قلب بابا، دل مادر؛ حرف اول، حرف آخر+عکس

در میان طبیعت زیبای خطه‌ای از کشور که به «بهشت پنهان» مشهور است، پدری بنا و مادری بیمار، فارغ از مشکلات هر روزۀ ما و شما، فکر و ذکرشان پی رتق و فتق امور معمولی دو فرزندی است که معلولیت دارند: سکینه ۲۷ ساله با ۹۰ درصد معلولیت ذهنی و جسمی، و پوریا ۱۸ ساله با ۱۰۰ درصد معلولیت که اصطلاحاً ایزوله محسوب می‌شود؛ اما حرف اول و آخر عشق را آن دو می‌آموزند.
کد خبر: ۶۷۲۶۵۶

جام جم سرا:

اینجا در بهشت پنهان ایران، خانواده‌ای ساکنند که روح بهشتی دارند؛ اما درد روزگار امانشان را بریده و به سختی گذران می‌کنند؛ به سختی اما با عزت.

در روزگاری که متأسفانه کم نیستند شمار افرادی که فرزندان معلول خود را‌‌ رها می‌کنند، ‌کم نیستند افرادی که سالمندان نیازمند مراقبت را‌‌ رها می‌کنند، کم نیستند سنگ‌دلانی که هم‌خون‌هایشان را پرستار نیستند و بار نگهداری از ایشان را بر دوش نهادهای مراقبتی و دلسوزان می‌گذارند، در روستای «لنگ» از توابع ماسال گیلان، خانواده‌ای هستند که بخش اعظم شب و روزشان را به مراقبت می‌گذرانند.

در میان طبیعت زیبای خطه‌ای از کشور که به بهشت پنهان مشهور است، پدر بنا و مادر بیماری فارغ از مشکلات هر روزه ما و شما، فکر و ذکرشان پی رتق و فتق امور معمولی دو فرزندی است که معلولیت دارند؛ سکینه ۲۷ ساله با ۹۰ درصد معلولیت ذهنی و جسمی و پوریا ۱۸ ساله که صددرصد معلولیت دارد و به اصلاح ایزوله محسوب می‌شود.

‌می‌توان به آسانی حدس زد که چه شرایطی بر این خانواده حاکم است؛ اما همین قدر اضافه کنیم که یکی دیگر از فرزندان معلول این خانواده مدتی پیش در هفده سالگی به دیار باقی شتافته و جز عکسی که از او بر تاقچه مانده، یادش همواره همراه ‌پدر و مادر به این سو و آن سو می‌رود و گاه شستن مزارش، تسلی خاطری می‌شود.

قدرت، پدر خانواده که در شغل بنایی ساختمان مهارت دارد، به علت عارضه دیسک کمر تقریبا خانه‌نشین شده و در فصل مناسب آب و هوایی منطقه، در کنار جاده ییلاقات روستایشان بساط دست فروشی ‌راه می‌اندازد و سکینه، همسرش که از بیماری کولیت روده در رنج است، بیشتر بار نگهداری از سکینه و پوریا را عهده‌دار است.

هزینه تهیه دارو و پوشاک بچه‌ها و همسر، بالغ بر ۳۵۰ هزار تومان در ماه می‌شود که پرداخت صد هزار تومانی بهزیستی و مستمری شصت هزار تومانی کمیته امداد قادر به پر کردن آن نیست، اما قدرت و نعیمه دلشان به امید قرص است و همین موجب شده که لحظه‌ای‌‌ رها کردن این بار سنگین به ذهنشان راه نیافته ‌و به هر زحمتی شده به پیش بروند؛ اما چه کنند که زور بیکاری و بیماری خودشان بیش‌ از این حرف‌هاست.

می‌توان این داستان را ادامه داد و از رنج ایشان رنجور شد و از ایستادگی و غیرتشان مغرور اما بهتر از آن شاید دیدن گزارش تصویری تهیه شده از زندگی این دو باشد؛ تصاویری که حرف‌های ناگفتنی می‌گویند و با قرار دادنشان کنار شرایط سخت و گرانی حاکم بر جامعه، داستان ایشان تمام و کمال روایت خواهد شد.(تابناک)

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۵
نادر
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۱
۰
۰
مرحبا به این مادر ... مرحبا به این پدر ....
مادر
United States
۱۷:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۱
۰
۰
خدا به این پدر و مادر مهربان قوت و صبر بده
زهرا
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۱
۰
۰
هر كه در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشتر ش می دهند...
محمود
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۲
۰
۰
خدا كمكشون كنه. بی نهایت سخته
همو.طن
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۲
۰
۰
چی بگم.فقط خدا یه صبر جزیل بده.

نیازمندی ها