زن و مردی که به انگیزه اخاذی میلیونی ، مردی را در یکی از محله‌های تهران به قتل رسانده و جسد او را با انتقال به بیابان‌های اطراف کرج ، سوزانده بودند ، شناسایی و دستگیر شدند.
کد خبر: ۲۴۸۵۸۲
قاضی علی‌اشرف ، معاون دادستان کرج از دستگیری یک زن و مرد میانسال به اتهام قتل یک شهروند تهرانی خبر داد و به «جام‌جم» گفت: ساعت 14:20 روز 26 اسفندماه سال گذشته یکی از اهالی جاده خوشنام با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تماس گرفت و از کشف جسد سوخته یک مرد ناشناس که در حاشیه جاده‌ رها شده بود، خبر داد.

با گزارش این موضوع به پلیس، ماموران کلانتری 29 مشکین‌آباد کرج به محل کشف جسد اعزام و متوجه شدند چند ساعتی از مرگ این مرد گذشته و مدارک شناسایی‌ای که هویت مقتول را فاش کند، به‌دست نیامد.

به دنبال این حادثه، ماموران با هماهنگی قضایی با‌بازپرس رضایی، کشیک ویژه قتل کرج، جسد سوخته را برای بررسی علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل و جستجوی ویژه‌ای را در این ارتباط آغاز کردند.

ردپای یک زن و مرد در پرونده جسد سوخته

کارآگاهان در ادامه تحقیق از افرادی که در حوالی محل کشف جسد زندگی می‌کردند، متوجه شدند صبح روز 26 اسفندماه یکی از اهالی شهرک ناز فردیس حوالی محل حادثه زن و مردی را مشاهده کرده است که قصد آتش زدن یک دستگاه خودروی پرشیا را داشته‌اند که به محض مشاهده مرد شاهد با سوار شدن به خودرو از محل متواری شده‌اند.

با به دست آمدن این اطلاعات، کارآگاهان تحقیقات را روی این زن و مرد متمرکز کردند.

فاش شدن هویت مقتول از سوی برادرش

کارآگاهان جنایی برای فاش شدن هویت مقتول به بررسی پرونده‌های افراد گمشده پرداختند، اما هویت مقتول تایید نشد تا این‌که مردی به اداره پلیس استان تهران مراجعه کرد و از ناپدید شدن برادر میانسال خود به نام تقی به همراه یک دستگاه خودروی پرشیا خبر داد.

با اطلاعاتی که این مرد در اختیار ماموران قرار داد، از او خواسته شد به اداره پزشکی قانونی برود که به این ترتیب هویت جسد سوخته تایید شد. با مشخص شدن این موضوع، کارآگاهان به تحقیق از خانواده مقتول پرداختند که معلوم شد، وی روز حادثه برای ملاقات با یکی از دوستانش از منزلش در یکی از محله‌های تهران خارج شده و دیگر مراجعه نکرده است.

آخرین ملاقات شوم

کارآگاهان جنایی برای مشخص شدن ابعاد مختلف این پرونده، به بررسی وضعیت دوستان مقتول پرداختند که مشخص شد، وی از چندی پیش با زنی آشنا شده و چندین بار نیز با وی ملاقات کرده است.

با به دست آمدن این اطلاعات، این زن به عنوان مظنون پرونده تحت تعقیب پلیس استان تهران قرار گرفت تا عاقبت 2 هفته پس از کشف جسد سوخته، نسرین، زن تحت تعقیب پلیس در یکی از محله‌های تهران شناسایی و دستگیر شد.

اظهارات متناقض متهمان

نسرین پس از انتقال به اداره جنایی استان تهران، در‌بازجویی هرگونه آشنایی با مقتول را انکار، اما در ادامه تحقیقات پلیسی راز قتل تقی را فاش کرد و گفت: 10 سال قبل از شوهرم مرتضی جدا شدم و سرپرستی فرزندم را به عهده گرفتم، اما هرازگاهی شوهرم برای دیدن فرزندمان به منزل من در میدان پونک تهران می‌آمد.

چندی قبل به عنوان مسافر سواری خودروی تقی (مقتول) شدم و به این ترتیب آشنایی ما شروع شد و به دنبال این آشنایی چند بار به ملاقات من و فرزندم آمد و به ما کمک مالی کرد.

روز حادثه مقتول مهمانم بود، که شوهر سابقم برای دیدن دخترمان به منزلم آمد و با مشاهده تقی عصبانی شد و با او مشاجره کرد که در این مشاجره مقتول به من فحاشی کرد و شوهر سابقم با زدن ضربه‌ای به سر وی، او را به قتل رساند و با انتقال جسد به خارج از خانه، او را به آتش کشید و من در قتل با او همکاری نداشتم.

به دنبال اظهارات این متهم، شوهر سابق وی به نام مرتضی تحت تعقیب قرار گرفت و 2 هفته قبل دستگیر شد و در بازجویی‌های پلیسی گفته‌های همسر سابق خود را تایید کرد.

تحقیقات پلیسی در این ارتباط ادامه داشت تا این که پزشکان نظر دادند که مقتول پیش از مرگ غافلگیر شده و بر اثر خفگی به قتل رسیده است.

با مشخص شدن این موضوع، زن و مرد متهم بار دیگر بازجویی شدند تا عاقبت روز گذشته به قتل تقی به خاطر اخاذی میلیونی اعتراف کردند.

متهمان روز گذشته برای ادامه تحقیقات به شعبه 21 بازپرسی دادسرای جنایی کرج انتقال یافتند.

نسرین متهم در اظهاراتش به بازپرس رضایی گفت: پس از آشنایی با مقتول، متوجه وضعیت مالی خوب او شدم و تصمیم به اخاذی از وی گرفتم بنابراین موضوع را با شوهر سابقم در میان گذاشتم که قبول کرد در خصوص اخاذی از مقتول، با من همکاری کند.

متهم ادامه داد: پس از طراحی نقشه قتل، من 11 فقره سفته 100 هزار تومانی تهیه کردم و بعد با تقی (مقتول)‌ تماس گرفتم و با ادعای این که برای من مشکلی پیش آمده، از او خواستم به ملاقاتم بیاید. شوهر سابقم هم در یکی از اتاق‌ها پنهان شده بود. وقتی تقی به خانه‌ام آمد، با تهدید از او خواستم به من پول بدهد یا سفته‌ها را امضا کند، اما به حرف‌هایم توجهی نکرد و با هم دعوا کردیم که مرتضی به کمکم آمد و بعد من نایلونی روی سر او انداختم و مرتضی با انداختن شال گردن به دور گردن تقی، او را خفه و آمپول هوا به وی تزریق کرد و بعد با همدستی هم، دست و پای مقتول را بستیم و جسد را داخل صندوق عقب خودروی وی قرار دادیم و به بیابان‌های اطراف کردج بردیم و جسد را سوزاندیم. قصد آتش زدن خودرویش را هم داشتیم که موفق نشدیم و فرار کردیم.

به دنبال اظهارات وی، مرتضی دیگر متهم پرونده هم گفته‌های همدستش را تایید کرد.

بنا بر این گزارش، متهمان با قرار قانونی روانه زندان شدند تا پس از ادامه تحقیقات تکمیلی با توجه به این که محل وقوع قتل در یکی از محله‌های تهران بوده است پرونده متهمان با عدم صلاحیت رسیدگی به دادسرای جنایی تهران سال شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها