جواد اردکانی متولد1341 در مشهد است پس از پیروزی انقلاب کار هنریش را با تئاترآغاز واز سال 64 شروع به فیلمسازی کرده است پنج سال است که در تلویزیون برنامه می سازد و حاصل آن چند برنامه مستند و سریال هایی چون کسب و کار آقای کفایت,مسافر و غریبه بوده است
کد خبر: ۴۷۶۸
به بهانه پخش سریال غریبه از شبکه دوم سیما، گفتگویی با وی انجام شده است که می خوانید:چرا یک داستان اجتماعی را که با مسائل سیاسی نسبتی دارد، برای کار انتخاب کردید؛نکته مهمی که درباره حیات اجتماعی ایران پس از انقلاب صادق است ، این است که شوون حیات اجتماعی ما در هم آمیخته است ؛ یعنی مردم همان گونه که زندگی شخصی ، خانوادگی ، حرفه ای و شغلی خود را دارند، بشدت آدمهای سیاسی و حساسی هم هستند.با پیروزی انقلاب و شروع جنگ ، مجموعه ای از رخدادهای بزرگ اجتماعی در کشور ما اتفاق افتاد که باعث شد عده زیادی از مردم درگیر آن شوند.کسانی که از سال 57 پیش از آن در مبارزه با رژیم طاغوت شهید شدند، تا کسانی که در جنگ به شهادت رسیدند، جانباز شدند و یا جزو خانواده های آنان شدند، اینها جزو تنه اجتماع ما هستند و فعلا تفکیک شان سیاسی از حیات اجتماعی و قالببندی آن دشوار است.بحث سلیقه سازی هم می تواند مطرح باشد؛ آن هم وقتی که کار از رسانه پرمخاطبی مثل تلویزیون پخش می شود. این که شما می گویید تصمیم داشتم در بستر ملودرامی حرکت کنم که هم وجه سیاسی داشته باشد و هم وجه اجتماعی ، درست است ؛ اما با این توضیح مهم که ملودرام قالبی شکننده دارد که ممکن است با کوچکترین خام دستی ، به هر سمت و سویی بلغزد و حتی سطحی شود و شعارهای سنگین سیاسی ای که قرار است پشت این شکل از ملودرام قرار گیرد، به سطح بیاید و از دست برود.چه تمهیدی اندیشیدید تا به این مشکل برخورد نکنید؛ملودرام یک ژانر فراگیر است که می شود در آن کار سیاسی هم انجام داد؛ و البته ما باید این دو را از هم تفکیک کنیم ملو درام الزاما اجتماعی نیست ؛ ملودرام ممکن است سیاسی هم باشد؛ همان طور که یک کار اجتماعی ممکن است در قالبی غیر ملودرام عرضه شود. در غریبه ما دنبال این نبودیم که شعار سیاسی بدهیم چون هیچ شعار سیاسی مهمی نیست که مردم ندانند دغدغه این را نداشته و ندارم که مردم این کار را چگونه خواهند دید و خواص درباره آن چه خواهند گفت ؛ بر این باور هستم که در کار ما مقدم بر تعلیم و تعلم تاثیر و تاثر است ؛ یعنی این که وقتی یک سریال ، یک فیلم بلند، یک فیلم کوتاه یا هر اثر هنری دیگری در معرض نگاه و قضاوت مخاطب قرار گرفت، باید بپرسیم تاثیر نهایی آن چیست قصه غریبه در چند مکان جغرافیایی مختلف اتفاق می افتد؛ با وجود این لهجه مشخصی که شخصیت های داستان را به جغرافیای خاصی مربوط کند، نمی بینیم ؛ آیا عمدی در این کار داشتید؛شخصیت های اصلی سریال بیشتر شیرازی و مشهدی هستند. ابتدا دنبال این بودیم که با انتخاب بازیگرهای شیرازی و مشهدی و تهرانی ، لهجه را به شکل درست وارد کار کنیم . البته نمی خواستیم این دو لهجه را تقلید کنیم در نهایت به این جمع بندی رسیدیم که نباید کار را فدای لهجه کرد. دیدم اگر بر مبنای لهجه ، بازیگر گزینش کنم به مجموعه خوبی از بازیگران نمی رسم.بعضی از بازیگران ، بازیهای تئاتری دارند و احساس می شود خیلی روی آنها کار نشده است . مثلا در یک قسمت که خانم جوهری بازی می کرد، همه اتفاقات در یک لوکیشن خلاصه شده بود وحرکتها طوری بود که گویی برای دوربین انجام می شد.جنس بازیهای ارائه شده در کار، تئاتری نیست ؛ هرچند خودم سابقه کار تئاتری دارم و دوستانی که مرا می شناسند، خیلی ذهنشان آماده است که جنبه های تئاتری را در کار من ببینند. یک بازیگر ممکن است در بازی سینمایی خود اغراق کند؛ ولی هر بازی سینمایی باضافه اغراق ، مساوی با بازی تاتری نیست و این دو، تعریف خود را دارند.در مورد کار فنی که مسوولیت آن با من بوده است ، غریبه دکوپاژ کاملا سینمایی دارد؛ با یک دوربین کار شده است و از این که به بعضی از کارها تلویزیونی نزدیک شود، اجتناب شده است ؛ اصلا نیاز این قصه بود که به صورت سینمایی کار شود.شباهت های زیادی میان پدر و دختر تنهای مسافر و پدر و دختر تنهای غریبه دیده می شود از این شباهت ها بگویید. ناگزیر بودید یا وقتی ما می خواهیم از یک خانواده صحبت کنیم ، این خانواده ممکن است چند ترکیب داشته باشد. من همان پدر و دختری را که در "مسافر" بودند، به صورتی دیگر در غریبه بیان می کنم ؛ دلیلش نیازی بود که قصه ما در طراحی قصه بر مبنای چارچوب کلی و ساختار نهایی داشت.وقتی شروع به گزینش و کنار هم چیدن شخصیت ها می کنیم ، ناگزیر شکلهای مختلفی را به صورت آزمون و خطا آزمایش می کنیم و البته در غریبه این شکل مناسبترین بود شما به عنوان یک روزنامه نگار هم مطرح هستید. این سریال تا چه اندازه متاثر از نگاه شما به آن حوزه است؛به نظرم برای این که مسائل روز جامعه را بشناسیم ، نیاز به روزنامه نگار بودن نیست ؛ حتی خیلی نیازی به هنرمند بودن نیست ؛ فقط کافی است در این جامعه زندگی کنی و چشمت را روی واقعیات جامعه نبندی معتقد نیستم که معنای کار به روز کردن ، پرداختن به مسائل روز است ممکن است کاری تاریخی مربوط به سالهای پیش ساخته شود؛ ولی کار به روزی باشد. ممکن است شما قلعه حیوانات و چرخ دنده را کار کنید؛ ولی کار روز باشد همچنین ممکن است شما از زندگی آدمهای امروز اثری خلق کنید؛ اما کار روز محسوب نشود ولی به هر حال معتقدم که خیلی از کارهای تلویزیونی ، آثاری هستند که تاریخ مصرف مشخصی دارند و طبیعی است که یک کار تلویزیونی باید کارکرد خود را در زمان معین داشته باشد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها