سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
مصطفی جمشیدی که صاحب آثار داستانی همچون یک سبد گلمحمدی، لغات میغ، شنیدن آوازهای مغولی، وقت نیایش ماهیها، خودنوشت، معبر به آخرالزمان و... است، پیش از این نیز چندبار نامزد دریافت جوایز دیگری شدهاست؛ لغات میغ کاندیدای دریافت جایزه کتاب سال ادبیات متفاوت (1383) و وقت نیایش ماهیها نامزد دریافت جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران (1386).
اما شب رنج موسی در این میان به دلیل پرداختن به شخصیت امام موسی صدر و نیز به علت کیفیت داستانی متناسب با ویژگیهای نوشتن از امام موسی صدر، رنگوبوی دیگری دارد.
شب رنج موسی در نگاه نخست، روایت تقطیعی حوادثی است که بخشی از آن در لیبی و بخشی در لبنان میگذرند؛ روایاتی که وجه کنار هم نشستن آنها، علاوه بر خط داستانی، شخصیتهایی است که هریک به نوعی با امام موسی صدر مرتبط هستند: از همسنگران امام در لبنان گرفته تا دشمنان او در لیبی و شخصیت بدل امام موسی صدر که نقش اصلی داستان را به عهده دارد.
چنان که ابتدای کتاب نیز یادآوری شده است، داستان، حاصل کوشش و تخیل نویسنده است؛ بنابراین تطبیق دنیای داستانی با عالم واقع، خلاف اصول داستان است. به این ترتیب، کتاب بیش از آن که رمانی تاریخی درباره امام موسی صدر باشد، داستانی دراماتیک است.
تناسب قصه و مضمون
یکم؛ ژانر: همانطور که گفته شد، کتاب را نمیتوان رمانی تاریخی دانست، اما این ویژگی چه اهمیتی درباره این کتاب دارد؟ از آنجا که پررنگترین مسأله درباره امام موسی صدر، سرنوشت ابهامآمیز ایشان است، به نوعی میتوان گفت تاریخ درباره ایشان ساکت است و هنوز حکمی قطعی صادر نکرده.
به این ترتیب و به جهت این نبود قطعیت و ابهام موجود، نوشتن رمانی که در آن قطعیت و تطبیق با واقع حرف اول را بزند، خطای اول و آخر است. شخصیت امام موسی صدر با سرنوشت ابهامآمیز ایشان عجین شده است و متناسبترین گزینه برای پرداختن به این شخصیت تاریخمعاصر، طرح زدن رمانی دراماتیک است و نه تاریخی. شب رنج موسی چنین داستانی است.
دوم؛ سبک: علاوه بر ژانر، کتاب در قدم دوم نیز موفق عمل کرده است. انتخاب تقطیع داستانی (زمانی و مکانی)، نهتنها انتخاب زیرکانهای برای نیفتادن در دام رمان تاریخی است، بلکه با هوشمندی تمام، ابهام متناسب با شخصیت امام موسی صدر را در لایه دوم شکل داستان نیز ظاهر میکند. روایتهایی که در نهایت به نتیجه میرسند، اما با تقطیع، به ابهام و پیچیدگی آنها اضافه میشود. در حقیقت انتخاب شکلی پستمدرن برای پرداختن به یک شخصیت معاصر است.
حکایت یک مسافر
بخشی از قصه در لبنان و بخشی در لیبی اتفاق میافتد. بیشتر روایتها خارجی هستند به طوری که میتوان از بخش اندک روایتهای داخلی صرفنظر کرد و آنگاه شب رنج موسی را حکایت یک مسافر دانست. چنان که روایت یک مسافر از سفرش، عموما معطوف به فضاهای خارجی است. البته داستان از زبان شخصیتهای متفاوتی روایت میشود، اما در عین حال، همه آنها به چند جهت مشترکند. به این ترتیب در سراسر کتاب ما یک مسافریم؛ ما و داستان، چنان که امام موسی صدر.
علاوه بر این، کتاب برای مخاطب ایرانی نیز وجوه بیشتری برای این اشتراک دارد. آوردن اصطلاحات خارجی و محلی که در نثر متناسب با آن حل شدهاند نکتهای است و اشارات تاریخی، سیاسی و اجتماعی که غالبا میان گفتوگوی افراد ظاهر میشود، نکتهای دیگر. یعنی همه آنچه یک مسافر در کولهبار سفرش به همراه میآورد. نثر کتاب بخوبی فرهنگ و شرایط آن سرزمینها را به نمایش میگذارد، چنانکه انگار با رمانی عربی مواجهیم و باز از سوی دیگر، پرداخت مدرن یعنی پرداخت به حاشیهها برای نشانه رفتن اصل.
توصیف مکانها و موقعیتها
از نقاط قوت شگفتانگیز این کتاب، توصیفات دقیق و بیکموکاست نویسنده است از موقعیتهای لیبی و همچنین جنوب لبنان. دقایقی که گرچه در قلم جمشیدی بیمانند نیستند، اما این بار بشدت مشابه واقعیت هستند، بیآنکه نویسنده تا به حال، آنها را از نزدیک دیده باشد.
عناصر ناخودآگاه داستانی
یکم؛ هتل: بخشی از داستان درباره مأموران قذافی و حکایت بدل امام موسی صدر است که مواجهه اولیه خواننده با این روایت، آمدن دو مأمور قذافی با بدل امام موسی صدر به یک هتل در طرابلس است که البته اول زمانی این روایت در بخشهای بعدی داستان میآید. در جای دیگری نیز حضور بدل امام موسی صدر را در همان هتل داریم.
به زعم نگارنده، انتخاب هتل برای روایت این داستانها، زیرکانه بوده است؛ عنصری که ناخودآگاه ما را با سرنوشت امام موسی صدر مرتبط میکند؛ داستان ربوده شدن امام از هتل. حتی تعداد افراد نیز به نظر ملهم از امام موسی صدر و دو همراه ایشان است.
ایجاد این تلنگر ناخودآگاه ذهنی برای خواننده، شاید ظریفترین تمهیدی باشد که نویسنده آن را به کاربسته تا به طور ناخودآگاه حکایت امام موسی صدر را پیش بکشد. بیآنکه کمترین روایت مستقیمی از ماجرای ربوده شدن از هتل یا حتی کمترین روایت مستقیمی از خود امام موسی صدر داشته باشد.
دوم؛ تو آنجا بودی: نویسنده در پایان یا میانه بعضی بخشهای کتاب، عباراتی میآورد که میخواهد حضور یا عدم حضور امام موسی صدر در آن موقعیت را برای خواننده معلق کند؛ تو آنجا بودی، تو آنجا نبودی... عباراتی از آن دست است. در خلال داستان با این عبارات بازی میشود و با اضافه کردن ابهام یا قطعیت به آن، اشاره به حضور ایشان کمرنگ و پررنگ میشود.
به این ترتیب میتوان شب رنج موسی را کتابی دانست که به لحاظ فرمیک، انتخابهای متناسبی را با توجه به ویژگیهای امام موسی صدر انجام داده است و در مرحله بعد، این انتخاب دقیق همراه نثر شخصی نویسنده، دوگانهای را کامل کردهاند که در نهایت، به خلق اثری شخصی در دو بُعد منجر شده است: نخست شخصی شده برای امام موسی صدر و سپس قلم شخصی نویسنده.
هنر نوشتن داستان از یک شخصیت (یا از یک مجموعه اطلاعات) حقیقتنمایی و حقیقتنویسی نیست، بلکه به نظر میرسد نویسنده خلاق، کسی است که مجموعهای از شکل و فرم و نثر متناسب با آن شخصیت (یا مجموعه اطلاعات) را مهیا کند تا نصیب خواننده از آن مجموعه، تلقی متناسب از موضوع باشد. درواقع شب رنج موسی تحقق فرم زیباشناسانه در داستانسرایی ارزشی کشورمان است.
حنانه پروین - جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد