درباره سریال «در پناه تو»/ سرشت‌ها و سرنوشت‌ها

در نیمه دوم سال 1375، سریالی خانوادگی‌ از شبکه سیمای جمهوری اسلامی پخش شد که پس از نمایش یکی دو قسمت اولیه، در اثر استقبال فراوان مخاطبان که اکثر آنها در چارچوب خانواده بودند، تبدیل به یک پدیده تلویزیونی شد و در کنار سریال امام علی(ع)‌ که در همان روزها از تلویزیون پخش می‌شد، پرازدحام‌ترین ساعات آنتن را به خود اختصاص داد.
کد خبر: ۵۸۴۵۳۶
درباره سریال «در پناه تو»/ سرشت‌ها و سرنوشت‌ها

گونه‌های خانوادگی در نظام سریال‌سازی تلویزیون  چه ایران و چه در سطح جهان  یکی از اساسی‌ترین رهیافت‌ها را تشکیل می‌دهد و با توجه به این که مخاطبان این رسانه نیز برخلاف سینما که ساحتی فردیت‌آمیزتر  دارد، عمدتا در حوزه خانواده است که ارتباط رسانه‌ای پیدا و از این نوع سریال‌ها استقبال زیادی می‌کنند. در تاریخ مجموعه‌های تلویزیونی ایران نیز  چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی  همواره غلبه با همین رویکردهای خانوادگی بوده است.
پس چرا در سطور قبلی از سریال پخش شده سال 1375، با صفت پدیده یاد کردیم؟ مگر چه وجه تمایزی بین این اثر با سایر مجموعه‌های خانوادگی سیما دیده می‌شد؟
نام آن سریال محبوب  که در نوبت‌های بعدی پخش‌اش در سال‌های آینده همچنان پرمخاطب به نظر می‌رسید  در پناه تو بود؛ سریالی که متنش را علیرضا طالب‌زاده نوشته بود. در آن سال‌ها طالب‌زاده خیلی معروف نبود و آثاری از قبیل مدرسه پیرمردها را برای سینما نگاشته بود اما با این سریال شهرت و اعتبارش شکلی مضاعف به خود گرفت، آن سان که در مدتی کوتاه تبدیل به یکی از حرفه‌ای‌ترین فیلمنامه‌نویسان آثار داستانی تلویزیون گردید.
بینندگان جدی و علاقه‌مند تلویزیون با نام او طی سال‌های اخیر با سریال‌های ارزشمندی از قبیل صاحبدلان، دوران سرکشی و رقص پرواز برخورد داشته‌اند. طالب‌زاده استاد ایجاد موقعیت‌های پیچیده دراماتیک در قالب محدود تلویزیون و روایت پردامنه سریالی است و با رهیافتی که بی‌شباهت به اگزیستانسیالیسم مذهبی نیست، ضمن پرهیز از قطب‌بندی‌های کلیشه‌ای شخصیتی و منفی یا مثبت‌انگاری، بحث مسوولیت فردی انسان را در مسیر انتخاب‌هایش در تار و پود درام نوشته‌هایش به ظرافت می‌تند. سریال در پناه تو از همین رویکرد الگو گرفته بود و برخلاف اغلب سریال‌های خانوادگی که به جای موقعیت‌پردازی، دچار رسوب‌زدگی‌های ذهنیتی می‌شوند و طبق فرمول‌هایی سطحی و مستعمل، اعضای یک خانواده را برحسب عروس، مادرشوهر، داماد، باجناق و ... طبقه‌بندی می‌کنند، اساس کار را در همین مواجهه هریک از آدم‌های داستان در برابر انتخاب‌هایشان قرار داده بود و سرنوشت و سرشت بشر را به مثابه عامل پیش‌برنده روایت و عنصر تعمیق‌بخش لایه‌های شخصیتی به کار گرفته بود. کارگردان در پناه تو حمید لبخنده بود که جدا از سوابق تئاتری‌اش، در تلویزیون نیز پیشینه کارگردانی و نویسندگی نمایش‌هایی تلویزیونی را می‌شد در کارنامه‌اش جستجو کرد که اغلب وجهه تاریخی  ادبی داشتند.

در پناه تو داستان تعدادی از دانشجویان تئاتر را در رشته طراحی صحنه تعقیب می‌کرد. بین 2 نفر از این دانشجویان  محمد و مریم  علاقه‌ای پنهان وجود دارد که هریک از ابراز آن به دیگری پرهیز دارد و در این بین با حضور خواستگاری به نام رامین که از دوستان محمد است و در باب ازدواج نیز با او مشورت کرده است، روند داستان رو به پیچیدگی می‌رود. ازدواج رامین و مریم که به مرور زمان، وجود اشتباه و نادرست بودن آن عیان‌تر می‌شود، فرجامی جز جدایی به خود نمی‌گیرد و این روند، موقعیت هریک از این آدم‌ها یعنی محمد و مریم و رامین را در برابر تصمیمات نادرست‌شان در قبال زندگی، عشق، حرفه و ... به میزان ارزیابی می‌نهد.

این سریال قبل از آن که وارد مرحله اجرا شود، بر سر روند اصلی‌اش در فیلمنامه مورد بحث فراوان بین کارگردان و نویسنده و مشاور فیلمنامه (خسرو دهقان)‌ قرار گرفت و درخصوص وضعیت‌ها، آدم‌ها، شرایط و ایده‌ها بررسی‌هایی به عمل آمد که در نهایت به تعیین شناسه‌ها و سنجه‌‌ها و شاخصه‌هایی منتهی شد. از همین‌رو است که مثلا شخصیتی مثل رامین بی‌شباهت به شخصیت‌های تراژدی یونان باستان نیست، آن‌سان که بی‌گناه تقصیر می‌کند و رنج می‌برد و به زندگی ادامه می‌دهد در حالی که ناخواسته اطرافیانش را مورد آزار قرار می‌دهد. بدین ترتیب هر یک از شخصیت‌ها ریشه در یک الگوی ملموس داشتند تا مبادا آفت تیپ‌سازی در قبالشان شکل بگیرد. این در حالی است که هویت شغلی و تحصیلی هریک از آدم‌های اصلی که ریشه در تئاتر دارد، بی‌تاثیر در نوع دیدگاه و عملکردشان نیست و بحث نقاب زدن بر چهره احساساتشان و پناه بردن به ساحت نقش ایفا کردن در مقابل دیگران درخصوص خصوصی‌ترین لایه‌های زندگی و عاطفی‌شان، از همین خاستگاه سرچشمه می‌گیرد. اتفاقا حمید لبخنده نیز با ایجاد میزانسن‌هایی ظریف این دوگانگی‌ها و تقابل‌ها را به شکلی هنرمندانه بازتاب داده است، مثلا در یکی از سکانس‌ها که مربوط به روز قبل از جدایی مریم و رامین است و مریم را در خانه پدری‌اش می‌بینیم، دوربین او را در حالی نشان می‌دهد که بچه‌ای از اهالی فامیل را در آغوش گرفته است و در آخرین نمای سکانس دارد او را می‌خواباند. مادر که برای پدر بچه چای آورده است پشت میز می‌نشیند و به کاری مشغول می‌شود و این در حالی است که مادر در پیش‌زمینه و به شکل متمرکز و واضح، اما مریم و بچه در پس‌زمینه و به شکل فلو و ناواضح رویت می‌شوند. این تمهید با توجه به این که از قبل می‌دانیم علت اصلی بحران در زندگی مریم نازایی اوست، کارکردی مفهومی به خود می‌گیرد و حس عاطفی صحنه را با توجه به حضور مادر در پیش‌زمینه تقویت می‌کند یا مثلا در صحنه‌ای دیگر رامین با چهره‌ای مجروح در یک سالن نمایش به سراغ محمد می‌آید و ابعادی از زندگی خصوصی‌اش را برای او مطرح می‌کند. لبخنده در این سکانس، کل صحنه را در سالن خالی به نمایش می‌گذارد. محمد روی صحنه است و رامین در پایین آن ایستاده است و هر دو در حال بازی هستند، منتها اولی با پنهان‌سازی احساسش نقش ایفا می‌کند و دومی اعتبار حیثیتی خویش را به بازی می‌گیرد و این در حالی است که تاکید بر صندلی‌های خالی، معطوف به خود تماشاگران تلویزیون است. همچنین خروج آدم‌ها از محضر طلاق که با بهره‌گیری از راه‌پله‌ها و نوری که از پنجره مقابل می‌تابد و یک بار مریم و بار دیگر رامین در مقابل آن مکث می‌کنند تا تاکیدی باشد بر نقش خودشان در ایجاد لحظات تاریک در زندگی شخصی‌شان.

سریال در پناه تو اگرچه بخشی از جذابیت خود را مرهون یک‌جور کلیشه‌شکنی و جسارت‌نمایی در نمایش عشق زمینی  با توجه به محدودیت‌های نه‌چندان موجه آن سال‌ها  بود و البته بدون آن که در ورطه ابتذال بیفتد، صمیمیت و ملموس بودن روابطه عاطفی آدم‌ها را به خوبی تداعی می‌کرد، اما با این حال بی‌انصافی است که تمامیت جذابیت‌ اثر را معطوف به این عنصر بدانیم. این سریال در زمینه کارگردانی، متن، تصویربرداری، موسیقی و بازیگری جزو یکی از بهترین‌های سریال‌سازی در سیما به حساب می‌آید. لبخنده ترکیبی دلنشین از حضور بازیگران مجرب و کارآمد (مثل ثریا قاسمی، سعید پورصمیمی و آزیتا لاچینی)‌ و بازیگران جوان اما پراستعداد را در این سریال رقم زد.
بسیاری از این بازیگران جوان بعدها هریک راهی مستقل را در سینما و تلویزیون پیش گرفتند که اکنون جزو چهره‌های مطرح این رسانه‌ها هستند. لعیا زنگنه، حسن جوهرچی و پارسا پیروزفر شاخص‌ترین این بازیگران هستند. متاسفانه رامین پرچمی که در نقش رامین به خوبی از عهده بازتاباندن شخصیت بلااراده او برآمده بود، مسیرهای بعدی را به جدیت سایر هم‌بازی‌هایش ادامه نداد. البته این نکته را به نوعی می‌توان به خود کارگردان مجموعه نیز نسبت داد، آنهایی که موفقیت‌ فراوان سریال در پناه تو نه در سریال‌های بعدی او  مانند در قلب من  تکرار شد و نه در ساحت سینما  مثل فیلم آبی  تداوم یافت.

با این حال در پناه تو در تاریخ سریال‌های ایرانی، جایگاهی ممتاز و شاخص دارد که برای مخاطبان تلویزیون نیز همچنان واجد جذابیت است.

مهرزاد دانش‌

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها