در گفت‌وگوی تفصیلی مدرس سواد رسانه‌‌ای با جام‌جم آنلاین انجام شد

بررسی ارتباط حاشیه‌های فضای مجازی با قتل طلبه همدانی

پادشاهی سلبریتی‎ها از صاحب قدرت شدن یک دلقک تا بازی با جان مردم

پادشاهی قدرتمند سلبریتی‌ها بر مردم و رسانه‌ها موضوع داغ این روزهای ایران و جهان است. پادشاهی‎‌ای که خیلی سریع به مرحله خطرناک خود در سراسر جهان رسیده.
کد خبر: ۱۱۷۹۵۱۵
پادشاهی سلبریتی‎ها از صاحب قدرت شدن یک دلقک تا بازی با جان مردم

به گزارش جام‌جم آنلاین، پادشاهی قدرتمند سلبریتی‌ها بر مردم و رسانه‌ها موضوع داغ این روزهای ایران و جهان است. پادشاهی‎‌ای که خیلی سریع به مرحله خطرناک خود در سراسر جهان رسیده؛ وقتی یک دلقک معروف تلویزیونی در آمریکا به کمک قدرت همین پادشاهی، رئیس‌جمهور آمریکا می‌شود و سلبریتی‌های دیگری در کشور ما به‌سادگی باجان مردم بازی می‌کنند، حق‌داریم اگر می‌گوییم وضعیت واقعا خطرناک و نگران‌کننده شده است.

برای بررسی وضعیت این پادشاهی نیاز است بدانیم این افراد را چه کسانی به این جایگاه رسانده‌اند که امروز می‌توانند تا این اندازه در جامعه قدرت بگیرند؟!

قبل از همه این گروه‌های سیاسی هستند که با سوء‌استفاده از محبوبیت و شهرت سلبریتی‌ها تلاش می‌کنند تا به اهداف خود برسند. گروه‌های مختلف سیاسی برای پیروزی در میدان انتخابات، به عنوان یک اهرم تبلیغاتی قوی از این چهره‌ها استفاده می‌کنند؛ این رویه در کشور ما از روزهای اوج رونق فضای مجازی آغاز و به پای ثابت برنامه‌ریزی‌های تبلیغاتی تبدیل شده است.

اوج این وجاهت بخشیدن هم در مصاحبه سعید حجاریان با یکی از رسانه ها اعلام شد، وقتی تئوریسین حزب اصلاحات به صراحت گفته بود: «اصلاح‌طلبان باید سیاست‌های خود را به‌تعبیر مولانا از دهان غیر مطرح کنند. به این معنا که سیاست‌های‌شان را نخست با گروه‌های مرجع جدید شامل هنرمندان، مشاهیر و... در میان بگذارند و پس از دریافت بازخوردها و اعمال تغییرات احتمالی، سیاست‌ها توسط همان گروه‌های مرجع جدید در جامعه منعکس شود. یعنی عملا اصلاح‌طلبان در این فاز در پشت صحنه قرار بگیرند.»

صاحبان سرمایه نیز از جمله دیگر افرادی هستند که در قدرت دادن به سلبریتی‌ها موثر بوده‌اند. استفاده تبلیغاتی از چهره این افراد برای کمک به فروش بیشتر کالای سرمایه‌داران را می‌توان یکی دیگر از علل نهادیه شدن سلبریتی‌ها در ذهن مردم دانست. به معنی دقیق‌تر، با تکرار تبلیغات توسط سلبریتی‌ها این کد در ذهن مردم ایجاد می‌شود که می‌توانند برای دریافت اطلاعات به این افراد مراجعه و اعتماد کنند.

عملکرد رسانه‌ها نیز در این میان بی‌تاثیر نبوده‌ است؛ شاید حتی بتوان گفت یکی از موثرترین عوامل برای وجاهت بخشیدن به سلبریتی‌ها بعد از گروه‌های سیاسی، رسانه‎ها هستند و این رویه از کشورهای خارجی به نظام رسانه‌ای ما وارد شد، در حالی که خود آن‌ها با مخاطرات این عادات رسانه‌ای دست و پنجه نرم می‌کنند.

روزنامه گاردین دو ماه پیش به طور مفصل به همین موضوع پرداخته و از زردنگاری رسانه‌های معتبر در خصوص سلبریتی‌ها ابراز گلایه کرد. جورج مونبیو، نویسنده مشهور بریتانیایی در این یادداشت ضمن اعتراض به اقدام غلط رسانه‌ها در بزرگ کردن بیش از حد بازیگران هالیوودی و مصاحبه‌های گاه و بی‌گاه با آن‌ها برای فروش بیشتر رسانه‎های‌شان نوشت: کارهای بزرگ و شجاعانه تنها زمانی در رسانه‌ها ضریب پیدا می‌کند که یکی از سلبریتی‌ها در آن مشارکت داشته باشد.

او در توضیح این ادعای خود به کمپین اعتراض به تجاوزات جنسی اشاره کرده و نوشته است: این کمپین دو سال قبل توسط زنانی معمولی از دل جامعه راه‌اندازی شد اما تا زمانی که سلبریتی‌ها به آن ورود نکردند مورد توجه هیچ رسانه‎ای قرار نگرفت. مونبیو معتقد است دلیل این اقدام رسانه‌ها ایجاد جذابیت کاذب برای فروش بیشتر است، حال آنکه این رسانه‎ها اگر برای خلاقیت رسانه‌ای اهمیت بیشتری قائل باشند نیازی به این اقدامات زرد نیست.

علت اقبال رسانه‌های ایرانی به این عادت ناپسند نیز فارغ از بده‌بستان‌های مالی احتمالی میان برخی خبرنگاران و سلبریتی‌ها برای معروف‌تر شدن، همین سوء‌استفاده از شهرت برای فروش بیشتر است. تنبلی در ایجاد خلاقیت‌های رسانه‌ای برای بیشتر دیده شدن موجب می‌شود تا خبرنگاران و صاحبان رسانه برای پر کردن خلاهای‌شان سراغ چهره‎های مشهور بروند.

اوضاع در کشور ما متاسفانه از رسانه‌های خارجی بدتر شده و بر خلاف استانداردهای جهانی رسم نوظهوری ایجاد شده که رسانه‌های رسمی کشور حتی در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی که متخصصان کمی هم ندارد، سراغ سلبریتی‌ها رفته و از آن‌ها نظرخواهی می‌کنند. حال آنکه این ناتوانی رسانه‌ها در ایجاد خلاقیت‌های واقعی نه‌تنها آزاردهنده، بلکه خطرناک هم هست.

پروفسور باهر، متخصص رفتارشناسی اجتماعی در همین مورد به جام‌جم آنلاین گفت: «متاسفانه سلبریتی‌‌ها حتی در موقعیت‌های حساسی مانند انتخابات دخالت کرده و اذهان مردم را برای رای به کاندیدای مورد نظرشان تحت تأثیر قرار می‌دهند درحالی‌که آن‌ها مغز متفکر سیاسی نیستند تا بتوانند برای دیگران تعیین تکلیف کنند.

خطر عمده این اتفاق بروز بی‌عدالتی اجتماعی است، وقتی افراد و اتفاقات در جایگاه اصلی خودشان قرار ندارند نشان از بی‌عدالتی است؛ این موضوع محدود به سیاست هم نیست، در همه حوزه‌ها وقتی هرج‌ومرج این‌چنینی اتفاق بی‌افتد آنارشیسم پدید می‌آید، حال‌آنکه امیر المومنین در خصوص عدالت اجتماعی می‌گوید «وضع کل شی‏ء فی موضعه» یعنی عدالت قرار دادن هر چیز در جای خودش است»

تقصیر دیگر رسانه در ایجاد پادشاهی سلبریتی‎ها می‌تواند کم‌کاری آن‌ها پیرامون شفاف سازی اذهان مردم و کمک به ایجاد فرهنگ تخصص‌گرایی و شایسته‌سالاری باشد. وقتی سلبریتی‎ها در جای خودشان قرار ندارند و مدام خودشان را در تخصص‌های دیگر دخالت می‌دهند این وظیفه رسانه است که اذهان عمومی را روشن کنند، اما متاسفانه این اتفاق هر بار به صورت موجی گذرا اتفاق افتاده در موقعیت‌های گوناگون از مسئولین گرفته تا همین رسانه‌ها برای پیشبرد اهداف خود سراغ سلبریتی‌ها می‌روند.

آنچه باعث تاسف است، ارزان فروشی این سلبریتی‎ها در خصوص هزینه‌هایی است که برای گرایش‌ها و خط فکری‌های مختلف انجام می‌دهند. سلبریتی‌ها بدون در نظر گرفتن اینکه با اظهار نظرهای غیر کارشناسانه چقدر خودشان را در مورد تمسخر و در سطح بسیار پایینی قرار می‌دهند هر بار این خطا را تکرار می‌کند.

ناراحت کننده است که سلبریتی‎های کشور ما به طور تخصصی حوزه کاری خود را ادامه نمی‎دهند و دست از این جنجال‌های گاه و بی‌گاه بر‌نمی‌دارند.

فاطمه سادات بکائی/جام‌جم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها