در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
عده دیگری نیز سفره افطاری خود را با همسایگان خود شریک میشوند، عدهای برای روزه گرفتن آداب و رسوم خاصی را انجام میدهند و برخی نیز دیگهای حلیم خود را با همکاری همه فامیل تا خود صبح به هم میزنند...
اینها گوشهای از آیینهای رمضانی است که در گوشه و کنار کشور بزرگمان در حال برگزاری است و چه خوب است کسی آنها را به تصویر میکشد تا پیش از نابود شدن در قاب تلویزیون ثبت شوند و بخش عمدهای از تفاوتها و شباهتهای آداب ماه رمضان در مناطق مختلف کشور به تصویر درآید.
داریوش یاری همراه بهروز مفید همت کردند و در سهگانهای سوگواریها، آیینهای رمضانی و آیینهای سور و شادی را به تصویر کشیدند. نوشته زیر حاصل گفتوگوی ما با کارگردان این سهگانه است.
برای اولین سوال میخواهم بپرسم چه انگیزهای باعث شد سهگانه مستند خود را درباره آیینهای مرسوم بسازید؟
تا به حال فیلمهای مستند خوبی با موضوعاتی جذاب برای تلویزیون ساخته شده است. اما همیشه جای موضوعاتی مثل مستندهای آیینی که اتفاقا ذات پژوهشی هم داشته باشند خالی بود و هست. تا آنجا که اساسا هر نوع فعالیتی که در رابطه با آیینهای ایرانی باشد بسیار اندک است. آثاری هم که وجود دارد بیشتر به صورت مکتوب است از جمله آثار هوشنگ جاوید، نصر اشرفی، درویشی و وکیلیان و... در این شرایط به این فکر افتادیم که در یک قالب مستند، آیینها را به تصویر بکشیم.
از روز اول هم میدانستیم درگیر یک کار سخت و جدی میشویم و البته همین موضوع جذابیت کار را افزایش میداد. به همین دلیل اولین سری از سهگانه این مستند را با نام «اهل سوگ» آغاز کردیم و در یک مجموعه 13 قسمتی تلاش کردیم آیینهای عزاداری را میان ایرانیان مطالعه، شناسایی و به مردم معرفی کنیم. در این اثر یک گروه تحقیقاتی سیزده نفره در شهرهای مختلف با ما همراه بودند.
سعی کردیم با تمام آیینهای سوگواری ایرانیان آشنا شویم. در این مستند سعی کردیم از رمزها و نمادهای آیینهای سوگواری در نقاط مختلف ایران رمزگشایی کنیم. مثلا اینکه نخل به عنوان یکی از نمادهای مهم محرم چه پشتوانه اسطورهای خاصی پشت خود پنهان دارد و اینکه چرا کویرنشینان اینقدر به آن احساس قرابت دارند یا حتی نشانههایی که در پردههای نقالان وجود دارد. بعد از آن از طرف معاونت سیما به ما پیشنهاد شد بخش دوم از سهگانه مستند خود به نام اهل ایمان را آغاز کنیم. این طرح حاصل پیشنهادی بود که چندی پیش به سازمان داده بودیم. به این ترتیب از خرداد ماه درگیر مستند «اهل ایمان» شدیم تا آیینهای رمضانی ایرانیان را در این مستند به تصویر بکشیم.
موضوع قسمت سوم این سهگانه چیست ؟
قسمت سوم از این مجموعه به آیینهای سور و شادی میان مردم ایران میپردازد. این مستند «اهل سور» نام دارد و قرار است 13 گروه درباره 13 قوم و اقلیم از کردها تا آذریها و بلوچها و... تحقیق کنند تا بتوانیم از آیینهای شادی آنها مستندسازی و این اثر را برای پخش در ایام عید آماده کنیم.
در مورد مستند اهل ایمان که در حال پخش از شبکه مستند است کمی توضیح دهید. در این مستند به چه مراسمی توجه کردهاید؟
اهل ایمان 30 قسمت 30 دقیقهای است که همزمان با آغاز ماه رمضان آیینهای استقبال از این ماه را در نقاط مختلف ایران به تصویر میکشد و تا پایان این ماه آیینهای عید فطر، شب قدر، ساختار شبنشینیها و... را نشان میدهد. هدف ما در این مستند کشف نمادها و هویت و کارکردی است که آنها در زندگی اجتماعی مردم به عهده دارند. اهل ایمان در واقع به آیینهای رمضانی میپردازد . اینکه ما در ماه رمضان مبنا را بر انجام ندادن و نهیها و نکردنها میگذاریم و در این مستند نحوه تبلور این نهیها و انجام ندادنها را در آیینهای مختلف نشان میدهیم.
تعریف خود شما از آیین چیست؟
حتما شما تا به حال وارد امامزاده شدهاید. وقتی وارد این مکان میشوید هیچگاه خودتان را در آینهکاریهای سقف آن به طور کامل نمیبینید. گاهی دست خود، گاهی چشم و گاهی قسمتی از پای خود را میبینید. ما ایرانیان و آیینهای ما نیز نمادی از همین دست و پا و چشم هستند که در یک کلیت و پیکر انسانی به نام ایران متبلور میشود. هر فرهنگی یک بروز بیرونی دارد. این بروز بیرونی همان آیین است و آیینها همان لباس فرهنگ هستند. آیینها حلقههای گمشده دراماتیک ما هستند.
مدتهاست در تلویزیون سریالهای مختلفی به مناسبتهای مختلف ساخته میشود، اما هیچ کدام از این سریالها در پیشزمینه خود به آیینها نمیپردازند. به طوری که کمتر پیش میآید در این سریالها از آیینی گرهگشایی شود یا یکی از سکانسها به معرفی این آیینها اختصاص پیدا کند. میخواهم بگویم همیشه جای مستندی که به معرفی این آیینها بپردازد خالی بود و شاید اگر بتواند خوب عمل کند، مکملی باشد بر سایر تولیدات مناسبتی تلویزیون.
شما تا به حال کارگردانی چند تلهفیلم را نیز به عهده داشتهاید. بیشتر ترجیح میدهید در کدام قالب کار کنید؟
چندی است تلهفیلمها در یک وضعیت بلاتکلیفی به سر میبرند. فیلمنامهها بسیار ضعیف است و حتی آقای ضرغامی در جشنواره فیلمهای ویدئویی نیز به اختصاص دادن بودجه کم به نویسندگان اعتراض کرد. این موضوع کاملا درست است. وقتی بودجه کمی در مقایسه با بازیگران در اختیار نویسندگان قرار میگیرد، طبیعی است انگیزه فیلمنامهنویسان نیز پایین میآید و کیفیت آثار هم به تبع آن افت پیدا میکند.
همچنین به دلیل تولیدات انبوه، قصهها تکراری شده است و کمتر سوژه جدیدی در تلهفیلمها دیده میشود و این تکرار حتی در بازیگران هم دیده میشود. مگر ما چند بازیگر جوان خوب داریم که میتوانند در تلویزیون دیده شوند. بودجه تهیهکنندگان نیز بسیار محدود است و فشار زمانی زیادی را برای تحویل کار باید تحمل کنند. اینها همه باعث شده است برخی تلهفیلمها کیفیت کافی نداشته باشند. همه اینها باعث میشود کارگردانان هم رغبتی برای ساخت تلهفیلم نداشته باشند.
شما تلهفیلم «حبیب» را کارگردانی کردهاید. آیا این اتفاق برای تلهفیلم حبیب نیز افتاد؟
نه خوشبختانه. بهروز مفید تحمل زیادی داشت. او اجازه داد 18 ماه روی نوشتن فیلمنامه وقت بگذاریم. حتی خودش همراه با ما در زندان و برای انتخاب لوکیشن حضور پیدا میکرد. میخواهم بگویم تلهفیلم فرصتی بود که صدا و سیما برای باز شدن تجربیات جدید در عرصه فیلمسازی برای تهیهکنندگان ایجاد کرد. اما بسیاری از ما با ندانمکاریهای خود این فرصت را خراب کردیم.
در آن زمان صحبت بر سر این بود که حبیب تبدیل به یک فیلم سینمایی شود. چه شد که این کار صورت نگرفت؟
درایت تهیهکننده و شخص آقای ضرغامی باعث شد این فیلم در تلویزیون بماند و خوشبختانه این اتفاق هم افتاد.چرا خوشبختانه؟
ما این فیلم را برای همه مردم ایران ساختیم و دوست داشتیم در تلویزیون بماند. این نگاه البته نگاه پردردسرتری نسبت به سینماست، چون در تلویزیون با 70 میلیون مخاطب مواجه هستیم و این موضوع کار ما را سختتر میکند. چراکه ممکن است بیننده در هر زمانی شاهد برنامههای تلویزیون باشد و در نظر گرفتن فضا و سلیقههای مختلف در ساخت یک اثر بسیار مهم است و ما باید تمام این بازخوردها را در نظر بگیریم، چون فیلم در معرض دید کل جامعه قرار میگیرد. اما یک فیلم سینما تکلیفش مشخص است. تعدادی مخاطب خاص دارد و این موضوع کار را راحتتر میکند، اما در تلویزیون من کارگردان موظف هستم فیلمی را روایت کنم که بیشتر مخاطبان را با هر حال و هوایی که دارند، جذب کند و باید بدانم به چه نحوی این کار را انجام دهم که اثر تاثیرگذار باشد.
یعنی معتقدید تلهفیلم حبیب مخاطبان زیادی داشته و اگر همین فیلم در سینما اکران میشد، نمیتوانست این تعداد مخاطب جذب کند؟
بله. تلهفیلم حبیب 67 درصد بیننده داشت، یعنی حدود 20 میلیون بیننده. من هنوز وقتی در جمعی حاضر میشوم و میفهمند من کارگردان فیلم حبیب هستم حال خوبی پیدا میکنم. اینکه درباره بازی بد فلان بازیگر یا ناقص بودن فلان صحنه با من حرف میزنند احساس خوبی ناشی از دیده شدن فیلم پیدا میکنم. همین احساس خوب را به تلهفیلم «حرف مردم» دارم. اگر در تلهفیلم حبیب، نگران وضعیت حبیب هستیم، اما در فیلم حرف مردم نگران خودمان هستیم. این فیلم مفهومی ماورائی دارد و در ماه رمضان پخش میشود. داریوش ارجمند، عمار تفتی، نیلوفر شهیدی، بیوک میرزایی، احمد علامه دهر و عباس غزالی از جمله بازیگران اصلی این تلهفیلم هستند.
سریال «مدرسه ما» اولین تجربه سریالسازی شما بود. کار با بچهها چه سختیهایی داشت؟
بهروز مفید سال 85 چند سری از فیلمنامه مدرسه ما را که آماده بود، به من داد که یک نسخه از آن را شعله شریعتی نوشته بود و دیگری را برادران طالبیان. ما تصمیم گرفتیم یک شورای فیلمنامه تشکیل دهیم با حضور افرادی چون بیژن بیرنگ، منصور براهنی، جابر قاسمعلی، فریدون حسنپور، برادران طالبیان، بنده و بهروز مفید و در واقع ایدهها و طرحها در جلسات گفتوگو به دست میآمد. مثلا وقتی بحث ما در مورد آوردن تلفن همراه به مدرسه بود، این موضوع در جلسه مطرح میشد و همه نظر میدادند. هنگام فیلمبرداری نیز برخی مواقع کار را بازنویسی میکردیم. روی هم رفته کار سختی بود. ما حدود 20 بازیگر کودک داشتیم، آن هم بچههایی که در مقطع بحرانی راهنمایی بودند و سر و کله زدن با آنها کار طاقتفرسایی بود. باید بگویم اگر امروز میخواستم این سریال را بسازم هیچ گاه سراغ این کار نمیرفتم.
این سختیها که اشاره میکنید چه چیزهایی بود؟
یکی از سختیها وجود بچههای نابازیگر با آموزههای متفاوت بود. برخی از این بچهها از منطقه شهرری بودند و برخی از جردن و میرداماد آمده بودند و ما باید این بچهها را کنار هم میگذاشتیم. همچنین یکی دیگر از این سختیها، روشن بودن 20 هزار وات برق برای تصویربرداری بود و به علت صدای زیاد، کولر هم خاموش بود. در جایی نیز به خاطر فیلمنامه مجبور بودیم در آن گرما به بچهها کاپشن بپوشانیم و باید در یک فرصت زمانی کوتاه برای مهر هم مدرسه را که لوکیشن اصلی ما بود، تحویل میدادیم. به طور کلی سختیهای زیادی بر سر ساخت این سریال متحمل شدیم و همه آنها را نیز با علاقه انجام دادیم اما الان که فکر میکنم دلم خیلی میگیرد.
شناخت آیینها کار سختی است و شناساندن آن به مردم سختتر. چطور از پس این کار برآمدید؟
اتفاقا شناخت آیینها کار سخت و پیچیدهای نیست. ما با آنها زندگی میکنیم و روزانه درگیرشان هستیم. مثلا عزاداری دهه محرم در همه شهرها برگزار میشود یا مثلا آیینهای دفن و کفن یا عروسی. آیینهای ماه رمضان نیز به همین نحو است. آیینها لباسهای منحصر به فردی است که به تن رفتار جمعی ما پوشانده میشود و ما اسم این رفتار جمعی را فرهنگ میگذاریم و از آنجا که اگر آیینها را تن فرهنگ نکرده باشیم، فرهنگ عریان میشود. شناخت آیینها بسیار اهمیت دارد. بخصوص ما ایرانیها که آیینهای زیبایی نیز داریم.
چه هدفی با شناساندن این آیینها به مردم داشتید؟
شما برای چه روبهروی آیینه میایستید؟ برای اینکه خودتان را بینید. ما هم میخواستیم هر کدام از شهروندان با قومیتهای مختلف از طریق آیینه تلویزیون آشنا شوند و تفاوتها و شباهتهای آیینهای خود را با دیگران ببینند. مثلا آیین حنابندان شاهرودیها برای استقبال از ماه رمضان در بین کردها هم دیده میشود. مستندهای زیادی درباره بحرانهای اجتماعی گوناگون ساخته شده است، اما این موضوعات با اینکه کارکرد زیادی دارند اما با گذشت زمان و برخی تغییر و تحولات از بین میروند یا به نوع دیگری بروز پیدا میکنند، اما کمتر کسی به سراغ سوژههای ناب و اصیل که هیچ گاه تغییر نمیکند، میرود.ذات ما ایرانیهای مسلمان شیعه واقعا منحصربهفرد است؛ ایرانیهایی که اگر قرار باشد درباره امام حسین(ع) حرف بزنند، جوری حرف میزنند که هیچگاه اعراب حرف نمیزنند و تابوت امامشان در مراسم عاشورا میشود نخلی که در مراسم سیاوش هم از آن استفاده میکنند. اما واقعیت این است ما داریم گم میشویم و شاید در بحبوحه زندگی صنعتی ریشهها و هویت و ذات قشنگ و انسانیمان را از دست بدهیم و چه خوب است اگر کسانی برای ثبت این هویتها اقدام کند.
چنین موضوعاتی تیم تحقیقاتی منسجمی را هم میطلبد.
دقیقا. سرپرست تیم پژوهشگر این مجموعه مسعود اعرابی بود. هوشنگ جاوید اشرفی، وکیلیان، بلوکباشی نویسنده کتاب معروف نخلگردانی و بسیاری از صاحبنظران دیگر نیز با کتابها و فصلنامه خود به ما کمک کردند. همچنین از یکسری پایاننامههای دانشجویی نیز بهره گرفتیم. تعدادی پژوهشگر بومی نیز با ما همراه بودند چراکه آیینهای هر شهر مدام در استحاله شدن هستند. مثلا ابوالقاسم فخیری، محقق بومی ما در شیراز بود. جهانشیر یاراحمدی در بوشهر، گلابزاده در کرمان، موسی جرجانی محقق بومی ترکمن ها، اشرفی و ششیرزادی در مازندران و گیلان و رحیمی در شاهرود از محققان ما بودند که در ساخت این برنامه بسیار به ما کمک کردند. بسیاری از این آقایان نیز صاحب کتب مختلفی در زمینه آیینها هستند.
مدام در ارتباط بودن با آیینها مختلف تجربه جالبی است. شما چه خاطرهای در طول ضبط این مستند داشتید؟
یکی از خاطرههای که در این مدت به یادم مانده است احساس تاسفی بود که هنگام مراجعه به استاد گیوهچی، آخرین روایتگر مذهبی ایران داشتیم.
برای ضبط این قسمت به گنبد رفته بودیم تا این استاد که کتاب روضهالشهدا را با دوتار خود مینواخت و میخواند را به تصویر بکشیم که متوجه شدیم او شش ماه قبل درگذشته است. این موضوع خیلی برای ما سخت بود تا اینکه نشانهای از او پیدا کردیم و مزار او را در گوشه مهجور یک قبرستان یافتیم. از دیدن این موضوع خیلی ناراحت شدیم که چرا باید با یک مرد بزرگ آیینی ایران اینگونه رفتار شود. در آن زمان خودمان را مسئول و نماینده صدا و سیما دانستیم و برای سر و سامان دادن به وضعیت مزار این پیرمرد بزرگ بسیار تلاش کردیم.
اهل ایمان و فرصت تجلی هنرهای ایرانی
آیینهای ماه رمضان بستگی کامل به مقوله زمان دارد، آیینهایی مثل سحرخوانیها، شبخوانیها، اذانگوییها، مناجاتها و... آیینهای زیبایی بودهاند که در پس خود توجه به موسیقی، نجوم عامیانه و.... را داشتهاند و با از بین رفتن هر یک از این آیینها و جایگزین شدن مسائل تکنولوژیک به جای آنها این ذخایر نیز از بین میروند.
در مجموعه« اهل ایمان» سعی شده ضمن یافتن مصداقهای زنده بسیاری از این آیینها گاه حتی به بازسازی مواردی که از بین رفته پرداخته شود.
مواردی چون نان، آش، سفره و خوراک رمضان و مفهوم چگونه خوردن و انفاق به فقرا در ماه رمضان از موضوعاتی است که در مستند اهل ایمان به آنها پرداخته شده است؛ اوقات فراغت در ماه رمضان، آیینهای مربوط به شبهای قدر و شب ضربت خوردن و قتل امام علی(ع) و آداب ملجمپوشی و... از بخشهای دیگر این مجموعه است.
مقوله تعزیه شبهای قتل در ماه رمضان، احیای موسیقی و نمایش و داشتههای فرهنگی مختلف ایران در قالب تعزیهها نیز موضوع قسمتهایی از اهل ایمان است.
ادبیات و ماه رمضان، کسب و کار و ماه رمضان و... نیز سوژههای دیگر این برنامه است. در مجموع رویکرد کلی تولیدکنندگان اهل ایمان به این موضوع است که فرهنگ ایرانی باعث شده ماه رمضان جلوهگاه تجلی بسیاری از عناصر فرهنگی و هنری مثل ادبیات، موسیقی، بازیها، نمایش و... باشد و مانند بسیاری از کشورها این ماه فقط فرصتی برای امساک از نخوردن تبدیل نشود.
مهراوه فردوسی - گروه رادیو و تلویزیون
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه