جوانی به طمع ثروت نقشه قتل پدررا درامریکاکشید درایران اجرا کرد

جوانی که به طمع اموال پدری اش از امریکا به کشور بازگشته است ، پس از قتل پدر و قطعه قطعه کردن جسد او، آن را در ارتفاعات درکه دفن کرد
کد خبر: ۱۹۴۶
فردی با مراجعه به حوزه انتظامی طی شکایتی عنوان کرد، یکی از نزدیکان وی مدتی است که مفقود شده و تلاش خانواده برای پیدا کردن او بی نتیجه مانده است و این احتمال وجود دارد که او به قتل رسیده باشد.در پی این گزارش مراتب برای رسیدگی به شعبه 11 آگاهی تهران ارجاع شد و سرهنگ حیدری رئیس شعبه ، سروان رستمی را مسوول پیگیری این پرونده کرد.بنابراین گزارش ، پرونده در مراحل مقدماتی به قاضی شعبه 1612 جنایی ارجاع شد و فخرالدین جعفرزاده رئیس شعبه پس از رایزنی با افسر پرونده ، دستورات قضایی را صادر کرد.در یکی از روزهای هفته گذشته ، افسر پرونده با مراجعه به منزل مرد مفقود شده در منطقه میرداماد، زنگ خانه را به صدا درآورد و دقایقی بعد جوانی مقابل در ظاهر شد و پس از گفت و شنود مقدماتی وقتی متوجه شد فرد مراجعه کننده یکی از افسران آگاهی است ، در یک لحظه در را بست و از منزل متواری شد. با گزارش این واقعه به قاضی شعبه 1612 جنایی تهران ، دستور دستگیری جوان فراری صادر و پس از چند روز متهم فراری در میدان ابوذر تهران دستگیر شد. با انتقال متهم به آگاهی تهران ، وی منکر هرگونه اطلاعی از پدر خود شد و اعلام کرد وی چند روز پس از آن که از امریکا به کشور بازگشته بود، احساس کرد که پدرش دچار اختلال حواس است و این احتمال وجود دارد که وی پس از خروج از منزل ، در بازگشت به خانه راه را گم کرده باشد. با این توضیحات متهم به دادگاه جنایی معرفی شد و قاضی جعفرزاده پس از تحقیق ، به یکباره خطاب به متهم گفت : تو پدر خود را به قتل رسانده ای و بهتر است برای کم کردن از عذاب وجدان ، حقایق را بازگو کنی . متهم که انتظار شنیدن این جمله را از قاضی نداشت ، گفت : آقای قاضی ! آدمکش ها وجدان ندارند و کدام عقل سلیم باور میکند که فرزندی پدرش را به قتل برساند.با صدور دستور قضایی بار دیگر پرونده برای رسیدگی به آگاهی تهران ارجاع و در تحقیقات بعدی یکی از دوستان متهم به نام کامران ص شناسایی و دستگیر شد. ماموران با انتقال دوست متهم به دادگاه و بدون آن که وی بداند پیش از این دوستش )بهزاد( دستگیر شده است ، متهم شد که چندی پیش با همدستی بهزاد ش پدر او را به قتل رسانده است.کامران در همان دقایق اول اعتراف کرد! چندی پیش و در اوایل خرداد بهزاد به وی مراجعه و از او درخواست کرده است تا در مقابل دریافت 100 هزار تومان ، پدرش به نام محمدرضا ش را به قتل برسانم که من نپذیرفتم تا این که چند روز بعد او مرا به خانه اش دعوت کرد و از من خواست تا چمدانی را برایش حمل کنم که فهمیدم این چمدان حامل یک جسد است.با این اعترافات از سوی کامران ، بار دیگر بهزاد مورد تحقیق قرار گرفت و زمانی که متوجه شد کارآگاهان به راز جنایت او پی برده اند، زبان به اعتراف گشود و راز جنایت را فاش کرد.متهم گفت : پدرم تاجر سرشناسی بود و ملک و املاک و اموال فراوانی داشت . من در امریکا پس از مواجه با مشکلات مالی به ایران آمدم تا از او کمک بگیرم ، اما پدرم به هیچ قیمتی حاضر به کمک نبود، تا این که یک روز پس از مشاجره با وی ، ضربه ای به سرش وارد کردم که نقش زمین شد و زمانی به خود آمدم که متوجه شدم وی کشته شده است . پس از این حادثه ، جسد او را داخل یک چمدان قرار دادم تا به خارج از خانه انتقال دهم ، اما سنگین بود و قادر به این کار نبودم ؛ لذا از یکی از دوستانم هم کمک خواستم که او ترسید. پس از دو روز به این نتیجه رسیدم که اگر جسد در خانه بماند، برای من مشکل ایجاد می کند، به همین دلیل آن را با اره ای که در انباری خانه بود، قطعه قطعه کردم و هر روز با قرار دادن بخشی از آن در کوله پشتی ، به همراه دوستم آن را به ارتفاعات اوین درکه انتقال میدادیم و دفن میکردیم.با این اعترافات متهم بار دیگر در شعبه جنایی حضور یافت و با صراحت به قتل اعتراف کرد که با صدور قرار بازداشت موقت برای متهم ، قاضی دستور داد تا ماموران با حضور در ارتفاعات اوین درکه بقایای اجساد را از دل خاک بیرون آورند و اقدامات قانونی را در این خصوص به عمل آورند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها