آزاده نامداری از طلاقش می‌گوید: کاش خودم را زندگی می‌کردم

اعلام خبر طلاق فرزاد حسنی و آزاده نامداری، از زبان خود آزاده که در مصاحبه‌ای رسماً از جدایی و پایان زندگی مشترکش سخن گفته بود، روز گذشته به یکی از پربازدید‌ترین خبرهای روی وب و از جمله جام جم سرا تبدیل شد. مصاحبه‌ای را که او درباره طلاق و جدایی خود، زندگی، طرز فکر و دیدگاه‌هایش درباره خانواده، روابط، عشق و... سخن گفته انتخاب کرده‌ایم که در خلال آن تاکید می‌کند دیگر نمی‌خواهد به همه اعتماد کند، و از مردم می‌خواهد او و همکارانش را بخصوص در زمینه مسائلی چون طلاق و موضوعات شخصی تحلیل نکنند. آزاده می‌گوید: «دردناک است که مردم ما را قضاوت می‌کنند».
کد خبر: ۷۰۴۶۴۸
آزاده نامداری از طلاقش می‌گوید: کاش خودم را زندگی می‌کردم

جام جم سرا: این گفتگو برای من که روبه‌روی دوستی نشسته‌ام که تقریباً یک سال و اندی مصاحبه نکرده و در این مدت فراز و نشیب‌های زیادی را گذرانده، گفتگوی خیلی سختی بود. واهمه هر دوی ما هم از این بود که مبادا به گفت‌ و شنودی سطحی و صرفاً حاشیه‌ای برسیم، اما این اتفاق خوشبختانه نیفتاد. از‌‌‌ همان ابتدای بحث رفتیم به سمت و سویی که نامداری تا به الان درباره‌اش حرف نزده بود. از عشق و رابطه شروع کردیم و رسیدیم به تلویزیون و مردم و دانشگاه و البته مهم‌ترین سؤال‌های مردم از زندگی شخصی این هنرمند. به همین خاطر خواندن این گفتگو را به شما توصیه می‌کنیم. این شما و این آزاده نامداری و حال و هوایش در قلب تابستان ۹۳.

*تو تقریباً یک سال و اندی ست که مصاحبه نکردی و امروز ما باهم اینجا نشستیم تا تمام این یک سال و اندی را با تمام خوب و بد‌هایش تحلیل کنیم و درباره‌اش حرف بزنیم. الان و در مرداد ۹۳ حال آزاده نامداری چطور است؟ به تعبیری حالت چه مزه‌ای‌ست؟

عشق شکست ندارد. مثل آب تصفیه نشده یک سری ناخالصی‌هایی باعث می‌شود رابطه‌ات به سرانجام نرسد. دو تا آدم با هم هماهنگ نبودند و به هردلیلی نشده که با هم بمانند. این اسمش شکست نیست



خیلی ملس... یک چیزی بین خوبی و بدی. یک کسی چند روز پیش به من گفت آزاده تو چقدر بزرگ‌تر شدی. راست می‌کفت من پاییز امسال سی ساله می‌شوم اما احساس می‌کنم درحال حاضر خیلی بیشتر از سی ساله‌ها می‌فهمم. این نمی‌تواند خوب یا بد باشد اما یک کودکانگی وجود دارد که آدم دوست ندارد آن را هیچ وقت از دست بدهد اما من در حال حاضر حس می‌کنم آن‌ها را از دست دادم. الان دارم فکر می‌کنم چی دوباره می‌تواند من را خیلی خوشحال و هیجانزده کند. و پاسخ این سوال را با تامل به دست می‌آورم. اما راجع به طعمم باید بگویم الان طعم من طعم یک آدم سی ساله نیست، طعم شصت سالگی را از خودم حس می‌کنم. تشخیصم الان از آدم‌ها خیلی بیشتر از سی ساله‌هاست. در کل حالم خوب است و به دوستانم از همین جا می‌گویم اصلاً نگران من نباشید، حالم خوب است!

*این حرف‌ها به معنای این است که دیگر تمام عزمت را جزم کردی که در هیچ زمینه‌ای اشتباه نکنی؟ چون آن کودکانگی همراه آدم است که من را مجاب می‌کند اشتباه کنم و تو می‌گویی آن را از دست دادی.

نه؛ من دارای کاراکتری هستم که اشتباه کردم و اشتباه زیاد می‌کنم و متاسفانه فعل خواهم کرد را هم می‌توان به آن اضافه کرد. چون اشتباه کردن را جزو حقوقم می‌دانم. من اشتباه می‌کنم و می‌گویم دوست داشتم که این کار را انجام بدهم، می‌خواستم ببینم چه جوری است! در علم روان‌شناسی به این جور آدم‌ها می‌گویند فلانی آدم «های ریسک»ی است و من هم جزو همین دسته هستم. دویدن، نشستن، شکست خوردن و دوباره پاشدن جزئی از زندگی من است.

*وقت‌هایی در زندگی هست که آدم حس می‌کند به یک سکوت عاطفی رسیده و دوست ندارد دیگر کسی را دوست داشته باشد. شده که خالی از عشق بشوی؟

سکوت عاطفی یک بخشی از زندگی هرکسی است اما زندگی بدون عشق امیدوارم برای هیچ کسی پیش نیاید. این عشق می‌تواند مادرت باشد و برای تو دلیل زندگی‌‌ همان مادر باشد پس لزوماً درباره عشق جنسی حرف نمی‌زنم. کسانی را دیدم که می‌گویند عاشق کارشان یا عاشق کتاب‌هایشان و... هستند. من فکر می‌کنم انسان یک فطرت عشق طلبی دارد که نباید از آن فرار کند.

*یعنی تو معتقدی که شکست عشقی آدم را از عشق متنفر نمی‌کند؟

نه من این طوری نیستم. البته من به این کلمه که تو می‌گویی اصلاً معتقد نیستم. عشق شکست ندارد. مثل آب تصفیه نشده یک سری ناخالصی‌هایی باعث می‌شود رابطه‌ات به سرانجام نرسد. دو تا آدم با هم هماهنگ نبودند و به هردلیلی نشده که با هم بمانند. این اسمش شکست نیست. اگر عاشق کسی باشی هیچ وقت نمی‌توانی پرونده‌اش را ببندی.

*این نگاه منطقی توست به عشق. اما در تعریف رایج شیدایی در عشق وجود دارد که با منطق همخوان نیست.

من می‌گویم که دوست داشتن هیچ وقت با شکست مواجه نمی‌شود چون دوست داشتن یک مسئله شخصی است. من تو را دوست دارم، به تو چه؟ پس وقتی به تو ربطی ندارد من آن را می‌توانم چندین دهه با خودم حمل کنم و به بلوغ برسم.

*پس این تمام اندیشه‌های عاطفی تو در مرداد ۹۳ است و‌‌ همان طور که می‌گویی حالت خوب است، خوب است؟

تقوا داشتن به معنای کنترل بر نفس خیلی سخت است. من اگر میز داشتم و از قدرتم سوءاستفاده نکردم، اگر زیبا بودی و از زیبایی‌ات سوءاستفاده نمی‌کردی درست است، آن یکی اگر زور فیزیکی داشت و استفاده نمی‌کرد و... درست است اما بیشتر آدمهای دوروبرمان این تقوا را ندارند



آزاده نامداری که الان روبروی تو نشسته قطعاً زندگی‌اش آبستن یک اتفاق بوده و هرجوری هم که مدیریت کرده نتوانسته جلوی منظر بیرونی این اتفاق را بگیرد. اما من اصلاً سعی نمی‌کنم که بگویم این اتفاق نیفتاده یا مقصرش کس دیگری بوده. من می‌خواهم بگویم که این اتفاق می‌تواند در زندگی هرکسی بیفتد. آدم‌ها می‌توانند خیلی خوب باشند ولی برایشان اتفاقات تلخ بیفتد. عکسش هم صادق است. ولی در کل من معتقدم باید مسئولیت اتفاقی را که افتاده بپذیریم. من مسئولیتش را به عهده می‌گیرم و می‌گویم اصلاً رخداد هولناکی نیست، من همانم،‌‌ همان آزاده نامداری سابق. فقط یک کم بزرگ‌تر شدم و بیشتر می‌دانم و بیشتر می‌فهمم. اما اینکه پس دیگر عشق معنا ندارد و... نه اصلاً این طور فکر نمی‌کنم. من همانم ولی کمی سختی کشیدم و حالا به نظرم خیلی خوب هستم. خودم را هم خیلی دوست دارم.

*معمولاً آدم‌ها در میان اتفاقات زندگیشان دنبال مقصر می‌گردند. تو چقدر خودت را مقصر اشتباهاتت می‌دانی؟

من اصلاً قابل سرزنش نیستم. به دلایل شخصی اصلاً خودم را سرزنش نمی‌کنم و اتفاقاً حس می‌کنم خیلی هم باشهامت هستم. هر وقت احساس کنم کاری درست است آن را انجام می‌دهم و اگر احساس کنم غلط است دیگر انجام نمی‌دهم.

*پشیمان نیستی از تصمیماتی که گرفتی؟

من اگر به سال ۸۲ برمی گشتم مسیر زندگی‌ام را عوض می‌کردم. انتخاب دانشگاهم را عوض می‌کردم. هرگز وارد تلویزیون نمی‌شدم و یک زندگی دیگر را تجربه می‌کردم. اگر بخواهم خیلی دردناک فکر کنم این جوری به زندگی‌ام نگاه می‌کنم که کاش خدایا به من یک دهه فرصت می‌دادی تا دوباره بعضی از تصمیمات را بگیرم. مثلاً مدیریت صنعتی دیگر نمی‌خواندم و می‌رفتم روان‌شناسی بالینی می‌خواندم. هرچند که من این اشتباه را تصحیح کردم و در دوره ارشد دارم بالینی می‌خوانم اما می‌توانستم از این فرصت بهتر استفاده کنم. اگر زمان به عقب برمی گشت من هرگز نمی‌رفتم دانشکده صداوسیما تست بدهم و مجری تلویزیون بشوم. اما این به آن معنا نیست که اشتباه کردم، این شیوه‌ای بود که من آن زمان حس می‌کردم درست است، بنابراین انجام دادم.

*به جای خیلی خوبی رسیدیم. بگذار بعضی از این تصمیمات را مرور کنیم. چرا روان‌شناسی را دوست داری؟

من در دوره لیسانس احساس کردم که اینجا جایم نیست. من رشته‌ام ریاضی بود و می‌خواستم درسی بخوانم که به رشته‌ام نزدیک باشد. به سرعت حس کردم اینجا اقناع نمی‌شوم و این شغل، شغل من نخواهد بود. من در کنار روان‌شناسی بالینی، عرفان و ادیان را هم خیلی دوست داشتم، همین طور زبان‌شناسی و ادبیات فارسی. اما روان‌شناسی بیشتر به من چشمک زد. شاید برای اینکه دوستان روان‌شناس زیاد دارم و از طرفی حس می‌کنم نگاه یک روان‌شناس به آدم‌ها و اجتماعش با نگاه دیگران متفاوت است و اصلاً سطحی نیست و به فکر و ناخودآگاه آدم‌ها توجه می‌کند. من در روان‌شناسی دارم خانواده درمانی می‌خوانم و فهمیدم که توی نوعی اصلاً گناهی نداری، همه چیز از خانه و خانواده تو نشات می‌گیرد و من اگر بخواهم تو را تحلیل کنم باید بیایم خانه‌ات. این درحالی است که ما خیلی فردی به همه چیز نگاه می‌کنیم.

می‌پرسند راست است که فلانی از آن یکی جدا شده و طلاق گرفتند؟ به نظرم این حق مردم است که درباره ستاره‌هایشان این سوال را بپرسند و جزو حقوق مردم است. من حق ندارم در این جور موضوعات بگویم این به خودم مربوط است! اما چیزی که از آن می‌نالم این است که مردم ما را قضاوت می‌کنند و این خیلی دردناک است



*چرا تلویزیون را در صورت برگشت به یک دهه قبل انتخاب نمی‌کردی؟

برای اینکه آمدم میان آدمهایی که جنسمان باهم فرق می‌کرد. روی آنتن بودن به تو خیلی چیز‌ها می‌دهد، قدرت، زیبایی، ثروت و... این برای آدم‌ها جالب است اما زیادش دردسر درست می‌کند. من می‌گویم تقوا داشتن به معنای کنترل بر نفس خیلی سخت است. من اگر میز داشتم و از قدرتم سوءاستفاده نکردم، اگر زیبا بودی و از زیبایی‌ات سوءاستفاده نمی‌کردی درست است، آن یکی اگر زور فیزیکی داشت و استفاده نمی‌کرد، فلانی اگر صدایش بلند بود و فریاد نمی‌زد و... درست است اما بیشتر آدمهای دوروبرمان این تقوا را ندارند و از آن چیزی که خدا داده استفاده‌های غلط زیادی می‌کنند. من فکر می‌کنم روی آنتن تلویزیون این قدرت ناخودآگاه به تو تزریق می‌شود. این را هم اضافه کنم که من درباره همه مجری‌ها صحبت نمی‌کنم، من درباره آن ۴-۵ مجری صحبت می‌کنم که قدرتمندند و از تلویزیون این قدرت را گرفتند. وقتی این قدرت را پیدا می‌کنی زندگی کردن برایت سخت می‌شود. من بیست سالم بوده که آمدم تلویزیون و داشتم برنامه «تازه‌ها» را اجرا می‌کردم. در آن زمان دیگر خودم نبودم چون مورد توجه و زیر نگاه‌های مردم بودم. آن کودکی و سرزندگی و... را در تلویزیون از دست دادم و از دست رفت. من بیست تا بیست و پنج سالگی را از سربالایی جام جم بالا رفتم و مورد توجه بودم. یک تصوری از من ساخته شد که می‌خواستند من را با آن مچ کنند. آن وقت یکهو می‌فهمی که من آنقدر که روی آنتن تند حرف می‌زنم در زندگی عادی‌ام این طور نیستم، می‌گویی من فکر می‌کردم تو خیلی بچه پررویی و فکر می‌کردم از عهده خودت برمیایی و من می‌گویم نه من روی آنتن این طوری‌ام! در زندگی معاشرتی واقعی‌ام این طور نیستم. این‌ها را گفتم تا به این نتیجه برسیم که اگر می‌گویم کاش به تلویزیون نمی‌رفتم برای این است که کاش این فرصت را داشتم خودم را زندگی می‌کردم. من همیشه به این فکر کردم که بقیه چه فکری می‌کنند و این فاصله‌ای از خودم تا من برایم به وجود آورد. اگرچه که به تلویزیون آمدن حسن‌هایی هم برایم داشته. اینکه انرژی زیادی از مردم می‌گیرم، کارم زود‌تر راه می‌افتد و... اما خزیدن یک گوشه بیشتر با روحیه‌ام جور است تا در مظان نگاه دیگران بودن.

*پس شاید باید به این نتیجه برسیم که مردم درباره تو اشتباه فکر می‌کنند و در واقع چیزی را می‌بینند که تو نیستی و نقاب داری؟

نه نقاب کلمه بدی است و قبول ندارم. داستان سر این است که وقتی با من معاشرت کنید متوجه می‌شوید من آدم آرامتری هستم. آن آزاده نامداری که در تلویزیون دیدید هم منم، اما آن فقط بخشی از من است، من بخش‌های دیگر هم دارم. مثلاً من از کل تلویزیون کسی که واقعاً جزو علاقه‌مندی‌های کاری من است عادل فردوسی‌پور است. چون معتقدم خودش است و هرکاری می‌کند رئال است. من هم دوست دارم رئال باشم اگر غیر از این بود می‌رفتم بازیگر می‌شدم. ولی تمام حرف من این است که آن چیزی که از من در ویترین تلویزیون دیدید فقط بخشی از من است اما شما همه بخش‌های من را نادیده گرفتید و دارید با ۲۰درصد من زندگی می‌کنید! من می‌توانم مجسمه سازی کنم، من نویسنده‌ام، من می‌توانم عکس‌های خوبی بگیرم، من بچه پررو هستم اما آشپزی‌ام حرف ندارد اما شما این‌ها را نمی‌بینید.

*این ندیدن‌ها در میان مدیران برای سپردن برنامه به تو هم پیش آمده؟ اینکه محدودت کنند فقط به اجرای یک نوع برنامه روتین؟

آره. من عقاید دینی خیلی محکمی برای خودم دارم و می‌توانستم یک برنامه مذهبی اجرا کنم. مردم باورشان نمی‌شود که من از پس این بربیایم. پس قبول کن که همه شما من را روی ۲۰ درصد بستید و این نقاب نیست. ما مثل یک منشور هزاران بعد داریم و گاهی جوری می‌میریم که ده‌ها تجربه را تجربه نکردیم.

*من فکر می‌کنم موفقیت تو در بخشی باعث شده که آن ۸۰ درصد باقی دیده نشود. بگذریم. برسیم به مردم. معمولاً درباره چهره‌ها کنجکاوی درباره کار و زندگیشان وجود دارد اما من می‌خواهم بدانم تا چه حد این را مجاز می‌دانی؟ چرا اغلب آدم‌های معروف این انتظار را دارند که مردم در اتفاقات خوب آن‌ها کنارشان باشند و به آن‌ها تبریک بگویند اما برای اتفاقات بدشان هیچ توضیحی به مخاطبشان ندهند و حتی حاضر نشوند با ما درباره آن مسئله مصاحبه کنند.

مردم به من لطف دارند. در طول این سال‌ها یادم نمی‌آید کسی ری‌اکشن منفی به من داده باشد و حالم را بد کرده باشد. تنها چیزی که حال من را بد کرد قضاوت کردن است



من تصورم این است که اگر به رسانه می‌آیی و دیده شدی خودت را در معرض دید دیگران قرار دادی بنابراین باید انتظار داشته باشیم هراتفاقی با ریشتر بالا و پایین برایمان اتفاق بیفتد. مثلاً مردم می‌گویند که چرا فلان برنامه که همیشه با فلان مجری موفق بود کس دیگری اجرای آن را برعهده گرفته، یا می‌پرسند راست است که فلانی از آن یکی جدا شده و طلاق گرفتند؟ به نظرم این حق مردم است که درباره ستاره‌هایشان این سوال را بپرسند و جزو حقوق مردم است. من حق ندارم در این جور موضوعات بگویم این به خودم مربوط است! اما چیزی که ما از آن می‌نالیم این است مردم ما را قضاوت می‌کنند و این خیلی دردناک است. در کشورهای خارجی این اتفاق دردناک نیست چون زندگی اغلب آدم‌های معروف روی دایره است اما در ایران یک حجب و حیایی وجود دارد و برایمان این قضاوت‌ها قابل درک نیست و اساساً گناه بزرگی هم هست. پس مردم من و همکارانم را تحلیل نکنید و به ما انگ نچسبانید، ما ناراحت می‌شویم.

*سروصداهایی از سال گذشته تا الان از زندگی شخصی تو خوب یا بد بلند شده، خیلی دوست دارم بدانم مواجهه تو با مردم در کوچه و خیابان به چه صورت است. شده که سوالی بپرسند یا حرفی بزنند که ناراحتت کنند؟

مردم در برابر من این برخورد را نداشتند. من ۷سال اجرا کردم و ۳سال اجرا نکردم و نکات زیادی در زندگی من بود که می‌شد درباره‌اش حرف زد اما مردم این کار را حداقل در قبال من نکردند و وقتی به من می‌رسند به من لطف دارند. واقعاً در طول این سال‌ها باور کن یادم نمی‌آید کسی ری‌اکشن منفی به من داده باشد و حالم را بد کرده باشد. تنها چیزی که حال من را بد کرد قضاوت کردن است. اصل دینی‌اش هم این است که ظن و گمان بد درباره کسی گناه محسوب می‌شود.

*در فضای مجازی هم این فشار روی تو احساس می‌شد، آنجا چطور با شرایط کنار آمدی؟

راستش را می‌گویم. هرکسی از من سوال کند، تیتر راست آن اتفاق را می‌گویم اما جزییات زندگی‌ام به خودم مربوط است. این را هم بگویم که رابطه من با فضای مجازی بسیار کم است و اصلاً آدم کامنت بخوانی نیستم!

*این خیلی خوب است که خودت را مسئول پاسخ گفتن به مردم می‌دانی. اما خیلی‌ها شبیه تو نیستند و روی اتفاقات درپوش می‌گذارند. مثلاً فلان برنامه را از او گرفتند و به رقیبش دادند، اصلاً درباره این اتفاق هیچ توضیحی نمی‌دهد و ترجیح می‌دهد تلفنش را خاموش کند.

تو الان نگاه کاری کردی پس بگذار من این را به حرفت اضافه کنم. من معتقدم در کار هیچ چیزی برای هیچ کسی نیست. مثلاً ماه محرم‌های هرسال به من برنامه بدهند، اما یک سالی یکباره برنامه من را بدهند به آقای کاظم احمدزاده. آن وقت من نباید به رسانه‌ها بگویم که من برای آن برنامه جواب نمی‌دادم و آقای احمدزاده جواب می‌دهد چون این خودزنی است. بنابراین سکوت می‌کنم و می‌گویم خب هیچ چیزی برای هیچ کسی نیست و آن برنامه هم مالکیتش با من نبود که ناراحت شوم.

*بگذار من هم این را به حرفت اضافه کنم که برخلاف تو فکر می‌کنم برخی برنامه‌ها با نفس مجری و تهیه کننده‌اش است که جان می‌گیرد. مثل «ماه عسل» ۹۱ که آن را از صاحبش که احسان علیخانی باشد گرفتند و به مجری دیگری دادند. این اتفاق هیچ وقت قابل اغماض نیست، چون صاحب طرح، ایده و نوع اجرای آن برنامه احسان علیخانی بود و نباید دوباره این اتفاق تکرار شود.

خب اگر زمان به عقب برمی گشت من به احسان علیخانی در آن برهه می‌گویم اصلاً ناراحت نباش، چون آن برنامه برای تو نیست و برای شبکه است. پس از خدا بخواه که یک اتفاق بهتر در مسیرت قرار بدهد، کما اینکه این اتفاق افتاد. هم به لحاظ دینی و هم روان‌شناسی این آرامت می‌کند. البته من خودم هیچ وقت این تجربه را نداشتم که برنامه با من برود روی آنتن و با مجری دیگری تمام شود.

*فرضا اگر برنامه «خانومی که شما باشی» را بدهند به مجری دیگری اجرا کند تو همین قدر خونسرد درباره‌اش حرف می‌زنی؟

نه من قطعاً آن مجری را می‌کشم! (می‌خندد) البته این را به شوخی گفتم.

*پس حرفت نقض شد. دیدی که چقدر اتفاق غیرقابل تحملی است؟!

آره باید اعتراف کنم که تو راست می‌گویی و جنبه جدیدی از من را کشف کردی. من دست به نصیحت کردنم خوب است و خودم را هیچ وقت نتوانستم در این میزانسن بگذارم.

*باید حق کپی رایت درباره طراح، مجری و تهیه کننده یک برنامه حفظ شود که متاسفانه در تلویزیون ما مرسوم نیست.

حرفت کاملاً درست است. (می‌خندد)

*بگذار کمی درباره حاشیه‌هایی که درباره‌ات وجود داشت شفاف سازی کنیم. این حاشیه را تایید می‌کنی که در برهه‌ای که نبودی ممنوع التصویر بودی؟

نه واقعا. نبودم برای اینکه فکر کردم بروم یک کار شیک‌تر کنم و مستند بسازم. من تا سال ۹۰ اجرای برنامه زنده داشتم و ۹۰ تا ۹۳ این تجربه مستندسازی در «خانومی که شما باشی» را داشتم و خیلی هم بهم چسبید. دلم می‌خواست فاز دیگری را تجربه کنم.

*اجرای تو در برنامه سال تحویل به همراه فرزاد حسنی صرفاً سفارشی و اجباری بود؟

من قبل از اینکه همسر کسی باشم مجری تلویزیون هستم. کارم را دوست دارم و دوست دارم که تجربیات خوبم را تکرار کنم. من سه سال مجری سال تحویل بودم، سال اول با جعفر خسروی، سال دوم با احسان علیخانی و سال سوم با فرزاد حسنی. حالا ممکن است حالت خوب باشد و برنامه خوب شود، ممکن هم هست که حالت بد باشد و برنامه بد بشود.

*پس یعنی اجباری برای این کار وجود نداشته؟

هیچ وقت. نه این کار که سر هیچ کاری به من اجبار نشد که برو این برنامه را اجرا کن.

*از حاشیه‌ها بگذریم، الان داری چه کار می‌کنی؟

یک کارهایی می‌خواهم انجام بدهم. خانومی که شما باشی را اواخر شهریور و مهر روی آنتن ببرم با‌‌ همان غالب مستند. یک برنامه هم در پاییز احتمالاً اجرا می‌کنم. اما اینکه بخواهم دقیق درباره‌اش حرف بزنم امکان پذیر نیست.

*دلت برای برنامه روتین در تلویزیون تنگ نشده؟

احساس تعلق من به تلویزیون خیلی شدید است و حتی مثلاً به شبکه دو به شکل دردناکی وابسته هستم. (می‌خندد) روی تلویزیون متعصب هستم و نمی‌توانم آن را‌‌ رها کنم. اما سه سال است که روتین کار نکردم و حالا احساس می‌کنم که دلم می‌خواهد با یک برنامه روتین برگردم. بیشتر از سه شب در هفته هم نمی‌توانم اجرا کنم چون مشغله‌های زیادی در زندگی‌ام دارم.

*باز هم پیشنهاد برای بازی در سینما داشتی؟

آره اما فعلاً به آن فکر نمی‌کنم. پیشنهاد هیجان انگیزی فعلاً ندارم. به نظرم خیلی سخت است که یک مجری را بازیگر کرد و نمی‌توانم در این برهه شهامتش را داشته باشم.

*به عنوان آخرین سوال دوست دارم بپرسم مهم‌ترین نتیجه‌ای که این روز‌ها گرفتی و می‌خواهی رعایتش کنی چیست؟

اینکه به همه اعتماد نکنم. (دنیا خمامی/صبا)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۲ انتشار یافته: ۸۱
سلامی
Iran, Islamic Republic of
۰۷:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
خیلی دوست دارم بدونم مشكلش با فرزاد چی بوده . چون هیچ تفاوتی بین این دو نمی بینم كه یك زندگی مشتركو به اضمحلال بكشونه جز زیاده خواهی!
محمد رضا
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
آقا یا خانم سلامی عزیز ! تشكیل زندگی های بی اساس و فقط از روی احساس باعث طلاقه این دو تاست . اینها كه دیگه مشكل اقتصادی و اعتیاد و .... نداشتن
امیر
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
آب (تصفیه) نشده صحیح است...
سیما
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
مگه شما این دو نفر و كاملا میشناسی كه میگی تفاوتی بینشون نمیبینی ؟ یه جور حرف میزنی انگار سالهاست باهاشون از نزدیك آشنا هستی ... ماها تو زندگی خصوصیشون نبودیم كه بدونیم مشكلشون چیه ... از كجا میدونی زیاده خواهی ؟؟؟؟؟؟
نگین
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
بنده خدا هی گفت قضاوتش نكید ها
پایكار
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
آرزوی موفقیت برای خانم نامداری دارم.طلاق چیزی إز ارزش های شماكم نكرده...
رفاهی
United States
۱۲:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
میتونستن بهتر از اینا تصمیم بگیرن . خلاصه تصمیم عجولانه ای گرفتن ....بهم دیگه میامدند ولی افسوس و صد افسوس
رفاهی
United States
۱۲:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
میتونستن بهتر از اینا تصمیم بگیرن . خلاصه تصمیم عجولانه ای گرفتن ....بهم دیگه میامدند ولی افسوس و صد افسوس
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
اشالا همیشه پر انرژی باشید خانم نامداری
طلاق ممكنه واسه هر كسی اتفاق بیفته
امیدوارم جامعه ما به این موضوع منطقی تر نگاه كنه
سپاس
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
اشالا همیشه پر انرژی باشید خانم نامداری
طلاق ممكنه واسه هر كسی اتفاق بیفته
امیدوارم جامعه ما به این موضوع منطقی تر نگاه كنه
سپاس
معصومه
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
من كه حوصله نداشتم گزارشو بخونم ولی خوب شد طلاقش داد حسنی به این قشنگی
میر محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
خیلی ناراحت شدم و نتوانستم جلوی اشك خود رابگیرم ای كاش در تصمیم خودشان تامل میكردند شاید راه حل بهتری بود
سمیرا
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
خانم نامداری از اینكه تلوزیون ایران مجری خوبی مثل شما را دارد خوشحالم از اینكه حالتان خوب است خوشحالم . مطمئن باشید خدا با تقوا پیشگان است.
نگار
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
آتش تند زود خاموش می شه. همون شبی كه اومدن تلویزیون و ازدواجشون رو به رخ مردم كشیدن باید به فكر این روز هم می بود
رضا
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۱
هی می گید به هم می اومدند...
بابا از اول هم وقتی قضیه ازدواج مطرح شد همه تعجب كردند كه ... با حسنی ...؟؟؟؟
حمید
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
خیلی متاسفم.باورم نمیشه .به هر حال ارزوی ارامش وصبر برای هر دو دارم.
بهرام
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
ازون برنامه ای كه در عید با هم اجراء كردند میشد متوجه سردی رابطشون شد. واقعا حیف شد
Maryam
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۱
از اول هم گفته بودم حیفه این دختره كه زنه فرزاد حسنی جلف بشه والللللا
نگار
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
حیف خانم سنگینی مثل شما كه زن فرزاد حسنی شده ، شوهر من هم حجاب و عتقادات منو قبول نداشت و زود جدا شدیم
بابك
United States
۱۷:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
من نمیدونم چرا این هنرمندان ما زندگی ارام وبدون هیچگونه حاشیه ای رو نمیتوانند داشته باشند .ایا زندگی انان همیشه در حالت نقش بازی كردن است یا نه به شوخی وحراف بازی
bin
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
نگار خانم چیه؟ خیلی آتیشی شدی و دلت سوخته یعنی چی ازدواجشونو به رخ كشیدن آتش تند یعنی چی چرا عصبانی شدی؟ دوست داشتی فرزاد حسنی كیو بگیره آدمای حسود و تنگ نظر به درد كی می خوره امیدوارم به زودی خبر های خوبی از زندگی خانم نامداری بشنویم این دوتا هیچ به هم نمیومدن با اینكه هردو اجرای پر هیجانی داشتن اما ت اخلاقیشون واضح بود نگار جون دیگه از ازدواج هیچ انسانی ناراحت نشو O:-)
صدیق
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۱
۰
۰
دوستان لطفا قضاوت وپیشداوری نكنید
از این خبر ناراحت شدم، اما امیدوارم هر دو در ادامه مسیر زندگی موفق باشن
آزاده جان، خانوم نامداری عزیز، برام خیلی قابل احترام هستی. نگاهت رو به قضیه ی جدایی تحسین می كنم كه این مساله رابا وجود سختی ها و مشكلاتش شكست نمی دونی و آرزو دارم زندگی پرباری پیش رو داشته باشی:-)
فریبا
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۲
۰
۰
لطفا بگن جشن طلاقشون كی و كجا انجام میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
كاوه كلوچه
Germany
۰۱:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۲
۰
۰
سلام. خداییش من كار به طلاق و زندگی و ازدواح ندارم، اما به نظرات و آدمایی كه نظر دادن توجه كردین! خیلی جالبه حساسیت چه خوب بین جنسای مختلف تفاوت معنا داری داره! حال میكنی حسادت كجا خودشو نشون میده......
شكیلا
United States
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۲
۰
۰
خیلی ناراحت كنندس كه كل آرزوهای آدم با جدایی نابود بشه ...هیچكس برای این ازدواج نمی كنه كه بخواد طلاق بگیره ...حالا هر چقدر هم كه ازدواج آدم عاقلانه و آگاهانه نباشه....خیلی سخته وقتی بخوای به دیگران بفهمونی كم اووردی ودیگه كاری ازت برنمیاد....براتون آرزوی بهترین ها رو دارم .
میثم
Netherlands
۱۳:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۲
۰
۱
حالا كاری نداریماااا
این فرزاد لقمه تو نبود آزاده خانوم

خیلی ها ازش خوششون نمیاد
یكیشم منم
خلاصه اتفاقی بود كه افتاده.........
معصومه
Australia
۱۶:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۲
۰
۰
خیلی دردآوره كاخ آرزوها و خوشبختی ی دختر یا پسر ریخته بشه. ما نمیتونیم قضاوت كنیم مقصر كی بوده كی سنگینه كی جلف ولی ناراحت كنندست دوتا جوون كه میتونستن الگو برای جوونترای دیگه باشن فقط یك سال تونستن كنارهم باشن. امیدوارم خدا كمك كنه تا هردوتاشون بتونن دوباره سرپاشن.
ناسناس
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۲
۰
۰
من كه نفهمیدم آخرش راسته یا نه .اینم كه قضاوت اس بابا!!!
الهه
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۳
۰
۰
سلام..خیلی ناراحت شدم نه از طلاق این دو عزیز...از قضاوتای بی انصاف بعضی از دوستان...طلاق واقعا چیزی از ارزش انسان كم نمیكنه..و چقدر بدتر از اینكه عده ای از طلاق دوستاشون ناراحت میشن یا اونارو قضاوت می كنن.....شما از كجا میدونین بهم میخوردن یا نه...یه لحظه فكر كنین در مورد شما این حرفارو بزنن...شما از زندگی اونا چی میدونین؟هم آزاده هم فرزاد روزای سختی در پیش دارن..امیدوارم هردوشون محكم باشند هرچند كه تو قضیه طلاق این دختره كه آسیب میبینه.......خدایا كمكشون كن....
الهام
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۳
۰
۰
تو ویتامین ث دیدم فرزاد واسه خانومش یه طومار نامه عشقولانه خوند به خودم گفتم خوشبحالش عجب شوهرش عاشقشه... بعد اون هروخ با شوهرم دعوام میشد خودمو با اونا مقایسه میكردم كه چرا شوهر من از این شعرا بلد نیست اما امروز با این خبر شاخم در اومد ... فكر كنم خیلی پرتوقعن و خودخواه و لجباز ادم تو زندگی باید گذشت داشته باشه و بذاره طرفش احساس رضایت كنه. امیدوارم هیچكس از تصمیمش پشیمون نشه... اگه با یكیشون اشنایی داشتم نمیذاشتم طلاق بگیرن...مطمئنم پشیمون میشن...
عذرا
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۵
۰
۰
خانم نامداری عزیز : اجرای یك برنامه یك ساعته با اقای حسنی برای شناخت ایشان كافی بود تا از گفتن بعله بایشان منصرف شوید . شما چرا ؟
سمیه
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۵
۰
۰
دوستان خوبم راجع به مسائل خصوصی دیگران قضاوت نكنید بنده خودم از همسرم جدا شدم ولی واقعا هیچ كس جز دونفری كه زیریه سقف هستن نمیتونن بگن چرا؟البته دلیلشم فقط به خودشون مربوطه
فاطیما
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۵
۰
۰
خیلی عجولانه تصمیم گرفتند زندگی اینقدر الكی نیست كه بخوای زود تصمیم بگیری
فرانك
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۷
۰
۰
من نمی دونم علت طلاقت چی بوده ولی امیدوارم یه آدم خیلی بهتر نصیبت بشه حقت بیشتر از اینا بود آزاده جون اصلا نگران نباش
بهارك
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۷
۰
۰
آقای حسنی دسته گلی مثل آزاده نامداری رو از دست داد
شفیع نژاد
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
۰
۱
بهترین كار و انجام دادی مردی مثل اقای حسنی كه تو جمع انقدر تیكه میندازه بی پرده صحبت میكنه و اینا رو از طنازی اش میدونه واقعا قابل اعتماد نیست
سحر
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
۰
۰
نمیدونم چرا هم ازدواجشون ناراحت كننده بود هم طلاقشون:|
اما من حرف های خانم نامداری رو خیلی دوست داشتم... این ازدواج پر از احساس و جدایی آخرش منو خیلی بیدار كرد كه اصرار به ازدواجی بر مبنای احساساتم كه واقعا از نظر منطقی صحیح نبود نداشته باشم... عشق كورم كرده بود... برای خانم نامداری بهترینهارو آرزو می كنم.
علی
France
۱۸:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
۰
۰
اینكه بابا در مورد مسئله اصلی حرفی نزد این چه مصاحبه خسته كننده ای بود
مژده
Iran, Islamic Republic of
۰۳:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۳۰
۰
۰
خیلی آزاده نامداری رو دوست دارم ... همون اول كه خبر ازدواجشونو شنیدم گفتم حیفه ... هرچی این صاف و ساده س فرزاد حسنی متظاهر و زبون بازه ...
نهایت خوشبختی و موفقیت رو براش آرزو میكنم
بهار
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۲
۰
۰
خیلی بده ك ی سری از شماها دارید قضاوت می كنید.زندگی مشترك چیز پیچیده ای است و مانباید و حق نداریم زندگی دیگران را قضاوت كنیم.ب هرحال از این خبر خیلی ناراحت شدم اماارزوی هرانچه ك در زندگی ب خیر این دونفر است را دارم.خانم نامداری همیشه دوست داشتم وخوشحالم ك اینقدر قوی هستی و حالت خوبه.
مهدی
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۲
۰
۰
این جدایی باعث رشد شما شود.
شهیدی
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۲
۰
۱
سلام از اول هم اشتباه بود وقتی من ازدواجشون را شنیدم دلم برای ازاده سوخت این حسنی حالا بعد طلاق هم طلبكاره مردم والا
هموطن
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۳
۰
۰
همه ما منتظر دیدن چهره شاد شما در تلویزیون هستیم دوست داریم صدای گرمتون رو بشنویم و روحیه بگیریم شما متعلق به تمام مردم هستید سعی كنید زندگیتون رو از نو بسازین این دفعه با تجربه بیشتر حتما موفق خواهید بود از خدا می خوام یار و یاورتون باشه .
امرایی
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۳
۰
۰
چه دانستم كه این سودا مرا زینسان كند مجنون- دلم را دوزخی سازد دوچشمم را كند جیحون
نسرین
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۳
۰
۰
چقدر پخته و خوب حرف زدی آزاده جون
قبلنا دوستت نداشتم ولی الان دوستت دالم دوستم
nn.esmaeli
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۴
۰
۰
با سلام امید وارم همانطور كه آزاداه جان به قول خود شان بزرگتر و پخته تر شده حسنی هم ی كمی فقط سر سوزنی بزرگ شه و در استانه40 سالگی دست از سبك بازی و شعر های مثلا عاشقانه اش بردار ه .خدا وند به همه ما توفیق بزرگ شدن رو بده
مریم
Iran, Islamic Republic of
۰۲:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
۰
۰
خیلی حیف شد وقتی خبر ازدواجشون رو شنیدم خیییلی خوشحال شدم فقط میتونم بگم خدا شیطان رو لعنت كنه كه هر چی میكشیم از اینه
نه به پوله نه ثروت نه .... اینا هیچ كدوم عامل جدایی نیستن
آقا محسن
Germany
۰۷:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
۰
۰
دو نفر از هم جدا شدن حالا به هر دلیلی كه به من وشما مربوط نیست ولی اینكه تو بوق وكرنا كنن كه جدا شدیمو بعد طلاقم حالم بهتره واقعا مسخرس
محسن
Germany
۰۷:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
۰
۰
متاسفانه خیلی از خانومای تحصیل كرده و به مقام ومنصبی رسیده تحمل سازش و سختی های زندگی رو ندارن و خیلی استقلال طلب میشن و خودخواه ومن كمترین مردی رو دیدم كه غرورشو زیر پا بزاره و شعر واسه همسرش بگه اونم تو رسانه.فرزادعزیز موفق باشی
sara
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
۰
۰
خانم نامداری امیدوارم موفق باشید واین را بدانید شكست مقدمه پیروزی است واینكه شماهمیشه خوبید
srh
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۹
۰
۰
من ازشنیدن این خبرقلبا ناراحت شدم چون برنامه ای روكه فرزادحسنی شعرعاشقانه ای روكه برای آزاده سروده بوددیده بودم وانتظارداشتم به خاطرعشقی كه به هم دارن صبورانه ترعمل كنن عشق واژه خیلی مقدسی است وبه نظرمن فقط مرگ بایدبتوانددوعاشق راازهم جداكندكاش قبلش به مشاورخانواده مراجعه می كردن هنوزم دیرنیست اگرسعی كنیم اززندگی عكس نگیریم وفیلمبرداری كنیم اونوقت آدمهارودرلحظه قضاوت نمی كنیم ووقتی همه خاطراتی روكه باهم داریم مرورمی كنیم راحت ترهمدیگرومی بخشیم هیچ كس آدم كاملی نیست وهمه ایرادهایی دارندبایدباصبوری همدیگروكامل كنن من عاشقانه همسرم رودوست داشتم و31سال پیش درعملیات خیبرایشون روازدست دادم یعنی به فیض عظمای شهادت رسیدند وتاحال هیچ چیزوهیچ كس نتونست خلأ ایشون روبرام پركنه وعمیقامتأسف می شم وقتی آدمهایی كه باعلاقه زندگی روشروع می كنندازهم جدامی شن تروخدابه لحظه های قشنگی كه باهم داشتین فكركنین وكوتاه بیایین،عشق موهبتی است الهی كه فقط یكباردرست وحسابی سراغ آدم میادودل آدمومی لرزونه وحسرت ازدست دادنش یك عمرباآدمامی مونه تا زنده هستید وفرصت داریدقدرهم روبدونیدمن به عنوان یك هموطن كه دوستتون دارم وشادابی شماآرزوی منه خواهش می كنم بدون رعایت اینكه چه كسی چگونه قضاوتتان خواهدكردیكباردیگه فرصت عاشقانه زیستن روبه هم بدین ومدتی فقط به خاطرات خوبتون واشكالات خودتون فكركنیدوكوتاه بیاییدمنتظرخبرخوب آشتی وازدواج مجددشماعزیزان هستم .
ج
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۸
۰
۰
اصلا با اقای حسنی ساختن یك صبر ایوب میخواد چون آدم از خود متشكریه كسی كه روی انتن به زنش توهین كنه بقیش معلوم لطفا اینقدر به جذابیت ادما توجه نكنید ببینید شخصیتش چیه!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۵۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۴
الكی با یه چیز ساده قضاوت نكن
ویستا
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۴
۰
۱
من اصلاشعر حسنی رو باور نكردم به نظرمن ادم در مورد ازدواج باید عمیق تر باشه وبه خاطر خوشایند دیگران یا مصلحت اندیشی ازدواج نكنه درضمن این ازدواج عاشقانه نبوده چون دو طرف سالها هم رو می دیدندوازانجاییكه همكار بودن بیشتر به نظر مصلحتی میاد ولی این هم درست نیست كه ادم به خاطر یك سری فلسفه با فی تصمیم به طلاق بگیره یا اونو تایید كنه
زهره
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۰
۰
۰
خدا كنه اشتی كنن
آن شرلی
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۴
۰
۰
من آزاده نامداری رو خیلی دوست دارم امیدوارم همیشه موفق باشند
م ن
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۴
۰
۰
ازقیافه ها به نظرنمیاد هردو ادمهای بدی باشن ازنظرمالی هم كه مشكلی ندارن كمی بیشتر فكركنید وحدودا یكسال ازهم دور باشین باوركنین نتیجه خوبی میده هیچ كسی بی ایراد نیست سعی كنید الگو برای جوانان باشین
آیلین
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۹
۰
۱
سلام ازاده جان
البته ببخشین كه راحت حرف میرنم
من واقعا شما رو خیلی دوست دارم وعاشق اجراتون هستم مدتی كه نبودین دلتنگتون بودم
راستش وقتی خبر ازدواجتون رو با اقای حسنی فهمیدم خیلی متعجب شدم اخه شما حتی از نظر تیپ هم به هم نمیومدین شما باید با یكی مثل خودتون ازدواج میكردین
دوستتون دارم ومنتظر دیدنتون هستم‌
آیلین ۶۴از دزفول
علی
Iran, Islamic Republic of
۰۴:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۹
۰
۰
برای زندگی دیگران اظهار نظر نكنید. مسایل خصوصی دیگران بگذارید برای خودشون.خیلی هنر داریم مشكل خودمون حل كنیم...
مهری
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۲
۰
۰
خانم نامداری عزیز با تمام احترامی كه برات قایلم ولی چه جور ؟یعنی مجری بودن مهمتر از همسر بودن
مریم عظیمی
Iran, Islamic Republic of
۰۳:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۲
۰
۰
سلام خانم نامداری من هم دقیقا مثل شما جدا شدم مطمین باشید زمان همه چیز را حل میكند و اقدام شما شهامت میخواهد كه متاسفانه خیلی از زنان ما ندارند همیشه موفق و پیروز باشید
سعیده
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۴
۰
۰
خانم نامداری عزیز طلاق گرفتی خوب كردی.عمرت رو كه واسه یه آدم.....نباید هدر میدادی .همه اشتباه میكنن.معصوم كه نیستیم.برات آرزوی بخت بسیار عالی و زندگی توام با آرامش دارم.اصلا خودتو ناراحت نكن.
سارا
Germany
۱۹:۲۰ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
۰
۰
آرزو می كنم خوشبخت باشید خانم نامداری عزیز
از حرفاتون لذت بردم
زهرا
Iran, Islamic Republic of
۰۷:۳۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۱
۰
۰
راحت باش كسی راجع به فروتنیت قزاوت نمیكنه زندگیت به كسی ربطی نداره خدای بزرگ از همه مون راضی باش دوستت دارم....
mahvash
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۵۶ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۶
۰
۰
بدون كه هنوز هم برا ما همون آزاده نامداری هستی.با همون شور وسرزندگی سابق.منتظر حضور پررنگت هستیم در كارهای اجرا.
ثریا
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۴۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۲
۰
۰
ازاده جون شما بهترین تصمیم رو گرفتید چون شخصیتن شما بسیار متفاوت بودید
خانوم
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۲۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۲
۰
۰
این آقای حسنی دل خانوم نامداری را شكسته متاسفانه یه جوری هم شكسته كه كار به اینجا برسد به نظر من خانوم نامداری نباید عاشق یه همچین كسی باشد ، چون یه مرد واقعی هیچ چی هم هماهنگ نباشه زنشو به هر قیمتی نگه میداره ، اینا بهانه است ، مردها بد شدند ، مردها بد شدند
لطفا مسولان در مورد مردان امروز یه فكری بكنند ، این وقایع به ضرر خود آقایان تمام میشود
ریحانه
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۳۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۲
۰
۰
ما از زندگی شخصیشون خبر نداریم كه بخوایم قضاوت كنیم...برای ازاده ارزوی موفقیت دارم.
سمانه
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۴۵ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۳
۰
۰
آزاده جان ممنون كه مصاحبه كردی دوستت دارم موفق باشی
افسانه
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۲
۰
۰
سلام عزیزم حق داری حیف وهزار حیف كه قدر تورو ندونست


ص
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۲
۰
۰
پدرسینما بسوزه بنیادكنه لامصصب .
خوشرفتار
Iran, Islamic Republic of
۰۳:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۳
۰
۰
ممنون،ازخانم ازاده نامداری،برای مصاحبه اش
دانیال
Turkey
۲۳:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۳
۰
۰
مردی كه دست رو زنش بلند كند مرد نیست
نئئ۴ب
Iran, Islamic Republic of
۰۲:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۶
۰
۰
ممنون
سوگل
Iran, Islamic Republic of
۰۵:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۶
۰
۰
خانم نامداری چراعجله كردید وقبل از اینكه خوب بشناسینش زنش شدید،اجراهاش اعصابو داغون می كنه،كلاخودشو عقل كل می دونه.
مینا
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۶
۱
۰
ا زاده جان كاشكی تحملت رو بیشتر میكردی همه ما مشكل داریم تو زندگیمون هر كدوم به نوعی به نظر من زود تصمیم به جدایی گرفتی تمام درد فرزاد خان به نظر من دادن حق طلاق به تو بود احساس میكنم غرور مردونشو ازش گرفتی
MOBINA
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۶/۰۲/۰۴
ینی چی غرور مردونه وقتی دو انسان عاقل میبینن نمیتونن با هم زندگی كنن خب جدا شن
بعدشم یه جدایی این همه جنجال نداره ك همه تقصیرا رو گردن دیگری میندارن
یلدا
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۰
۰
۱
خیلی ها فكر می كنن چون زرنگ اند میتونن از دیگران سو استفاده كنن...........اما باید قبل از ازدواج چشم هایمان را باز كنیم آزاده جون ...باید همون اول قاطع می گفتی نه
مبینا
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۲
۰
۰
سلام عزیزم واقعاحق داری
مبینا
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۳
۰
۰
عزیزم دوست دارم
simin
Iran, Islamic Republic of
۰۳:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۱
۰
۱
اینقده بدم میومد ازین فرزاد حسنی،وقتی فهمیدم با آزاده نامداری ازدواج كرده انگشت ب دهن موندم، یعنی خانوم نامداری چی بهت بگم؟؟؟؟؟؟عقلتو صدا نزدی ؟؟؟؟ حیف
بازم زود متوجه اشتباهت شدی راه برگشت داشتی قبل بچه دارشدن

نیازمندی ها