در میانههای ماه مبارک رمضان به مناسبت شبهای قدر و ایام شهادت امیرالمومنین حضرت علی(ع)، پخش سریالهای روتین شبکهها در این ایام متوقف شده و مینی سریالهایی جایگزین شان میشوند که کاملا با این شبها به لحاظ موضوعی هماهنگی دارند.
در سالهای اخیر این روند شتاب بیشتری به خود گرفته و مخاطبان پروپاقرص سریالهای تلویزیونی برای این ایام منتظر آثاری متناسب با آن هستند.
«کشیک قلب» به کارگردانی حسین مهکام که برای پخش در شبهای قدر توسط شبکه یک سیما تدارک دیده شد، تازهترین نمونه در این رابطه است که با استقبال خوب مخاطبان هم در سه قسمت نخست خود مواجه شد.
مهکام که خود فیلمنامهنویس سرشناسی در حوزه سینما به حساب میآید، در دومین تجربه کارگردانی خود به سراغ موضوعی کاملا آشنا رفته و قصه خود را حول محور ماجرایی عجیب و غیرمنتظره شکل داده است.
مردی میانسال (حاج حیدر) که در هیاتی قدیمی مراسم عزاداری برگزار میکند، شب نوزدهم ماه مبارک رمضان دچار ایست قلبی شده و پس از انتقال به بیمارستان فوت میکند.
تقاضای حاج حیدر برای انتقال او به بیمارستانی دورتر از هیات، نقطه عطف نخست فیلمنامه کشیک قلب است که ذهن مخاطب را به خود مشغول داشته و برای پی بردن به آن ترغیب به تماشای ادامه اش میکند. در طرف دیگر دکتر جوان مومن و معتقدی قرار دارد که لحظات پایانی عمر حیدر را بالای سرش بوده و قادر به فراموش کردن نگاه خاص و عمیق او به خود در لحظه مرگ نیست.
یوسف رستمی برای پی بردن به این راز به تکاپو افتاده و از طریق داماد حیدر (مسعود) به مرور سرنخهایی در این رابطه پیدا میکند.
کشیک قلب با وجود بهرهگیری فراوان از کلیشهها، از فیلمنامه نسبتا منسجمی برخوردار است که براساس یک راز بنا نهاده شده و نقاط عطف کار براساس آن شکل گرفته است. مهکام در قسمت نخست به شکلی کاملا فشرده با توجه به زمان اندکی که در اختیارش بوده به معرفی شخصیتها پرداخته تا به نقطه عطف اول (مرگ ناگهانی حاج حیدر) برسد.
مرگ حاج حیدر و معمایی به نام یوسف
در قسمت دوم، دکتر یوسف رستمی که نگاه تکاندهنده حیدر به هنگام مرگ رهایش نکرده، برای رسیدن به پاسخ پرسشهای خود سراغ دوستان و نزدیکان حیدر رفته و در این مسیر با دو نفر همراه میشود. اولی یکی از بانیان قدیمی هیات است که دوستی دیرینهای با حیدر داشته و او را تا بیمارستان نیز همراهی کرده است.
او تنها نشانههای کوچکی را پیش پای یوسف گذاشته که نمونه آن را در هیات و برداشتن تسبیح حیدر توسط یوسف مشاهده کردهایم، اما دومی بهتر هم از کار درآمده و کدهای بیشتری را در اختیار پزشک جوان برای حل معمایش قرار میدهد و او کسی نیست جز مسعود داماد حاج حیدر. مهندس برج ساز ثروتمندی که در عین حال علایق مذهبی هم داشته و رابطه نزدیکی هم با پدر همسر خود دارد. وقفی بودن بیمارستان محل کار یوسف نکته مهمی است که حکم کلید حل ماجرا را داشته و یوسف را در مسیر درست خود قرار میدهد تا به مفهوم آن نگاه عمیق حاج حیدر در لحظات پایانی عمر برسد.
شخصیتپردازی باورپذیر از دل کلیشهها
در مینیسریالهایی از این جنس نمیتوان شخصیتهای زیادی را وارد داستان کرده و به سروسامان رساند، به همین خاطر هم مهکام تلاش زیادی برای محدود کردن شخصیتها به خرج داده است. شخصیتهای اصلی کشیک قلب شامل: یوسف، مسعود، حاج حیدر و همسر یوسف هستند که هر یک باری از قصه را به دوش کشیده و آن را به حرکت در میآورند. یوسف برخلاف نمونههای کلیشه شده پزشکان در مجموعههای تلویزیونی داخلی، لایههای بیشتری داشته و از تیپ فاصله زیادی گرفته است.
تاکید مهکام روی علایق دینی و باورهای مذهبی او نیز ریشه در گذشتهای دارد که در فلاشبکها به آن پرداخته شده و بخش مهمی از شخصیت یوسف را شکل داده است. وی در برخورد با بیماران هم پزشک متعهدی است که برای بیمار خود بسیار احترام قائل بوده که نمونه آن را در اصرار به بستری کردن مریضی میانسال از ارامنه تهران مشاهده میکنیم.
مسعود دیگر شخصیت مهم و کلیدی کار است که در عین رفتارهای کلیشه شدهاش رگههایی از شخصیتپردازی هم در آن مشاهده میشود. برای مثال میتوان به بیتابی او برای حضور در مراسم شب قدر هیات حاج حیدر و کلافگی و دلخوریاش از شریک جوان خود برای قرار شبانه فروش برجاش اشاره کرد. او در حقیقت از آن دسته جوانهایی است که ریشههای مذهبی داشته، اما در گیرودار زندگی و تجارت این وجه از وجودشان کمرنگ شده است. مهکام این روی مرز بودن مسعود را بخوبی به تصویر کشیده و مخاطب را به کنجکاوی بیشتر در رابطه با وی برمیانگیزد.
دوست میانسال حاج حیدر هم از آن دسته شخصیتهایی است که ما بهازاهای بسیار در جامعه داشته و به همین خاطر هم به باور مخاطب مینشیند. شخصیتی با هویت مختص به خود که روی پذیرایی هیات از عزاداران تاکید بسیار داشته و در عین حال از توپ و تشر زدن به جوانهای کم سن و سال هیات مشغول به گوشیهای همراه هم غافل نمیشود!.
همسر عقد کرده دکتر یوسف دیگر شخصیت مهم کشیک قلب است که در قیاس با شخصیتهای ذکر شده کمرنگ بوده و لایههای اندکی دارد؛ حاج حیدر با وجود آنکه تنها در یک قسمت حضور دارد، اما موثرترین و کاملترین شخصیت مجموعه تلویزیونی کشیک قلب است که خوب و باورپذیر از کار درآمده و مخاطب با او همذاتپنداری میکند. مرد ثروتمند خیری که همچون مولایش علی(ع) رسم یتیم نوازی را فراموش نکرده و آشنایی او با یوسف هم به این قضیه بازمی گردد. او در واقع پدرخوانده یوسف است که او را تا تحصیل در رشته پزشکی هم همراهی کرده و یوسف بخش مهمی از موفقیت خود را مدیون محبتهای اوست.
کشیک قلب و حرکت در زمان
حسین مهکام برای روایت داستان نسبتا پیچیده خود از روشی آشنا استفاده کرده و قصه خود را در سه برهه زمانی روایت کرده است: نخست سال 1372 و دوران کودکی یوسف که در مرکز کودکان بیسرپرست میگذرد، دیگر دوره دوم دوره دانشجویی او که نیمه دهه 80 بوده و دوره سوم هم زمان حال است. مهکام در این رفت و برگشتهای زمانی با دقت عمل کرده و جلوی اغتشاش در روایت داستان را از این طریق گرفته است.
در عین حال تکههایی از پازل مربوط به هر شخصیت را در این دورههای زمانی تکمیل کرده و تصویر کاملتری از آنها به دست میدهد، بخصوص یوسف که بخش مهمی از اطلاعات مربوط به او را در بخشهای اول و دوم دریافت میکنیم. همچنین در بخش نخست با مربی مرکز کودکان بیسرپرست از طریق یوسف آشنا میشویم که نقش مهمی در شکل گیری شخصیت او دارد که خوب و باورپذیر هم از کار درآمده است.
انتخاب بازیگر چالشی برای مهکام
یک مجموعه تلویزیونی برای ارتباط همه جانبه با مخاطب نیاز به قسمتهای زیاد دارد تا به مرور و با عرض بخشیدن به داستان به مخاطبانی میلیونی دست پیدا کند. حال مینیسریالهایی از این دست این امکان را نداشته و همین امر دست کارگردان را برای انتخاب بازیگرانی متناسب با نقشها بسته است.
مهکام هم در کشیک قلب با این مساله مواجه بوده و تلاش کرده تا برخی از بازیگران امتحان پس داده و کهنهکار همچون آتیلا پسیانی را در کنار بازیگران جوانی همچون محسن کیایی قرار دهد. ترکیب این دو با وجود اندک لحظات حضور مشترک در کنار یکدیگر خوب و دلنشین از آب درآمده و عیار کار را تا حدود زیادی بالا برده است.
انتخاب کیایی هم برای ایفای نقش دکتر یوسف رستمی با توجه به نقشهای کمدی اش در سالهای اخیر ریسک بزرگی بود که به نتیجه خوبی ختم شده است.
با این حال مهکام در انتخاب سایر نقشها به دلایل مختلف از جمله فشردگی زمان فیلمبرداری، آنچنان که باید وسواس به خرج نداده و کاملا براساس کلیشهها عمل کرده که نمونه آن را در انتخاب رحیم نوروزی و لیندا کیانی به ترتیب برای نقشهای مسعود و همسر یوسف شاهد هستیم.
کسری همایونی افشار - ضمیمه قاب کوچک
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد