صرف نظر از آنچه که متاسفانه طی سالهای اخیر به پیروی از فرهنگ غیراسلامی به جای «گردش خدمت» ، «گردش قدرت» خوانده می شود و این ذهنیت را قوت می بخشد که جنگ زرگری بیش نیست.
کد خبر: ۱۳۸۶۴۸

ولی به هر حال با توجه به ساختار مردمی نظام اسلامی ایران و حاکمیت مردم سالاری دینی ، این موضوع به عنوان واقعیتی غیرقابل انکار باید مورد توجه قرار گیرد. این ساختار موجب شده است ، نهادها و مراکز مختلف که وظیفه خدمت به مردم را دارند و نه حکومت بر آنها را، بین جریانهای مختلف سیاسی و سلائق متنوع موجود در کشور گردش کند. ساختار مورد بحث ، خیال هیچ جریانی را از خارج نشدن از این چرخه آسوده نمی کند و هیچ جریان معتقد به نظام و انقلاب اسلامی را هم از بازگشت به این چرخه ناامید نمی سازد.
از همین رو جریان دوم خرداد که از اسفند 81همزمان با انتخابات شورای دوم شهر و روستا با رویگردانی مردم از خود مواجه شد و در دو انتخابات بعدی یعنی انتخابات مجلس هفتم و ریاست جمهوری نهم توسط مردم از مجلس و دولت نیز کنار گذاشته شد، بار دیگر هوای بازگشت به این نهادها را در سر می پروراند و با نتیجه مختصری که در انتخابات شوراها گرفت ، اکنون خود را برای انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی گرم می کند.این جریان که بدلایل مختلفی از جمله تندروی ، بی اعتنایی به خواسته های مردم ، فاصله گرفتن از ارزشهای دینی و انقلابی و همسویی با بیگانگان ، با شکستهای پی درپی مواجه شد امروز چنین وانمود می کند که سرکشی های گذشته را کنار گذاشته ، سربه راه شده است.
آنچه آقای دکتر محمدرضا خاتمی در مصاحبه شنبه 2تیر با جام جم در میان گذاشت ، نمونه چنین ادعایی است. اما دقت در اظهارات این سیاستمدار 48ساله آشکار می سازد که این ادعا صحت ندارد و «فرزندان سرکش هنوز سر به راه نشده اند.»
محمدرضا خاتمی که در آغاز ورودش به عرصه حکومت 38ساله بوده ، درباره وضعیت خود و دوستانش در مجلس ششم می گوید: «افراد داخل مجلس ششم علقه ای با کسانی که از روز اول انقلاب داخل انقلاب بودند، نداشت. مثلا فرض کنید بنده که فرزند آیت ا...خاتمی و داماد امام بودم ، هیچ جا آقای عسگراولادی و آقای هاشمی را ندیده بودم. با بعضی از بزرگان دیگر و علما جلسه ای نگذاشته بودیم و نسل جدیدی وارد حکومت شد که نسلی ناشناخته بود.»
اگرچه خاتمی در ابتدای مصاحبه می گوید: «بزرگترین تجربه ای که ما بدست آوردیم این است که یاد گرفتیم چگونه خواسته هایمان را با ظرفیتهای ملی هماهنگ کنیم» و در جای دیگر به صراحت می گوید: «اشتباهات یا ناشی گری و حتی تندروی را که داشتیم منکر نمی شوم» ولی آثار تندروی و گرایش به این مشی کماکان در جای جای اظهاراتش نمایان است.
مثلا آنجا که درباره تخریب و حملات دوستانش به آقای هاشمی رفسنجانی اظهارنظر می کند، از محکوم کردن آن رفتار خودداری می ورزد و می گوید: «این مسائل از درون مشارکت نبود بلکه از سوی افرادی بود که اکنون نمی خواهم بگویم درست بوده یا غلط» یا در جای دیگر حاضر نمی شود انتظارات افرادی که خود آنها را خارج از حکومت می خواند، نابجا بخواند و می گوید: «ما در جایی قرار گرفته بودیم که یک طرفمان نیروهایی خارج از حکومت بود و توقعاتی داشتند که حالا نمی خواهم در مورد بجا و نابجا بودن آن بحث کنم.
این سیاستمدار دوم خردادی در پاسخ به این سوال که «بخشی از جریانات اصلاحات کندرو بودند و مسائلی را در نظر گرفته و آرام حرکت می کردند و نمی توانستند همپای شما جلو بیایند... و به نظر می رسد حرکت آنها از طرف عقلای جبهه دوم خرداد و اصلاح طلب معقول تر بوده.
صراحتا می گوید: «من این را قبول ندارم» و اضافه می کند: «کسانی که واقعا_ درون جبهه اصلاحات هستند آنقدر در مورد پیدایش این وضعیت اختلاف نظر دارند که به هیچ وجه امکان جمع بندی وجود ندارد.»
بنابراین محمدرضا خاتمی هنوز تندروی های خود و دوستانش را قبول ندارد.در جای دیگر گفتگوی خاتمی آشکار می شود، کاستن از تندروی و به تعبیر وی کم کردن سرعت ، نه بدلیل اشتباه بودن آن بلکه صرفا از روی ناچاری و برای همراهی با دیگر بخشهای جریان دوم خرداد صورت گرفته است. او می گوید: «الان یکسری از جریانات هستند که یا قبول ندارند و یا توان ندارند که با این سرعت پیش بیایند و الان ما به این نتیجه رسیدیم که باید از سرعتمان کم کنیم.کوتاه بیاییم برای این که وحدت بماند و تفرق ایجاد نشود.»
وی در ادامه همین بخش صراحتا_ تندروی را صحیح تر ارزیابی می کند و می گوید: «اما من اعتقاد دیگرم این است که اگر به هر مکانیزمی می توانستیم کسانی را که سرعتشان کم بود راضی کنیم که سریعتر پیش بیایند، امروز قطعا دستاوردهایی که داشتیم به مراتب بیشتر از آن چیزی بود که ما سرعتمان را کم می کردیم و این مساله اصلی است.»
این اظهارات که تنها بخشی از آن در این نوشتار مورد توجه قرار گرفت ضمن این که دربرگیرنده تایید و تاکید پی درپی بر مشی تندروی و نقد رفتار آرام و منطقی بخشهای دیگر جریان دوم خرداد است ، این واقعیت را نیز آشکار می سازد که جریان تندرو یا به عبارت دیگر بخش سرکش دوم خرداد - که محمدرضا خاتمی ، خود را از آنها می داند - فقط و فقط برای پیروزی در این مرحله حاضر شده اند با بخشهای میانه رو و معتدل این جریان همراهی کنند و روزی اگر این جریان مجددا_ به قدرت برسد سرکشی ها آغاز خواهد شد و کاسه همان کاسه و آش همان آش خواهد بود.


علی مهدوی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها