خاطرات 10 ساله دکتر علی لاریجانی -1

چهارشنبه 15 دیماه 1372 شرایط اقتصادی در کشور قدری متلاطم شده و وضع ارز در بازار نوسان یافته است.

کد خبر: ۴۸۰۸۳

چندی پیش در دولت راجع به کنترل آن بحث شد و با پیشنهادهای وزارت اقتصاد و بانک مرکزی درباره کنترل خریدها مخالفت شده بود. علی ایحال هنوز وضع ، ثبات لازم را نیافته است . صبح ، رئیس دفترم گزارشی از مشکلات مالی وزارتخانه [فرهنگ و ارشاد اسلامی] داد که باید از طریق معاون اداری و مالی حل کنم . سپس جلسه ای با حضور آقایان علی جنتی [امور بین الملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی] ، دکتر سریع القلم ، دکتر ابریشمی [معاون پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی] و چند نفر دیگر از دوستان درباره فعالیت های فرهنگی خارج از کشور داشتیم . در این جلسات ، سیاستهای فرهنگی خارج از کشور بحث می شود. پیش نویسی که آقای جنتی تهیه کرده بود، مورد بررسی قرار گرفت و چند بند آن تصویب شد. آقای مسجد جامعی [معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی] ملاقاتی داشت و راجع به بودجه بخش فرهنگی وزارتخانه و بن کتاب مطالبی را مطرح کرد. به ایشان گفتم خوب است با همکاری وزارت علوم و وزارت بهداری 7 نوع بن کتاب تهیه و بین دانشجویان توزیع کنیم . مثلا 300 میلیون تومان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بگذارد و 300 میلیون تومان وزارت علوم و 300 میلیون تومان هم وزارت بهداری ؛ یعنی در واقع یک کار جمعی صورت بگیرد. ایشان پسندید. خودم با دو وزیر دیگر هماهنگ کردم و ایشان پیگیر کار شد. ظهر آقای انوار [معاون امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی] و آقای بهشتی [مدیر عامل بیناد سینمایی فارابی] درباره جشنواره فیلم فجر و برخی فیلمهای برجسته بحث داشتند. به نظر آنان فیلمهای امسال از نظر کیفیت ، جنبه فرهنگی خوبی دارد و مناسب می دیدند که قبل از جشنواره ، چند فیلم را ببینیم. ساعت 4 در جلسه هیات دولت شرکت کردم. طبق روال معمول ، آیین نامه های مربوط به وزارتخانه ها مطرح بود. بعد از جلسه هیات دولت ، به محل کار رفتم . نامه محرمانه ای از رهبر معظم انقلاب با دستخط ایشان به دستم رسید که مضمون آن برایم بسیار جالب بود. با توجه به سیر آثار هنری در زمینه رمان ، فیلم و تئاتر... بحثی را مطرح کرده بودند که با گروهی از کارشناسان ، مطالعات لازم برای تولید آثار فاخر در این زمینه ها به انجام برسد و جمهوری اسلامی در این خصوص ، صاحب سبک شود. این که رهبر انقلاب با چنین دقتی مسائل فرهنگی و هنری را دنبال کرده بودند، تاثیری قوی روی من گذاشت بنابراین با جدیت باید این فکر را دنبال کنم . قسمتهایی از این نامه به دلیل اهمیت آن ، ذکر می شود: «اگر رمانها و نمایشنامه های نویسندگان شوروی را دیده باشید ، می دانید که... آنها بهترین کار و تلاش را کردند. از باب نمونه : مادر (رمان) و واساژلزنوا (نمایشنامه) هر دو از ماکسیم گورکی ، و دن آرام (رمان) از شولوخف ، و گذر از رنجها (رمان) از الکسی تولستوی ، و دهها رمان و نمایشنامه بسیار خوب از این قبیل است که در آن ، هم ترسیم اوضاع پیش از انقلاب و هم تشریح فداکاری های مبارزان و رهبران و مردم در انقلاب ، گنجانده و تبیین شده است. کاری که از آغاز پیروزی تا امروز در این زمینه شده است ، کمی بیش از صفر است. وظیفه شماست که این مسوولیت بزرگ را بشناسید و به طور جدی و با صرف وقت و همت... جبران کنید.... گزارش شروع ، پیشرفت و کیفیت کار را به من اطلاع بدهید.»
پنجشنبه 16 دیماه 1372
امروز رئیس جمهور ترکمنستان و هیات همراه ، پس از چند روز اقامت در ایران و سفر به مازندران ، اصفهان ، شیراز و مشهد و عقد چندین قرارداد، به کشور خویش باز می گردند. در اولین دور مذاکرات ، آقای نیازف ، رئیس جمهور ترکمنستان از آقای هاشمی رئیس جمهور خواست که در نوشتن تاریخ ترکمنستان به او کمک شود و کتابها و مقاله ها مربوط در ایران جمع آوری گردد و صاحب نظران معرفی شوند. آقای هاشمی موضوع را به من محول کردند. در مدت حضور ایشان در ایران تلاش کردم تا آنجا که ممکن است ، آثاری در این زمینه تهیه شود. حدود 20 جلد کتاب درباره تاریخ ترکمنستان تهیه شد و هنگام بدرقه ایشان در فرودگاه ، این موضوع در پاویون جمهوری با جناب آقای هاشمی در میان گذاشته شد و ایشان با خوشحالی این مطلب را به آقای نیازف گفتند. البته اصرارهای نیازف درباره تاریخ ترکمنستان ، هویت بخشیدن به ملت خود است . برای آنها این موضوع خیلی اهمیت دارد. البته واقعا - هم برای آنان باید مهم تلقی شود، اما باید به این موضوع هم توجه داشت که همه مساله با این کار حل نمی شود. غول کوچک روسیه هم ظاهرا برای آنان قدری خطر دارد! از همه مهمتر ، حرکت سریع ترکمنستان به سمت غرب ، معلوم نیست چقدر از هویت سنتی ترکمنستان چیزی باقی می گذارد. نکته جالبی که در مذاکرات آقای نیازف از نظر روان شناسی جلب توجه می کرد ، احساس عجیبی بود که ایشان نسبت به زبان انگلیسی داشت ؛ وقتی می دید عده ای از کارشناسان ایرانی به زبان انگلیسی سخن می گویند! شب به منزل شهید مطهری رفتیم. معمولا شبهای جمعه ، همه اقوام آنجا جمع می شویم و بحثهای داغ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در این محفل همیشه جریان دارد. تا حدود ساعت 12 شب آنجا بودیم. سخنان شیرین علی آقای مطهری همیشه حلاوت این نشست ها را بالا می برد.