دردهایی که به خیال آنها به واسطه گوشت گوسفند دوا نمیشود و چاره کار کباب گوزن زرد در حال انقراض جنگلهای شمال است یا گوشت خرسهایی که دارند به خاطره بدل میشوند. آنطور که فرمانده یگان حفاظت محیطزیست میگوید طی دو ماه گذشته میزان کشفیات سلاح غیرمجاز و گوشت شکار از سوی محیطبانان افزایش داشته است.
«شکار نکنم باید دزدی کنم» بهانه ابتدایی برای همه شکارچیان درد معیشت است. احمد بحری، محیط بان اما معتقد است شکار برای معیشت هم که باشد باید تابع اصولی باشد. او میگوید: اگر برداشت از منابع طبیعی، جنگل یا حیات وحش برای امرار معاش به صورت اصولی باشد قابل قبول است؛ اما نباید به گونهای باشد که عدهای در مناطق تور بزنند و به صورت غیراصولی هر میزان که میخواهند پرنده شکار کنند.
بحری که در محدوده حوض سلطان قم فعالیت میکند، میگوید در این سالها کمتر کسی را دیده است که به خاطر معیشت شکار کند. او میگوید: در برخی مناطق بندرت افرادی هستند که به خاطر معیشت شکار کنند. بیشتر شکارچیانی که تا امروز دیدم افراد متمولی هستند و معدودند که به خاطر معیشت شکار میکنند.
شاید معیشت بهانه باشد، اما وجود تقاضا برای گوشت شکار هم وسوسه دیگری است برای این شکارچیان.
پیرطاهر غفاری، دوستدار محیطزیست به جامجم میگوید در ییلاقات شهرستان آمل همچنان خرید و فروش گوشت شکار ادامه دارد، اما نسبت به چند سال اخیر کمتر شده است. او که مدتهاست با راهاندازی پویشی، سعی در حفاظت از مارال و شوکای این منطقه دارد، میگوید گوشت این حیوانات اما تا
هر کیلو 150 هزار تومان هم خرید و فروش میشود.
هر چند آنطور که فریدونکنار قتلگاه پرندگان مهاجر است در دیگر مناطق ایران برای گوشت شکار بازاری وجود ندارد و البته این نکته به زیرزمینی بودن تجارت گوشت شکار منجر شده است.
به گفته پیرطاهر، بیشتر شکارچیان مشتریان خاص و متمول خودشان را دارند. او میگوید این شکارچیان با سفارش آنها تفنگ به دست میگیرند و روانه جنگلها میشوند تا گوشت درخواستی مشتریان خودشان را تامین کنند، بنابراین به صورت عمومی اقدام به فروش گوشت شکار نمیکنند. البته در همه جای ایران به این گونه نیست، چرا که با جستوجوی معمولی در فضای مجازی میتوان به بسیاری از اخباری دست یافت که گوشت شکار را در مغازههای قصابی و به صورت عمومی فروختهاند.
شکار 8 میلیونی
علی که 27 سال دارد تا مدتی پیش به عنوان یکی از شکارچیان منطقه شمال گلستان شناخته میشد، منطقهای که آمار کشف گوشت شکار در آن به شکل چشمگیری بیشتر است .
علی میگوید مدتی است سلاحش را کنار گذاشته و دور شکار را خط کشیده است. او به جامجم میگوید در روستایشان که حدود 800 خانوار زندگی میکنند حدود شش نفر را میشناسد که از طریق فروش گوشت شکار زندگی میگذرانند.
جمعیت اندک محیط بان در این منطقه و البته نظارت ناکافی باعث شده شکارچیان با خیال راحتتری به شکار حیوانات بپردازند. قیمتها اما از زبان او کمی متفاوت است. او میگوید قیمت هر کیلو گوشت گوزن 70 هزار تومان است و یک گوزن میتواند تا حدود 120کیلو گوشت داشته باشد. با این حساب شکار یک گوزن میتواند سودی هشت و نیم میلیونی برای شکارچی به همراه داشته باشد؛ رقمی که با توجه به وضعیت نامناسب اقتصادی در کشور، وسوسه بسیاری برای شکارچیان این منطقه است.
گوشت گوزن در این میان ارزان است، چرا که گوشت آهو به ازای هر کیلو 90 هزارتومان و گوشت بز کوهی به واسطه کمیابی این حیوان تا هر کیلو 120 هزار تومان هم خرید و فروش میشود.
تنها قشر مرفه یا آنطور که علی میگوید کلهگندهها خواهان گوشت شکار نیستند و بسیاری از رستورانها هم خریدار گوشت شکار هستند.
علی به جامجم میگوید گوشت شکار روی زمین نمیماند و براحتی میتوان آن را فروخت. هم مجازاتها در این میان کارساز نبوده و هم قوانین آنقدر سهلگیری کرده که مانعی برای شکارچیان نباشد؛ به عنوان مثال شکارچی متخلفی که در این منطقه به دلیل حمل سلاح غیرمجاز بازداشت شده بود تنها حکم دو سال حبس تعزیزی گرفته است.
مجازاتها، بازدارنده نیست
حدود دو سال است شورای عالی محیطزیست کشور برای جلوگیری از آمار شکار جانداران حیاتوحش، میزان جریمه را نسبت به گذشته افزایش داده است؛ اتفاقی که باور عمومی بر این بود که میتواند از آمار شکار کم کند. هر چند بسیاری معتقدند نگاه قهری چندان بازدارنده نیست.
پیرطاهر غفاری درباره این که چطور جمعیت شکارچیانی را در مناطق ییلاقات شهرستان آمل که او آنجا زندگی میکند، کاهش داده میگوید: به خانه تکتک شکارچیان میرفتم و با آنها صحبت میکردم.
حتی او راههای جایگزینی را برای کسب درآمد با همکاری نهادهای مردم نهاد ایجاد کرده تا شکارچیان این منطقه، انگیزهای برای این کار داشته باشند.
اما مصوبه شماره 380 شورای عالی محیطزیست با موضوع جرایم نقدی قابل پرداخت بابت ضرر و زیان وارده به محیطزیست ناشی از شکار و صید غیرمجاز جانوران وحشی با آخرین جرایم نقدی تصویب شده، تغییرات زیادی داشته است. جریمههای بسیاری از حیوانات در حال انقراض افزایش چشمگیری داشته و برخی نیز با تغییرهای ناچیز همراه بوده است. در این تغییرات پلنگ، یوزپلنگ، گوزن زرد و شوکا بیشترین تغییر را داشتهاند.
هر چند آماری دقیق از جرایم شکار حیوانات در ایران وجود ندارد، ولی با رصد خبرها میتوان به این نتیجه رسید که بیشترین شکار حیوانات مربوط به قوچ، کل و بز وحشی و پرندگانی مثل بلدرچین است؛ حیواناتی که اگر چه شکارشان غیر قانونی است و مجازاتی از پرداخت هزینه نقدی تا زندان دارد، اما این مجازات آنچنان قدرتی برای پیشگیری از جرم نداشته است.
افزایش شکار در سال جاری
با آن که آمار دقیقی از تعداد حیواناتی که در یک دهه اخیر شکار شدهاند، در دست نیست، نیم نگاهی به آمارهای سال 92 نشان میدهد در 9 ماه اول این سال، حدود 1215 شکار غیرمجاز پستانداران، 300 زندهگیری و 5هزار و 329 شکار غیرمجاز اتفاق افتاده است؛ در حالی که منوچهر فلاحی، معاون یگان حفاظت محیطزیست به جامجم میگوید در آمارهای این سازمان، گونهها اهمیت دارند و شکار خرگوش تفاوتی با شکار گراز ندارد و هر دو در رسته پستانداران قرار میگیرند. با این توضیح فلاحی میگوید در شکار غیر مجاز پستانداران در 9ماهه اول امسال نسبت به مدت مشابهاش در سال گذشته 25 درصد افزایش داشته است. در شکار پرندگان هم وضعیت همان طور که انتظار میرفت، بهتر نیست و این رقم نسبت به 9ماهه سال گذشته 29 درصد افزایش یافته است.
در مقایسه آمارهای 9 ماهه اول امسال با سال گذشته میتوان درصدهای جالب دیگری هم به دست آورد. براساس این آمارها، صید غیر مجاز در این مدت نسبت به سال گذشته 32 درصد کاهش، زندهگیری پرندگان 34 درصد کاهش و شروع به شکار 4 درصد افزایش یافته است. آنطور که معاون یگان حفاظت محیطزیست میگوید این آمارها در حالی است که سه ماهه پایانی سال اوج تخلفات در این حوزه است و قطعا با اضافه شدن آمارهای زمستان درصدهای استخراج شده تغییرات فراوانی خواهد داشت.
ایرانِ خالی از حیات وحش
آمارهای رسمی اعلام شده توسط سازمان حفاظت محیطزیست مربوط به سرشماری گونههای شاخص در کشور در پاییز سال 94 است. براساس آن مسئولان این سازمان اعلام کردند در مجموع حدود 144 هزار راس گونه شاخص سراسر کشور شمارش شده است. از این تعداد 51 هزار و 803 راس کل و بز، 72 هزار و 971 راس قوچ و میش، 17 هزار و 517 راس آهو و 2289 راس جبیر به ثبت رسید.
اما از سوی دیگر، از تعداد سلاحهای غیر مجاز هیچ آماری وجود ندارد و فقط تخمین و گمانههایی از سوی برخی مسئولان و دوستداران محیطزیست عنوان شده است. بزرگترین دلیل برای در دسترس نبودن آمار دقیق شمار سلاح در ایران، مراجعه نکردن صاحبان سلاح برای دریافت دفترچه شناسایی شکار است. برخی آمارها حکایت از وجود 600 تا 700 هزار قبضه سلاح شکاری مجوزدار در کشور دارد و دیگر رقم مورد بحث در این میان از وجود یک میلیون و 500 هزار قبضه سلاح در دست مردم حکایت میکند. با این حساب اگر هر شکارچی فصلی دو حیوان را هم شکار کند دیگر حیات وحشی باقی نمیماند.
در شکار پرندگان در ایران رکورد عجیب و تلخی به نام خود ثبت کرده است؛ آماری که ایران را در رتبه دوم کشتار پرندگان مهاجر در جهان نشانده است. در این حوزه هم آمار غیررسمی حکایت از آن دارد که از 4/5 تا 5 میلیون پرنده مهاجری که به کشور میآیند حدود 1/5 میلیون قطعه شکار میشوند. هر چند در مورد کشتار پرندگان حدود سه دهه است چالشهای جدی در میان است و در برخی شهرهای شمالی براحتی میتوان رد پرندههای حفاظت شده را در منوی برخی رستورانها دید.
میثم اسماعیلی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با سرپرست اداره کل روابطعمومی و امور بینالملل سازمان نظام پزشکی کشور مطرح شد
فرزاد آشوبی در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد