زندگی مثل یک رودخانه در جریان است، اگر نبود که یک نفر پیدا نمی‌شد، این شعر را بسراید؛ «بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین/ کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس.» هر لحظه هر ساعت که می‌گذرد درست مثل آب یک رودخانه است که می‌گذرد و می‌رود و دیگر برنمی‌گردد. یک رودخانه همیشه و به ظاهر مقدار معینی آب دارد، اما برخلاف یک دریاچه یا یک آبگیر آب آن جاری است، مدام در حال حرکت است و هر لحظه در هر نقطه از مسیر یک رود، جریان آب در حال حرکت است.
کد خبر: ۲۶۱۸۶۹

زندگی و عمر ما هم همین وضعیت را دارد، ما همیشه در نگاه اول زنده‌ایم و فرصت داریم که امروز یا فردا کاری را انجام بدهیم، غافل از این که لحظه‌ها در حرکت هستند و جریان زندگی همین طور ادامه دارد. چه بخواهیم و چه نخواهیم.

همین طوری‌هاست که گاهی آدم تا چشم به هم می‌زند، می‌بیند که رسیده به پایان مسیر با هزار کار انجام نداده و هزار برنامه محقق نشده، همین طوری آدم یادش می‌رود که هر لحظه که می‌گذرد، گذشته و دیگر برنمی‌گردد؛ درست مثل آب یک رودخانه. هر وقت آب رفته به جوی بازگشت آن وقت لحظه‌های رفته هم برمی‌گردند.

زندگی جریان دارد، درست مثل یک رود. خیلی چیز‌ها هستند که می‌روند و می‌آیند، در بستر یک رودخانه یا در کنار یک رودخانه، اما رودخانه همیشه رودخانه است، در زندگی ما هم همین طور است، آدم‌ها می‌روند، آدم‌های جدید می‌آیند، گاهی در متن زندگی ما وارد می‌شوند، گاهی در حاشیه زندگی ما قرار می‌گیرند و گاهی... اما زندگی جریان دارد، می‌گذرد و با گذر زمان همه چیز تغییر ماهیت می‌دهد، تلخ‌ترین خاطره دوران سربازی را به خنده‌دارترین خاطره عمرت تبدیل می‌کند و خنده‌دارترین خاطره‌ها را به تلخ‌ترین آنها بدل می‌سازد.

رسم روزگار چنین است و کاریش هم نمی‌شود کرد، زمین خوردن‌ها گاهی باعث برخاستن می‌شود و گاهی برخاستن‌ها باعث زمین خوردن، فقط نباید ناامید شد، در یک بازی بزرگ همیشه یک طرف برنده است و یک طرف بازنده فرقی هم نمی‌کند، جزو کدام دسته باشی برنده یا بازنده، فقط باید به زندگی فکر کنی به این رود خروشان که همین طور دارد می‌گذرد.

قدیم‌ها سریالی پخش می‌شد که خیلی مخاطب داشت، مثل همین «جومونگ» خودمان، آن سریال «سال‌های دور از خانه» نام داشت و داستان زندگی زنی به نام اوشین را در ژاپن روایت می‌کرد. اول این سریال جمله‌های زیبایی در مورد زندگی گفته می‌شد که هنوز هم در حافظه ما به یاد گار مانده‌اند. مثل جمله «زندگی منشوری است در حرکتی دوار.» آن وقت‌ها ما بچه بودیم و نمی‌فهمیدم، چرا این جمله را اول این سریال می‌گویند؟ اما حالا وقتی به زندگی اوشین فکر می‌کنیم که مدام در حال شکست خوردن و پیروز شدن بود، تازه درمی‌یابیم که چرا زندگی منشوری است در حرکتی دوار. منشور می‌چرخد و نور‌ها را منعکس می‌کند، گاهی پیروزی نصیب آدم می‌شود و گاهی شکست خوردن. چه فرقی می‌کند، مهم حرکت همین منشور است و اگر شکست ها نبود چه بسا که لذت موفقیت را نمی چشیدیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۳ انتشار یافته: ۱
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۰۹ - ۱۴۰۲/۱۰/۱۶
۰
۰
عالی

نیازمندی ها