کد خبر: ۶۱۲۰۴۹
آرش قادری: نصف زمان آدم‌های معمولی می‌خوابم!

هوش سیاه، عملیات 125، جاده چالوس، ماتادور، بی‌کسی، راز یک پروانه عناوین تعدادی از فیلم‌ها و سریال‌هایی است که آرش قادری فیلمنامه آن را نوشته است. با او به عنوان یک نویسنده پرکار گپ کوتاهی داشتیم که از نظرتان می‌گذرد.

به نظر خودتان چه دلایلی دست به دست هم داده‌اند که شما نویسنده پرکاری باشید؟

آدم‌های پرکار در هر شغلی آدم‌های فعالی هستند. در بین جامعه پزشکان یک پزشک بیشتر از بقیه مریض می‌بیند. این پرکاری الزاما به این معنا نیست که آن پزشک دوست رئیس نظام پزشکی است. فیلمنامه‌نویسی هم یکی از بخش‌های رسانه است که خود باید ببوید، نه آن که عطار بگوید. خیلی وقت‌ها شما فیلمنامه را می‌فرستی بدون این که مدیری یا کارگردانی را دیده باشی و فیلمنامه تائید می‌شود. پرکار بودن بیش از هر چیز به توانایی‌های فرد برمی‌گردد.

من اصولا خیلی کم می‌خوابم و این مساله برایم یک مشکل پزشکی شده است. من نصف زمان آدم‌های معمولی می‌خوابم و خیلی وقت اضافه دارم. در این رابطه به پزشک هم مراجعه کرده‌ام. چون به نوشتن علاقه دارم در وقت اضافه‌ام می‌نشینم و سر فرصت می‌نویسم. یکی دیگر ازدلایلش این است که دنباله‌نویسی سریال‌های مختلف را انجام داده‌ام. من با نوشتن یک سریال عملا سه تا سریال کار کرده‌ام. مثلا هوش سیاه و عملیات 125 جزو سریال‌های دنباله دار تلویزیون بودند.

به نظر شما آدم‌های پرکار محصولات بهتری ارائه می‌کنند؟

بله. شما نمی‌توانید با تعداد زیاد کار بی‌کیفیت تولید کرده باشید. اگر بدون کیفیت بود نمی‌توانستی کار بعدی را انجام بدهی. البته ممکن است رانت‌هایی هم وجود داشته باشد. پرکار بودن هم به شخصیت خود فرد و هم کیفیت کارهایش بستگی دارد. من دلیل ویژه دیگری نمی‌بینم. دوستانی دارم که در ماه سه‌روز کار می‌کنند. کارها را نصفه رها می‌کنند و سراغ کار بعدی می‌روند.

خودتان آماری از تعداد کارهایتان دارید؟

نه. یک بار با یکی از کارگردان‌ها درباره تعداد کارهایمان حرف می‌زدیم. آخر سر به این نتیجه رسیدیم که اگر تعدادش را ندانیم بهتر است. وقتی تعداد را بدانیم کمیت اولویت‌مان می‌شود. به همین دلیل دیگر نشمردم. من یک‌ربع مانده به طلوع صبح بیدار می‌شوم و ساعت 2 می‌خوابم. تقریبا سه تا چهار ساعت می‌خوابم. گفتم که مشکل پزشکی دارم. ممکن است دراز بکشم. ولی بیدارم. اینقدر فیلمنامه دارم که هنوز هیچ کس آن را نخوانده است. من قبل از این که فیلمنامه نویس بشوم قصه نویس بودم. ادبیات فولکلور ایران را برای یونسکو جمع کرده‌ام. به همین علت می‌توانم اینقدر قصه بنویسم. من قصه‌نویس بودم. تکنیک فیلمنامه‌نویسی بعد از آن به من اضافه شده است. ولی بعضی‌ها به خود فشار می‌آورند که قصه بنویسند.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها