سریال کارآگاهان چگونه به سرانجام رسید

ته این نخ کجاست؟

بازی موش و گربه مامور قانون و مجرم، محور اساسی شکل‌گیری درام‌های معمایی پلیسی است. تزریق ابهام و سوءظن و هدایت ذهنیت مخاطب به بیراهه و کجراهه‌های داستانی، اهرم اساسی برای فعالان در این ژانر با سابقه است تا به واسطه آن قصه‌ای پرکشش را سر و سامان دهند. در این دیار مجموعه‌ها و فیلم‌های متعددی در گونه پلیسی در 3دهه اخیر کار شده است که در آن مامور قانون و مجرمان حاضر در ساختمان قصه، اغلب شبیه نمونه های خارجی عمل می‌کردند.
کد خبر: ۱۹۲۵۰۳

رعایت اصول و مولفه‌های ژانر پلیسی  معمایی به هر روی جزو اسلوب چنین آثاری تلقی می‌شود، اما عنصر همذات‌پنداری و گره زدن مخاطب به واقعیت رخدادهای موجود در حوزه جغرافیای داخلی نیاز به ریزبینی و دقت نظر مضاعفی دارد تا بیننده تار و پود معمایی تنیده شده در داستان را باور کند. «کارآگاهان» چند صباحی است که از شبکه 3 تلویزیون در محضر دیدگان دوستداران گونه پلیسی  معمایی قرار گرفته است. این سریال که براساس پرونده‌های موجود در آگاهی سر و شکل داستانی پیدا کرده است، با قصه‌های مجزایی که در هر قسمت روایت می‌کند، علاوه بر تعریف روایتی پلیسی سعی در آگاه‌سازی و دادن اطلاعات تازه به آحاد جامعه دارد که این مهم امتیاز مقبولی برای گروه سازنده سریال کارآگاهان به شمار می‌آید.

مردی که می‌خواست سلطان باشد

یکی از شاخصه‌های مهمی که به باورپذیری مخاطب در رخدادهای تزریق‌شده به سازمان فیلم یا سریال پلیسی مدد می‌رساند به فرد یا افرادی که ردای مامور قانون به تن می‌کنند بیشتر مربوط است. گزینش بازیگران و نوع رفتار آنان در شمایل مامور قانون اگر با آنچه که در واقعیت وجود دارد منطبق نباشد، خواه ناخواه تماشاگر را در پیگیری ماوقع داستان پس می‌زند. «کامران تفتی» چگونگی اتصال خود را به جمع کارآگاهان چنین برای ما تشریح می‌کند.: «آقای لبخنده کارگردان سریال از من ، تئاتری به اسم نجوای شبانه دیدند که بعد از این تئاتر بنده را برای نقش ستوان حسین بوشهری انتخاب کردند. نخستین کسی که افتخار پوشیدن لباس کارآگاهان سریال را داشت قبل از این‌که سایر بازیگران انتخاب شوند بنده بودم.»

از آنجا که پلیس همیشه در حرکت و جنبش و انجام ماموریت است، بازیگر چنین نقش‌هایی نیز باید از آمادگی ذهنی و جسمی مطلوبی برخوردار باشد، تفتی در ادامه می‌گوید: « من ژانر حادثه‌ای و اکشن را خیلی دوست دارم، تلاش کردم با این ستوان جوان راحت و بسادگی برخورد کنم تا  به نقش نزدیک شوم. به همین دلیل آمادگی بدنی خود را همیشه و در شرایط مطلوب نگه می‌داشتم و سعی می‌کردم شرایط پلیس بودن را بخوبی درک کنم. خدا را شکر آن طور که دوستان می‌گویند، پلیس بودن در حسین بوشهری به اندازه بسیاری مشخص است. این موضوع برای من خیلی اهمیت دارد. حسین بوشهری جوان شهرستانی است که بعد از کارورزی‌ها و مراحلی که طی می‌کند به بخش ویژه در تهران منتقل می‌شود. اونخبه رنجری است که به اتفاق امیر مرادی به این گروه می‌پیوندد. مرادی نخبه علمی و تفکری است و حسین در کارهای اکشن و عملیاتی تبحر فراوان دارد که در قسمت نخست ویژگی این دو پلیس جوان ذکر می‌شود. حسین بوشهری تفاوتش با سایر کارآگاهان این است که او بشدت عاشق حرفه پلیسی است، با هیجان پلیسی زندگی می‌کند، مضاف بر این که وابستگی‌های عاطفی نیز در زندگی خود دارد. با این حال که حقوقش اندک است و کفاف دخل و خرج زندگی‌اش را نمی‌دهد ولی با تمام جانش پلیس است».

آدم‌های حاضر در سازمان روایی قصه‌های پلیسی اغلب در 2 قالب مثبت و منفی به مخاطبان ارائه می‌شوند. کمرنگ و در سایه قرار گرفتن سایر وجوه شخصیتی، اغلب این آدم‌ها را در محدوده تیپ‌های آشنای مثبت و منفی نگه می‌دارد. تفتی که سابقه ایفای نقش‌های منفی را نیز در کارنامه خود دارد، در این‌باره معتقد است: «نقش‌هایی که کار کردم به صورت منفی مطلق به آنها نگاه نمی‌‌کنم. من تاکنون نقش 2 پلیس را در 2 سریال متفاوت ارائه داده‌ام یکی در سریال حس سوم و دیگری همین حسین بوشهری در کارآگاهان است. حسین بوشهری از لحاظ کارکتر داستانی شخصیت تعریف شده‌ای دارد که من آن را خیلی می‌پسندم. اگر قرار بود این آدم تک‌کارکتر محوری داستان باشد ما می‌توانستیم وسیع‌تر از این زندگی او را رصد کنیم تا برای مخاطب جذابیت‌هایی همراه داشته باشد. به هر روی قرار نبود که سلسله رخدادهای داستان بر زندگی شخصی حسین بوشهری یا امیر مرادی متمرکز شود؛ ما یک رئیسی داریم که قرار است بخش خصوصی زندگی‌اش دیده شود آن هم سرگرد سنایی است. اگر بر زندگی شخصی تمامی کارآگاهان مکث می‌شد خیلی زمان می‌برد و شیوه روایت اپیزودیک سریال سازمانش بهم می‌خورد. از آن سو ما داستان حاتم را هم داخل زندان داریم که زیر خط اصلی رخدادهای گوناگون اپیزودها جریان دارد. به هر حال تمرکز بر تنهایی و زندگی شخصی کارآگاهان شاید شاخه‌های داستان را زیاد می‌کرد و باعث سردرگمی تماشاگر می‌شد.»

از آنجا که هر جغرافیا از این مرز و بوم ویژگی‌ها و مختصات منحصری به فردی را یدک می‌‌کشند آدم‌های حاضر در محیط‌های مختلف، عادات و رفتار ویژه‌ای را با خود همراه دارند که بارزترین آن لهجه‌ها و گویش‌های محلی مختص به همان جغرافیاست، بازیگر نقش ستوان حسین بوشهری گویش جنوبی این شخصیت را این‌گونه شفاف می‌کند: «این لهجه قرار است نماینده بخشی از جنوب ایران باشد که نه بوشهری است و نه کازرونی و آبادانی و...! دقت کنید تلاش کرده‌ام طوری حرف بزنم که به هیچ جایی برنخورد و خدا را شکر با دوستانم که صحبت کردم این لهجه را دوست داشتند. خودم بچه‌های جنوب را خوب می‌شناسم در آبادان و بندرعباس هم زندگی کرده‌ام به همین خاطر می‌دانم جنس گویش آنان چه شکلی است. آقای لبخنده دوست داشتند این آدم نماینده بخش جنوبی کشور باشد حتی برخی جاها لهجه کرمانی به خود بگیرد. کارگردان شب به شب روی متن کار می‌کردند. سکانس‌هایی که قرار بود صبح روز بعد ضبط شود روی جزئیات آن بسیار مانور می‌داد. تلاش داشت جنس شخصیت‌ها و لحن آنان حفظ شده و گرمای دیالوگ‌ها کم نشود. حالا اگر در متن هم نبود سعی می‌کرد این اتفاق در کلام کارکترها بیفتد. آقای لبخنده جزو کارگردان‌هایی هستند که با استوری‌بورد سر صحنه می‌آمد؛ من کمتر در سیستم سریال‌سازی خودمان دیدم کارگردانی با استوری بورد کار کند.

در این شیوه تکلیف گروه اجرایی و بازیگران مشخص است، همه چیز شسته رفته و درست پیش می‌رود.»
چند صباحی است که حضور عده‌ای در ردای بازیگردان کنار گروه‌های تولید باب شده است، کامران تفتی حضور بازیگردان کنار پروژه‌ها را بدین شکل ارزیابی می‌کند: «هر عاملی اگر در گروه است حتما نیازش احساس شده که وجود دارد. خودم در سریال‌هایی که کار کرده‌ام بازیگردانی وجود نداشته که بخواهم این تجربه شخصی خودم را برای شما تشریح کنم. احساسم این است اگر بازیگری تربیت تئاتری داشته باشد و مدیوم‌های مختلف سینما و تلویزیون را بشناسد، کمتر به بازیگردان نیاز پیدا می‌کند. اگر کارگردان حرفه‌ای باشد کاملا شاخ و برگ بازی هنرپیشه‌اش را می‌گیرد؛ نیاز به حضور فرد دیگری نیست که بنشیند به هنرپیشه بگوید چه کاری را انجام دهد. چون طراحی اسکلت یک سریال در ذهن کارگردان استوارتر است تا ذهن بازیگردانی که قرار است از بیرون به گروه وصل شود.»

هر مجموعه داستانی برای عوامل و گروه سازنده آن یک تجربه محسوب می‌شود که هر یک از افراد از منظرهای متفاوتی این کار گروهی را مورد سنجش قرار می‌دهند، کامران تفتی مشارکت خود را در سریال کارآگاهان بسیار مثبت ارزیابی کرده و در ادامه می‌گوید: «احساس می‌کنم کارآگاهان سعی کرد یک ژانر و گونه دیگری از سریال پلیسی را به مردم نشان دهد. پلیسی که آموزش می‌دهد علمی رفتار می‌کند و به تفکر خود اتکا دارد. توقع مردم اصولا از کار پلیسی یک اثر اکشن است. آقای لبخنده خیلی تلاش کرد که سوای این رخدادهایی که از پرونده‌های واقعی اخذ شده، جنس قصه‌گویی در اپیزودها باورپذیر در آید. اعتقاد دارم که 80 درصد در این سریال به خواسته‌هایمان رسیده‌ایم، چون بازخوردی که از کار می‌گیرم مثبت است. مردم می‌گویند این سریال با سایر سریال‌های پلیسی فرق دارد و این اتفاق برای خودم بسیار دلنشین است.»

برخورد سایه‌ها

جذابیت‌های بصری در ژانر پلیسی هم تراز با سایر گرایش‌ها به مدد کلیت ساختمان اثر می‌رسد. تصویربردار از اهمیت سایه و روشن‌ها و هویت دادن به تاریکی سود و بهره فراوانی می‌برد تا مولفه‌های این‌گونه روایی اعتبار خاص خود را نزد بیننده حفظ کند، «افشین احمدی» تصویربردار کارآگاهان اعتقاد دارد: «کار تصویربردار در سریال‌های تلویزیونی تقریبا می‌شود گفت به یک شکل الگوبرداری است. یعنی به سمت و سویی شمایل تصویر هدایت می‌شود که نگاه شما را به این نوع گونه‌ها که قبلا کار شده متمرکز می‌کند. مانند تصویرهای کنتراست‌دار، حرکت‌های فراوان دوربین و پلان‌های کوتاه و موثر، چون کات زدن در این شکل کارها خیلی مهم است و به نوعی ویژگی آثار پلیسی محسوب می‌شوند.»

یکی دو سالی است که تصویربرداران داخلی برای صحنه‌ای متحرک از ترفند کروماکی بهره می‌برند، افشین احمدی در سریال کارآگاهان از این ترفند پرهیز کرده و تمامی سکانس‌های رانندگی را در این اثر پرتحرک پلیسی با کارمانت ثبت کرده است، این تصویربردار شیوه کروماکی را در شرایط فعلی با توجه به امکانات موجود جوابگو ندانسته و در ادامه می‌افزاید: «کروماکی راهکار مفیدی برای ضبط صحنه‌های پرتحرک است، ولی شرایطش را اکنون در ایران به شکل حرفه‌ای نداریم. در خارج از کشور اگر از شیوه کروماکی بهره می‌برند، اولا ماشین را روی یک شاسی قرار می‌دهند که یکسری تکان‌ها به شکل طبیعی به تصویر می‌دهد، همان تکان‌هایی که آن دستگاه به ماشین داده به دوربین هم منتقل می‌شود برای همین فورگراند و بک‌گراند کارش اصلا مو نمی‌زند. در شرایط فعلی ما چنین امکاناتی را برای ضبط کروماکی نداریم. البته همکاران یکسری کارهایی انجام داده‌اند، ولی این پروسه خیلی وقتگیر است.

اصولا کروماکی را در ایران وقتی کار می‌کنند که بخواهند در زمان صرفه‌جویی کنند، بحث نرم‌افزاری و سخت‌افزاری کروماکی هنوز در ایران جانیفتاده است. هر چند که دوستان اکنون کروماکی کار می‌کنند، ولی در کارآگاهان تمامی صحنه‌های رانندگی را با کارمانت گرفتیم».

یکی از لوکیشن‌های محوری این سریال پلیسی  جنایی اداره‌ای است که کارآگاهان در آن مشغول به کار هستند، احمدی درباره نحوه نورپردازی این مکان سربسته می‌گوید: «این ساختمانی که کارآگاهان در آن هستند دکور است. زمانی که من به گروه محلق شدم 2‌هفته بعد تصویربرداری به غلتک افتاد، با طراح صحنه فاز نخست کار جناب ترابی راجع به مهتابی‌ها خیلی صحبت کردم، روی مهتابی‌ها خیلی تاکید داشتم. در اصل می‌خواستم که اتاق بازجویی به طور مشخص و محیط کار کارآگاهان فضای سردی داشته باشد. درحقیقت در نظر داشتم این فضا را در کنتراست قرار بدهم با آن فضای واقعی که می‌خواستم برای جنایت و صحنه‌های بیرون بسازم، بخاطر همین اکثر منابع نوری در اداره کارآگاهان مهتابی است. فقط سه، چهار موقعیت شب داشتیم که روی چراغ مطالعه‌ها تاکید کردم که آنهم روی میز سنایی و خانم صبا بود که از آنها استفاده هم شد. اتاق بازجویی که پایین داشتیم سقفش خیلی کوتاه بود یعنی اگر کامران تفتی دستش را بلند می‌کرد، قشنگ کف دستش را می‌زد به سقف! در اتاق بازجویی یک مهتابی داریم که گاهی اوقات در تصویر دیده می‌شود و گاهی هم دیده نمی‌شود، آن مهتابی در واقع منبع نور است. این اتاق بازجویی خودش یک نکته داشت که خیلی بامزه بود. آنجا ما آینه‌ای داریم که اوج چالش تصویری ما با همین آینه است؛ این آینه هم واقعی است و ما کلی هم حرکت در جوار آن آینه انجام می‌دادیم. باید حرکت‌ها را طوری طراحی می‌کردیم گروه پشت صحنه در آینه دیده نمی‌شدند، چون آینه دقیقا روبه‌روی ما قرار داشت، به هر حال کلی وقت‌مان را می‌گرفت، ‌اما چالش با این آینه خیلی لذتبخش بود».
سازندگان سریال‌های پلیسی برای جلب توجه مخاطب از تمامی ترفندهای تکنیکی و ساختاری بهره می‌گیرند. یکی از این راهکارها استفاده دوربین پویا و متحرک است که زحمت تصویربردار را در ثبت تصاویر استاندارد مضاعف می‌کند، تصویربردار سریال کارآگاهان پروسه دوربین متحرک را این‌گونه تشریح می‌کند: «آقای لبخنده ماشاءالله خیلی ذهن خلاقی دارند، هر جا که دستمان می‌آمداز حرکت استفاده می‌کردیم. این بحث دوربین متحرک خیلی با ذهنیت من همخوانی دارد. چون در سریالی مثل کارآگاهان که آدمها مجبورند یکسری از موضوع‌ها را توضیح دهند به‌خصوص مسائل بازجویی و وقایعی که در اداره آگاهی می‌گذرد اگر دوربین ثابت صحنه‌ها را پوشش دهد، شاید بیننده دچار خستگی شود. در این سریال هر جا که راه داد از حرکت بهره بردیم».

زندان یکی از لوکیشن‌های ثابت این سریال است که رگه فرعی داستانی در آن جریان دارد، افشین احمدی درباره چیدمان منابع نوری در این جغرافیا می‌گوید: «من 2 سریال نزدیک به هم داخل این لوکیشن کار کردم. این راهرو که در لوکیشن زندان کارآگاهان می‌بینید همان راهروی زندان سریال سال‌های برف و بنفشه است. چون نمی‌خواستم فضای آن سریال را در کارآگاهان تکرار کنم، کار دیگری انجام دادم، این‌طور حساب کردم که پنجره‌ها به فرض سمت دیگری قرار دارند، با وجود این‌که در کار دیده هم نمی‌شود، روی همین‌ایده متمرکز شدم. داخل راهرو نمی‌دانم درآمده یا نه، ولی ما روی طلوع و غروب آفتاب کار کردیم. گاهی اوقات سایه‌ها خیلی پایین بودند و برخی زمان‌ها سایه‌ها را خیلی بالا بردیم. در سریال برف و بنفشه به این شکل کار نکردم».

راه‌های میان‌بر

سازمان روایی داستان‌های اپیزودیک به گونه‌ای است که بر اساس رخدادهای موجود در هر قصه ریتم اثر قوام پیدا می‌کند. از آنجا که داستان‌های پلیسی اوج و فرودهای مختص به خود را طلب می‌کنند، تدوینگر علاوه بر رعایت مولفه‌های ژانر پلیسی  معمایی باید به ساختار قصه‌های مجزا التفات ویژه‌ای داشته باشد.

بابک رضاخانی، تدوینگر سریال «کارآگاهان» برش در قصه‌های اپیزودیک را این گونه واکاوی می‌کند: آن داستانی که در هر اپیزود روایت می‌شود، یکجاهایی تا قبل از حضور پلیس آن اتفاقی که قرار است بیفتد، در هر اپیزود متفاوت است. در اپیزودی امکان دارد ریتم کندتری لحاظ شود و در اپیزود دیگر ریتم تندتر ببینیم، اما در کل برش‌ها بستگی با حال و هوای سکانس‌ها و آن دکوپاژی که کارگردان انجام داده رابطه مستقیم دارد. ما جای برخی از رخدادها را هنگام مونتاژ عوض کردیم، حس‌مان این بود که این شیوه بهتر است، چون هم داستان بهتر روایت می‌شود و هم تاثیر مستقیمی بر روند ریتمیک ماجرا می‌گذارد. تدوین کارهای اپیزودیک نسبت به سریال‌هایی که خط داستانی ثابتی دارند، سخت‌تر است؛ چون شما در هر اپیزود بازیگران جدیدی دارید که ریتم بازی‌هایشان متفاوت است. در واقع هر اپیزود حکم یک فیلم سینمایی را دارد. شما یک مبدا و موخره‌ای دارید، باید داستان را به اوج رسانده بعد گره‌گشایی کنید.»

در داستان‌های جنایی توجه به جزئیات از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، این رویه در تدوین به انسجام ساختاری می‌رسد، تدوینگر سریال کارآگاهان اعتقاد دارد: این موارد بستگی به نگاه و دید کارگردان و نوع دکوپاژ او وابسته است. آقای لبخنده خوشبختانه روی اینسرت و توجه به جزئیات خیلی تاکید داشتند. ما هم از این اینسرت‌ها بهره می‌بردیم. به عنوان نمونه، زمان دستگیری مجرمان اینسرت دستبند، در آوردن اسلحه و تمرکز به سایر جزئیات خیلی در ریتم مونتاژ ما تاثیر گذاشت، توجه به این مولفه‌ها در آثار پلیسی مهم است.

صدا در برش نماها کارکردی چندگانه دارد بخصوص در کارهای جنایی  پلیسی بهره‌وری از اصوات باورپذیری رخدادها و حوادث را دوچندان می‌کند.

رضاخانی در ادامه می‌افزاید: تاثیر صدا در چنین آثاری بر کسی پوشیده نیست. ما به صورت اگزجره برخی از این صداها را لحاظ کردیم، مثل زمانی که ماشین‌ها در حال تعقیب و گریز هستند. صدای اصطکاک لاستیک‌ها بر سطح جاده یا زمانی که تیک‌آف می‌کنند. در شرایط واقعی این صداها خیلی محلی از اعراب ندارند. ما این صداها را اضافه کردیم تا حس و حال پلیسی و هیجانی بیشتری به صحنه‌ها بدهیم.

ایجاد فرصت تنفس و فضای استراحت میان سلسله رخدادهای پلیسی به انسجام و قوت کار مدد می‌رساند، اما جاسازی و زمانبندی چنین فصل‌هایی اگر با تنوع و داده‌های تازه‌ای همراه نشود، در بلندمدت روند فرسایشی و دافعه‌آمیز برای بیننده ایجاد می‌کند، معضلی که در این سریال نیز ما با آن مواجه هستیم، به سکانس تنفسی کار مرتبط است که فقط به رئیس کارآگاهان اختصاص دارد که اغلب در خانه‌اش پشت میز غذا نشسته است.

رضاخانی معتقد است: به هر حال رئیس و همکارانش لحظات خلوت و تنهایی دارند. به نظرم خوب است که در کوران حوادث و اتفاقات محوری قصه که با ریتم تند مخاطب می‌بیند، یک فضاهای آرامش‌بخش این چنینی که به زندگی خصوصی کارآگاهان می‌پردازد، لحاظ شود. یعنی یکجوری مخاطب فکر کند این آدم‌ها، شهروندان طبیعی مثل سایرین هستند که می‌توانند هزاران مشکل خانوادگی داشته باشند. همین ستوان بوشهری با مشکل دوری زنش کلنجار می‌رود. این چنین موقعیت‌هایی جنس شخصیت‌ها را برای مخاطب ملموس‌تر می‌کند. واقعیت این است که من فکر می‌کنم کارآگاهان خیلی به زندگی روزمره ما و نوع ارتباط مردم با پلیس نزدیک است.

علی احسانی‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها