصفی و نمایشی.
کد خبر: ۵۶۷۶۴۹
غزل و ‌تغزل در شعر‌ فارسی

اشعار غنایی یا تغزلی بازگوکننده تاثرات و احساسات عمیق شاعر و عواطف بیدار و زلال او نسبت به انسان، علایق مشترک جسمی و روحی،‌ طبیعت و زیبایی‌های مندرج در آن است که این خود به دو نوع عشقی و اخلاقی تقسیم می‌شود. می‌دانیم انسان ـ شاکله انسان ـ از دو پدیده یا خلقت مهم به وجود می‌آید: 1 ـ منطق و گویایی 2 ـ تعقل و قدرت انتخاب که ماوراء غریزه است.

فکر، احساس، عاطفه، گرایش‌های زیباشناسانه و بیان اینها با واژگان و عبارات منطوق و مکتوب همه برخاسته از همین شاکله منحصر به فرد است.

هنر، برخاسته از همین موهبت و نعمت ویژه است و طبعا شعر ـ ساخته دیرینه و زیبا و پربار‌هنر‌ـ ارتباط دائم و نیرومند با همین مولفه‌ها یعنی فکر، احساس، عاطفه و گرایش‌های زیباشناسانه دارد.

هنر باغی جادویی، سرسبز، معطر، پر از گل‌وگیاه، سبزه، سبزینگی، طراوت، جوانی و جذابیت است و شعر بی‌هیچ دودلی یکی از دل‌انگیزترین باغ‌های این پردیس بزرگ است.

با پربارترین شاخه درخت نازنین هنر. غزل می‌تواند طبیعت و انسان را زیبا توصیف کند یا طبیعت و انسان زیبا را مجسم نماید که در هر دو صورت به هنرمندی و نقش ماهرانه شاعر نیازمند است. این از نظر ظاهری و صوری در بعد معنوی هم با مغز و اندیشه و لُبّ حقایق موجود در جهان کون و فساد سر و کار دارد.

از همین روست که غزل‌ از عشق می‌گوید و از ارتباطات معنوی و قلبی و غریزی و عاطفی بشری.‌معنای لغوی غزل، ستایش معشوق است. مدح او و توصیف زیبایی‌ها، برنایی‌ها و رعنایی‌هایش.

غزل نوعی ستایشنامه یا مدیحه است، اما قصه بخصوصی ـ مانند قصیده ـ به دنبال ندارد یا از آن برنمی‌خیزد؛ حتی ممکن است مخاطب آن هم مشخص نباشد.

به معنای دیگر، غزل مکالمه‌ای و مواجهه‌ای و مکاشفه‌ای است ستایشگرانه با معشوقی غیرمشخص و ناشناس. معشوقی آرمانی خلق شده توسط شاعر.

شاعران غزلسرا گویی معشوقی مشترک دارند، اما هرکدام از آنها بحسب لیاقت‌ها و حساسیت‌ها و شاعرانگی‌ها و زیبایی‌های خود او را توصیف می‌کند و تفاوت غزل عاشقانه در شعر شاعران غزلسرا از همین ویژگی برمی‌خیزد. شاعر، زیبایی و دلربایی و رعنایی و جذابیت و برنایی و شورانگیزی را می‌ستاید، خواه شخص بخصوصی را واجد این صفات می‌شناخته یا نه.

من مطمئنم معشوق بسیاری از شاعران هرگز آنقدر زیبا و جذاب و وجدانگیز نبوده که در غزل‌ها و تغزلات آنان ظاهر شده.

کار شاعر تعمیق زیبایی است نه فقط توصیف آن، خلق وجاهت و تجسم رشک‌انگیز آن است نه بیان حقیقت با یک مابه‌ازای خارجی عینی.

این قدرت شاعر است و نیروی آفرینندگی و زیبانمایی او که با افسون کلمات و هماهنگی پرشور واژگان و رقص نازنین موسیقایی شعر و استفاده ماهرانه از جذابیت‌های زیباشناختانه درونی و بیرونی شعر وجودهایی طرفه و روح‌نواز به وجود می‌آورد.

سید محمود سجادی - شاعر و پژوهشگر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها