محاکمه عامل جنایت عشقی با کوکتل مولوتوف

به گزارش جام‌جم، ابتدای این جلسه که دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی توکلی و با حضور یک قاضی مستشار برگزار شد، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: حسن ۲۹ ساله متهم است تابستان ۹۶ به‌خاطر اختلاف با میثم ۳۰ ساله خانه وی در نظام‌آباد را با پرتاب کوکتل مولوتوف به آتش کشید و مرگ میثم و یکی از دوستان او به نام فرهاد را رقم زد. اکنون با توجه به شکایت اولیای‌دم و مدرک‌های موجود در پرونده برای حسن به اتهام قتل و برای دو دوست او به نام‌های کیارش و بهنام به اتهام معاونت در این دو قتل، اشد مجازات می‌خواهم . سپس حسن در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: مدتی بود با دختر جوانی به نام صنم آشنا شده و به او علاقه‌مند بودم. من قصد ازدواج با صنم را داشتم تا این‌که متوجه شدم میثم که بچه محله‌مان بود، وارد زندگی صنم شده و با او رابطه دوستانه برقرار کرده است. من از این موضوع ناراحت بودم. به همین خاطر چندبار با میثم درگیر شدم. آخرین بار وقتی میثم را در خیابان دیدم او با چاقو به سمت من و دو دوستم به نام‌های کیارش و بهنام حمله کرد و ما را کتک زد. دعوا با میانجیگری شاهدان پایان یافت، اما من خیلی عصبانی بودم و می‌خواستم هر طور شده از میثم انتقام بگیرم.

وی ادامه داد: میثم پسر خلافکاری بود. او از وقتی پدر و مادرش فوت شده بودند، خانه ورثه‌ای را به محلی برای رفت و آمد افراد معتاد تبدیل کرده بود. حتی آب و برق و گاز خانه نیز قطع بود و افراد معتاد به خانه او رفت و آمد داشتند و در عوض به میثم پول می‌دادند.

او پنج سال در زندان فشافویه بود و بتازگی آزاد شده بود. من همان روز تصمیم گرفتم برای انتقام‌گیری خانه میثم را آتش بزنم. به همین خاطر کوکتل مولوتوف دست‌ساز درست کردم. ساعت حدود چهار صبح بود که همراه دوستانم مقابل خانه میثم رفتیم. من بطری حاوی بنزین را به داخل حیاط پرت کردم. چون موتور میثم گوشه حیاط پارک شده بود می‌خواستم موتور او را به آتش بکشم، ولی فکر نمی‌کردم آتش گسترش پیدا کند و به داخل خانه نفوذ کند. نمی‌دانم چطور شد آتش به داخل خانه نفوذ کرد و باعث مرگ میثم و دوستش شد. من قصد قتل نداشتم و می‌خواستم با این‌کار عصبانیتم را خالی کنم .

سپس کیارش ۲۵ ساله به اتهام معاونت در قتل روبه‌روی قضات ایستاد و گفت: وقتی میثم در خیابان با ما درگیر شد من حسن را به خانه بردم، اما او عصبانی بود. می‌گفت میثم هم دختر مورد علاقه‌اش را از چنگش درآورده و هم او را کتک زده است. حسن می‌خواست هر طور شده از میثم انتقام بگیرد به همین خاطر از باک موتورم بنزین کشید و آن را داخل یک بطری ریخت و فتیله دست‌ساز را روی آن نصب کرد و گفت قصد آتش زدن موتور میثم را دارد. من سعی کردم حسن را آرام کنم اما عصبانیت او فروکش نمی‌کرد .

وی ادامه داد: او کوکتل مولوتوف را داخل خانه پرتاب کرد. ما فکر می‌کردیم این پرتاب موجب آتش گرفتن موتور میثم می‌شود. گمان می‌کنم چون داخل حیاط پر از زباله، گاز فندک، کاغذ و سرنگ بود آتش شعله‌ور شد و به داخل خانه نفوذ کرد. ما حتی نمی‌دانستیم آن شب کسی در خانه حضور دارد. بعد از چند روز متوجه شدیم در آن آتش‌سوزی میثم و دوستش کشته شده و صنم هم آن شب در خانه حضور داشته اما توانسته خودش را نجات دهد.

سپس بهنام به دفاع پرداخت و گفت: وقتی از نقشه حسن مطلع شدم سعی کردم او را منصرف کنم اما نشد. به همین خاطر ما سوار موتور شدیم تا به سمت خانه میثم برویم اما ترسیدم و در بین راه از موتور پیاده شدم. من آنجا حضور نداشتم و بی‌گناهم.

در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.