در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
فیلم پرومتیوس که بدون اغماض، مهم ترین فیلم مجموعه بیگانه است، مسیر روایتگری در این سریال سینمایی را تغییر داد. در پرومتیوس تنها مولفه داستانی که اهمیت خودش را از دست داده، هیولاست. در مسیر روایت جدید از فیلم پرومتیوس، با جهانی به مراتب گسترده و ایدئولوژی متفاوت در بطن فیلم مواجه هستیم.
فیلمهای قبلی مجموعه بیگانه سراسر ترس، حادثه و لبریز از کشتار بود و حتی دو گانه بیگانه و غارتگر ، احیا کننده همین روش سینمایی در ترساندن بود، اما از پرومتیوس به این سو، زنومورف خاصیت محوری خودش را از دست داده و سوالهای ایدئولوژیک فرامتنی در متن دوگانه اخیر با حضور هیولا مطرح میشود.
در پرومتیوس سوالات ایدئولوژیک درباره منشا خلقت و در ادامه آن در فیلم بیگانه؛ میثاق، پرسشهایی درباره مفهوم بهشت مطرح میشود و یحتمل در فیلم بعدی، اسکات سراغ مفهوم جهنم خواهد رفت. نکته مهمتر این که در فیلم پرومتیوس انسان همچنان مخلوق بالنده است، اما در فیلم بیگانه؛ میثاق هوش مصنوعی جدید برادر دوقلوی والتر، با نام دیوید (مایکل فاسبندر)، موجود سرآمد محسوب میشود. دو فیلم جدید مجموعه بیگانه به کارگردانی اسکات فراتر از جنگ و گریز با هیولاست. در این فیلم دیوید شبیه والتر فیلم پرومتیوس است، اما شخصیتی متفاوت دارد. رابطه دو برادری که در نقش هوش مصنوعی ظاهر میشوند، والتر و دیوید، به شکل سمبلیک و استعاری به سرانجام هابیل و قابیل شباهت دارد.
فیلم حاضر به موضوع بهشت میپردازد که بحث بزرگی است و سرآمد شدن هوش مصنوعی موضوع محوری است و انسانی که برای بقا با هیولا مبارزه میکند، موضوعیت ندارد. مولفه نمایشی مذکور (تقابل انسان و هیولا) کلیشه همیشگی مجموعه بیگانه محسوب میشود. فیلم بیگانه حرفهای تفکربرانگیز ملهم از هوش مصنوعی و رابطه آن با آینده بشریت را مطرح میکند.
روایت فیلم از جایی آغاز میشود که مسافران سفینه فضایی میثاق و آخرین نسل بشر، در اثر یک سانحه فضایی مجبور میشوند در سیاره سرسبز و خالی از سکنهای فرود آیند که این سیاره تعریفی ماتریالیستی از مفهوم بهشت است، منتها بهشتی که توسط هیولای هوش مصنوعی، دیوید آلوده شده است و ساختار اصلی فیلم بر همان متد قدیمی بنا شده تا افراد سفینه قربانی همان هیولای قدیمی شوند.
هیولایی که به صورت سمبلیک از راه بلعیدن و تسخیر، انسان را شکار میکند. این هیولا مثل 38 سال پیش که در نخستین فیلم از مجموعه بیگانه رونمایی شد دیگر ترسناک نیست و مخاطب از دیدنش، مثل یک آشنای قدیمی لذت میبرد. زنومورف (بیگانه) در دو گانه اخیر اسکات، موجودی زیبا به نظر میرسد با خصوصیات بدوی و یک جنبه غریزی. اسکات بیگانه را طوری ساخته و این هیولا را طوری نشان میدهد که زنومورف (هیولا) به عنوان اسطوره در سینما تثبیت شود.
شخصیت فضایی هیولای بیگانه همان طور که اشاره شد، یک کلیشه اسطورهای در سینماست و در هرکدام از قسمتهای این مجموعه، تماشاگران منتظرند، ببینند در بک گراند حضور هیولا، سازندگان قرار است چه نسخه ایدئولوژیکی برای فیلم بپیچند و تمایل دارند کدام راز سینمایی خودساخته را در مورد بشر افشا کنند.
داستان فیلم جدید از نظر کیفیت فنی و بصری با دو فیلم چهارگانه نخست، از خودِ اسکات و جیمزکامرون قابل مقایسه است. خط اصلی روایت، فیلمهای قبلی را دنبال میکند، اما هدف فیلم برانگیختن است. برانگیختنی ایدئولوژیک که انتظار برای فیلم بعدی را هموار میکند.
چرا در تحلیل فیلم، نظام ایدئولوژیک فیلم مورد پرسش است؟ اسکات استادی است که هر طرح علمی -تخیلی را به واقعیتی ایدئولوژیک، اما سینمایی تبدیل میکند. واقعیت این است که هدف فیلم بیگانه، ترساندن تماشاگر نیست. آنچه تماشاگر را به وحشت میاندازد، هراسی سینمایی است درباره هوش مصنوعی که قصد دارد نسل بشر را نابود کند. این ترس در سینما دامنه دارد و بزرگترین ناقوس را جیمز کامرون در مجموعه ترمیناتور نواخت. اسکای نت باهوش در مجموعه ترمیناتور قصد دارد نسل بشر را نابود کند، کنترل تمام ماشینهای مصنوعی را به دست گیرد و در فیلم بیگانه دیوید قصدی مشابه اسکای نت ترمیناتور دارد. به هر حال، فیلم بیگانه، میثاق بر مدار پرسشهای بنیادین اسکات حرکت میکند و با مسیر سینمایی گذشتهاش فاصله فراوان دارد.
لیلا مودت
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی«جام جم» با جواد محقق، نویسنده، شاعر و معلم باسابقه
دشمن چگونه سعی در عرفیسازی بیحجابی در جامعه دارد؟
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد