پایان نزاع‌های خیابانی با کنترل خشم

صدای یک ترمز شدید، خارج شدن 2راننده از ماشین، چند فحش رکیک، دست‌ها به یقه، قفل فرمان، ضربه محکم و خون. این نمایی کلی از یک نزاع خیابانی است که احتمالا بارها شاهدش بوده‌اید. دیده‌اید که چطور تصادفی که نزدیک بود جان کسی را بگیرد خوشبختانه با جراحاتی به پایان رسیده است، اما آدم‌های عصبانی بعد از این‌که جان سالم به در بردند یکدیگر را خونین و مالین کرده‌اند. این تنها نمونه کوچکی از ده‌ها نزاع خیابانی است که هر روز در خیابان‌های شهر اتفاق می‌افتد و تمام نمی‌شود مگر با خون یا حضور پلیس.
کد خبر: ۲۷۷۹۲۰

سال گذشته معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام کرد که بیشترین سهم وقوع قتل‌‌ها در 6 ماهه اول سال گذشته مربوط به درگیری و نزاع‌های خیابانی بوده است. یعنی 27 درصد از کل قتل‌ها بر اثر نزاع و درگیری‌های خیابانی به وقوع پیوسته که این آمار نسبت به مدت مشابه سال 86، افزایش قابل ملا‌حظه‌ای داشته است. طبق این گزارش میانگین سنی قاتلان نزاع‌های دسته جمعی زیر 30 سال است و این به آن دلیل است که تعداد زیادی از جوانان با خود سلاح سرد حمل می‌کنند. در همین رابطه اعلام شده که حدود نیمی از قتل‌های تهران با سلاح سرد به وقوع پیوسته است.

دلیل این وقایع چیست؟ آیا روحیات افراد باعث گرایش به چنین خشونت‌هایی می‌شود یا اجتماع آنها را به این سمت سوق می‌دهد؟

مریم رامشت، روان‌شناس، نزاع‌های خیابانی را یک آسیب روانی اجتماعی می‌داند و توضیح می‌دهد: این دو مقوله قابل تفکیک نیستند. شرایط روحی انسان‌ها بر روابط اجتماعی و همچنین روابط اجتماعی بر شرایط روحی آنها تاثیر می‌گذارد. البته ریشه نزاع‌های خیابانی را می‌توان در افزایش روحیه پرخاشگری افراد جستجو کرد.

به گفته رامشت، نزاع‌های خیابانی تنها پدیده‌ای نیست که افزایش روحیه پرخاشگری به دنبال دارد. اعتیاد هم یکی دیگر از نتایج آن است. او فروخوردن خشم را نیز چون بروز دادن بی‌محابای آن خطرناک می‌داند و تصریح می‌کند: امروزه افسردگی را خشم فروخورده می‌نامند. خشمی که شخص را، در اثر ابراز نکردن آن، منفعلش کرده است. بنابراین خشم را باید ابراز کرد، اما کنترل شده و با مدیریت. ابراز نامتعارف خشم منجر به وقایعی چون نزاع‌های خیابانی می‌شود اما اگر آن را در کانال منطقی ابراز کنیم هم از نزاع و هم از افسردگی جلوگیری کرده‌ایم.

اما دلایل و ریشه‌های این خشم چیست؟وی میگوید: خانواده‌هایی که محدودکننده هستند معمولا فرزندان خشمگینی دارند. این خانواده‌ها به آزادی‌های فردی و اجتماعی فرزندان خود احترام نمی‌گذارند و به آنها اجازه ابراز نظر نمی‌دهند و در نتیجه خشم را در آنان افزایش می‌دهند. این کودکان شاید به دلیل احساس گناه خشم خود را در خانواده ابراز نکنند اما مسلما جای دیگری برای ابراز آن پیدا می‌کنند مثلا در خیابان و در یک نزاع خیابانی. مورد دوم خانواده‌هایی هستند که به شیوه درست فرزندانشان را کنترل نمی‌کنند. این خانواده‌ها بر خواسته‌های فرزند خود مدیریت ندارند و خواسته‌های آنها را بی‌چون و چرا برآورده می‌کنند. این مساله باعث می‌شود که فرزندان در برابر هر عاملی که احساس کنند بازدارنده و کنترل کننده است واکنش‌های پرخاشجویانه نشان دهند. همچنین فرزندانی که پدر و مادر پرخاشجو دارند، مانند یک واگیر روانی این روحیه را به فرزندان خود منتقل می‌کنند. فرزندان از پدر و مادر خود یاد می‌گیرند که با اطراف باید با خشونت رفتار شود.

پرسش دیگر دلایل اجتماعی نزاع‌های خیابانی است و این‌که چرا این پدیده را آسیب اجتماعی می‌خوانند. دکتر مجید ابهری، متخصص علوم رفتاری توضیح می‌دهد: اصولا ناهنجاری‌های اجتماعی یا حرکت‌هایی که از نظر رفتاری خارج از چارچوب قواعد و ضوابط قانون و عرف جامعه بوده و باعث زیان‌های جسمی و روانی به افراد شود آسیب نامیده می‌شود و اگر این آسیب‌ها در رابطه با حضور در اجتماع و معیارهای اخلاقی جامعه باشند، آسیب اجتماعی هستند. نزاع‌های خیابانی نه‌تنها آسیب اجتماعی هستند بلکه بستر آسیب‌ساز نیز به شمار می‌روند.

ابهری معتقد است نزاع‌های خیابانی آسیب تلقی می‌شوند چون آموزه‌های غلط مثلا بی‌احترامی و به کار بردن الفاظ رکیک را به نوجوانان جامعه انتقال می‌دهند و بستر آسیب‌ساز هستند چون منجر به جرح و قتل می‌شوند. او نزاع‌های خیابانی را به 2 دسته تقسیم می‌کند: اول درگیری‌های لفظی خیابانی و دوم درگیری‌های فیزیکی اعم از فردی (بین دو نفر) یا جمعی. او تصریح می‌کند: نزاع‌های خیابانی به جامعه آسیب‌های زیادی وارد می‌کند. از نظر حقوق شهروندی خیابان متعلق به جامعه است. ایجاد سدمعبر، ترافیک، ازدحام، شکستن شیشه و... عواقبی هستند که این نزاع‌ها به دنبال دارند.

به عقیده او، بیکاری، فقر اقتصادی، تربیت خانوادگی، کم بودن مهارت‌های اجتماعی، افزایش خشونت در جامعه از طریق فیلم‌ها و بازی‌های کامپیوتری خشن و پایین آمدن آستانه تحمل ، دلایل اصلی به وجود آمدن نزاع‌های خیابانی هستند و عوامل محیطی چون سرما و گرمای هوا، روشنی و تاریکی، ترافیک و صداهای ناهنجار نیز بی‌تاثیر نیستند. اما نکته مهم دیگری هم هست که کمتر به آن اشاره می‌شود: بازی کردن نقش مجری قانون.

در بسیاری از اوقات مردم تلاش می‌کنند هم وضع‌کننده و هم مجری قانون باشند و این به دلیل دشواری دسترسی به مجری قانون است. طولانی بودن مسیرهای رسیدگی به شکایات باعث می‌شود که کنترل از دست فرد خارج شود و واکنشی به مراتب شدیدتر از جرمی که اتفاق افتاده نشان دهد. مثلا به خاطر این‌که فردی به همسرش متلک گفته او را بکشد.

به گفته ابهری نزاع‌ها را معمولا مردان و در سنین بین 14 تا 30 سال به وجود می‌آورند و تنها حدود 3 تا 5 درصد نزاع‌ها بین افراد بالای 30 سال رخ می‌دهد. نزاع‌های خیابانی زنان معمولا به نزاع‌های کلامی ختم می‌شود و به ضرب و جرح نمی‌انجامد.

رامشت، روان‌شناس نیز با تایید سخنان ابهری در این باره می‌گوید: آن چه بین مرد و زن متفاوت است نوع تخلیه روانی آنهاست. مردها بیشتر در معرض محرک‌های عصبی قرار می‌گیرند. این به دلیل تفاوت محیط‌هایی است که در آن هستند. مثلا محیط‌های شغلی. یک زن نیز ممکن است در چنین شرایطی قرار گیرد اما نوع واکنش یک زن معمولا متفاوت است.

به اعتقاد رامشت میزان قدرت بدنی، ژن و هورمون‌ها هم در بروز رفتار پرخاش جویانه تاثیر دارند.

برای این‌که بدانیم قانون، خشونت خیابانی را چگونه تعریف می‌کند نظر علیرضا میلانی حقوقدان و استاد دانشگاه را می‌پرسیم. او می‌گوید: خشونت‌های خیابانی به خشونت‌های علنی اطلاق می‌شود که این قابلیت را دارند که در منظر دید عمومی باشند. یعنی افراد جامعه بتوانند این خشونت را ببینند. از ضرب و شتم گرفته تا سرقت صندوق‌های صدقات. اما چرا قانون تاکنون نتوانسته جلوی رشد نزاع‌های خیابانی را بگیرد؟ میلانی معتقد است برای یافتن جواب این سوال باید به دنبال موانع اجرای قانون باشیم.

حال به پیشنهادها و توصیه‌هایی می‌پردازیم که کارشناسان برای جلوگیری از وقوع نزاع‌های خیابانی داشته‌اند. نخست توصیه‌های حقوقی. میلانی پیشگیری‌های غیر کیفری را توصیه می‌کند: به صورت عام اشتغالزایی، فراهم کردن امکان تحصیل و جذب شهروندان در شبکه‌های اجتماعی و به صورت خاص، استفاده از نگهبان محله و عدم عبور و مرور در مناطق جرم خیز.

ابهری پیشنهادهای جامعه‌شناسان را به دو دسته میان‌مدت و درازمدت تقسیم می‌کند: در درازمدت باید الگوهای رفتاری مناسب ایجاد کرد و به اشتغالزایی اهمیت داد. در میان مدت نیز باید افسردگی‌های اجتماعی را کاهش داد، از گسترش فیلم‌ها و بازی‌های خشونت‌بار جلوگیری کرد و شهروندان را با حقوق شهروندی آشنا کرد.

اکنون به مثال تصادف و قفل فرمان و خون برمی‌گردیم. رامشت، روان‌شناس، رفتار درست در چنین موقعیت‌هایی را به ما گوشزد می‌کند:

1 - محل را ترک کنید.

2 - نگرش‌های منفی را از خود دور کنید.

3 - یک لیوان آب بنوشید.

4 - نفس‌های عمیق بکشید.

5 - چشم‌ها را ببندید و تمرکز کنید.

به گفته رامشت عمل به این توصیه‌ها در شرایط بحرانی بسیار سخت است و افراد باید با تمرین‌های بلندمدت این مهارت را کسب کنند. او آخرین توصیه را به افرادی می‌کند که سعی دارند در یک نزاع طرفین دعوا را از هم جدا کنند: این افراد باید نقش حمایتگر را بازی کنند. فرد عصبانی را از محیط دور کنند و به او یادآور شوند رفتار او خطرناک است و منجر به پشیمانی می‌شود. در حالی که می‌تواند خشم خود را آرام و با گفتگو مشکلات راحل کند.

حدیث ضابطی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها