باتوجه به در پیش بودن دو انتخابات مهم و سرنوشت ساز در اسفندماه امسال، بهسراغ حضرت آیتالله سیداحمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران و عضو هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری رفتیم تا با ایشان در این باره گفت وگو کنیم. او در منزل خود در شهر مقدس قم میزبان ما شد و از دغدغههای خود درباره انتخابات خبرگان پنجم و اهمیت این دوره از انتخابات سخن گفت.
با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، اگر موافق باشید در آغاز، مختصری درباره انتخابات، اهمیت و جایگاه آن در نظام جمهوری اسلامیایران صحبت کنیم.
انتخابات در جمهوری اسلامیایران به حق، جشن سیاسی ملت ماست. آنچه در حکومت 57 ساله سیاه پهلوی پدر و پسر مطرح نبود، مردم و رایشان بود و آنچه مطرح بود انگلیس و آمریکا بود. تأمین نظر آنها برای طاغوتیها حرف اول را میزد. به برکت پیروزی انقلاب اسلامی، صاحبخانهها که ملت بزرگ ایران بودند به صحنه آمدند و سرنوشت خود را رقم زدند. از اولین انتخابات، که تعیین شکل انتخابات بود که بیش از 98 درصد مردم شرکت کردند تا آخرین انتخاباتی که 7 اسفند امسال خواهد بود، مدام در سرنوشت خودشان که حق خودشان است، دخالت کردند. در طول این 36 سال، تمام انتخاباتها بسیار باشکوه برگزار شد و در تمام آنها بینش مسئولان این بود که رأی مردم حقالناس است و حقوق آنها رعایت شده، نه فقط در برخی انتخابات که به مزاج برخی خوش آید. ما معتقدیم رأی مردم سرنوشتساز است و باید تمکین کرد چه با مزاج ما سازگار باشد چه نباشد. انتخابات، مظهر نشاط سیاسی است، ولی چون در نظام اسلامیهستیم، بنابراین باید با سبک دینی و اسلامیشکل گیرد.
نظر حضرتعالی در ارتباط با جایگاه این دو انتخابات پیشرو (مجلس و خبرگان رهبری) چیست؟
انتخابات خبرگان از این نظر که تصمیمگیرنده درباره نفر اول نظام اسلامی است، از حساسیت ویژهای برخوردار است. در حقیقت، انتخاب رهبری از سوی خبرگان هم انتخاب مردم است. توضیح این که در نظام اسلامی ما همه مسئولان عالیرتبه، منتخب مردم هستند بیواسطه و باواسطه؛ البته در چارچوب دین که اصل چهارم قانون اساسی مشخص کرده است. این مجموعه را ما مردمسالاری دینی مینامیم. بهخاطر حساسیت ویژهای که مجلس خبرگان دارد، خارجیها بسیار چشم دوختهاند که چه خواهد شد، البته داخلیها هم نظر ویژه دارند. بنده حضور گسترده کاندیداها و مردم در این عرصه را در مجموع پدیده نگرانکننده نمیدانم. آری کسانی که میدانند کف شرایط را ندارند، کسانی که میدانند شرایط آنها بهگونهای است که حتی به امتحان دعوت نمیشوند، توجیه صحیحی برای حضور آنها پیدا نمیکنم؛ بله این میتواند دستمایهای برای بدخواهان انقلاب باشد که هزینه شورای نگهبان را بالا ببرند؛ مثلا 800 نفر اسم نوشتند و شورای نگهبان آنها را رد کرده است. این بدخواهان نمیگویند طرف شرایط را نداشته است؛ بهعنوان مثال حتی به ادبیات عرب آشنایی ندارد یا مثلا به فقه عمل کرده است، اما مجتهد نیست.
آنچه نگرانکننده است انگزنی و فضاسازی نابهحق به شورای نگهبان در زمینه جناحی عمل کردن است. رفع این نگرانی به تمکین از قانون است و همه باید تسلیم شوند |
در ارتباط با مجلس شورای اسلامی امام خمینی(ره) فرمود میزان رأی ملت است و مجلس تجلی رأی مردم است و نهاد بسیار تأثیرگذار در عرصه قانونگذاری و عرصههای دیگر؛ بنابراین نقش مجلس جای انکار نیست، اما چند انتظار هست. انتظار اول، از نهادهای اجرایی و نظارتی است که قانونمدارانه عمل کنند و هیچ ملاحظهای جز ملاحظه قانون نداشته باشند و فقط آنچه را قانون میگوید، انجام دهند. دوم، انتظار از کاندیداها که بدانند در کشتی نظام اسلامیسوارند و به گونهای عمل نکنند که نظام متضرر شود با حرفها و عملشان؛ بنابراین مصلحت نظام را بر مصلحت خود، جناح و حزبشان ترجیح دهند. سوم، هواداران هم بهگونهای عمل کنند که در شأن نظام اسلامیباشد، مقوله تخریب، اهانت، غوغاسالاری و... دور از شأن کاندیداهاست. بنابراین استقبال گسترده کاندیداها، بسیار خوب است که امیدواریم این جشن سیاسی با بیقانونی و بداخلاقی به عزا تبدیل نشود.
چگونه میشود این اخلاق انتخاباتی را در انتخابات پیشرو و همه انتخاباتها برای هر سه دسته جاری و ساری کرد؟
در این ارتباط، عملکرد قانونی مسئولان چه ناظران چه مجریان میتواند معیار خوبی باشد؛ وقتی مردم ببینند مجریان و ناظران به دور از گرایشات جناحی قانونی عمل میکنند، به یقین تأثیرگذار است. نمیشود گفت مجریان و ناظران گرایش نداشته باشند. به هر حال داشتن گرایش طبیعی است. اما آنچه مهم است گرایش خودشان را در اجرا و نظارت در انتخابات دخالت ندهند، بلکه قانون را دخالت دهند. مسأله دوم، فضاسازی رسانهای بهخصوص صداوسیما و به خصوص سیما بسیار اثرگذار است. از هماکنون شروع کنند و از نگاههای مختلف، اخلاق انتخاباتی را بررسی کنند، بهویژه از نگاه دین و اخلاق اسلامی، اخلاق انتخاباتی را بیان کنند. رسانههای مکتوب، سایتهای اینترنتی، فیلمهای کوتاه و جذاب نیز میتوانند تأثیر بهسزایی داشته باشند. به هر حال برای جا افتادن یک هنجار باید درست کار شود، مثلا برای موضوع اعتیاد به عنوان یک ضد ارزش، کارهای بسیاری صورت گرفته است که تأثیرگذار بوده یا مثلا در ارتباط با قانون بستن کمربند که ابتدا کمی برای مردم دشوار بود، اما با انجام کار فرهنگی و اجرایی گسترده، همه متوجه شدند این کار مایه سلامت خودشان است. بنابراین از هماکنون برنامههای مؤثر پخش شود و فقط سخنرانی نباشد. باید توجه داشته باشیم سیما غیر ازصداست. چه بسا در صدا سخنرانی، جذابیت و کارایی داشته باشد؛ اما در سیما، بیننده دنبال تنوع است و بحثها و سخنرانیهای کوتاه در حد پنج الی ده دقیقه جواب میدهد نه بیشتر. بنابراین اگر بخواهیم در این عرصه شاهد فضای انتخاباتی سالم باشیم، باید تمامیرسانههای تأثیرگذار حضور داشته باشند و البته بداخلاقی نیز نکنند و بنویسند که خوشاخلاقی کردهاند.
با توجه به این که در ارتباط با دو انتخابات پیشرو هنوز در مراحل اولیه هستیم و قرار است در روزهای آینده صلاحیتها بررسی شود و مسائل دیگر، ارزیابی خود را از موضوع تائید صلاحیتها در هردو انتخابات بگویید.
ارزیابی اول این که، استقبالی که از مجلس شورا صورت گرفته است و بیش از 12 هزار نفر اسم نوشتهاند و مجلس خبرگان که بیش از 60 درصد نسبت به دوره گذشته مشارکت بیشتر بوده است، نشان میدهد شاهد حضور بسیار گسترده خواهد بود. البته یک نگرانی دارم که البته درمان دارد و آن نگرانی از عدمتمکین برخی رد صلاحیتهاست. همه جای دنیا برای انتخابات فیلتر وجود دارد. در نظام اسلامی ما هم شورای نگهبان فیلتر است و طبیعی است شورای نگهبان چه در مجلس و چه در خبرگان، صلاحیت برخی را نپذیرد. آنچه اهمیت دارد تمکین از قانون است. قانون راه تعیین کرده است و میگوید تا فلان مدت پیگیری کنید چرا صلاحیت شما رد شده است. اما آنچه نگرانکننده است انگزنی و فضاسازی نابهحق که شورای نگهبان جناحی عمل کرده است. رفع این نگرانی به تمکین از قانون است و همه باید تسلیم شوند. متأسفانه برخی از مدتها پیش، تخریب شورای نگهبان را شروع کردهاند، البته بیسابقه هم نیست و قبلا هم داشتهایم و عجیب است برخی که خود پیش از این از فیلتر شورا مورد تأیید قرار گرفتهاند، الان تخریب را شروع کردهاند. بنده نمیگویم اعتراض قانونی نداشته باشیم، بلکه اتفاقا قانون میگوید اگر اعتراضی وجود دارد از طریق قانونی پیگیری شود. البته بنده باور دارم بداخلاقی انتخابات 88 را نخواهیم داشت، ولی باید همگی توجه داشته باشیم با عملکرد قانونی میتوان به بهترین شکل انتخابات باشکوهی داشته باشیم.
اهمیت و جایگاه نهاد شورای نگهبان در نظام اسلامی به چه نحو است؟
شورای نگهبان در قانون اساسی دو مسئولیت دارد؛ یکی مراقبت از قوانین مصوب است که بر خلاف قانون اساسی و قوانین و شریعت اسلامی نباشد. وظیفه دوم شورای نگهبان، نظارت بر انتخابات است. انتخابات مجلس، خبرگان، ریاستجمهوری و انتخابات همهپرسی قانون اساسی. مدتها بحث بود که این نظارت به چه شکل است و کدام نظارت مدنظر است. نظارت استطلاعی است یا استصوابی. قانون اساسی راهکار را مشخص کرده که تفسیر با شورای نگهبان است. در سال 73 از شورای نگهبان دراینباره استفسار شد و شورا به صراحت اعلام کرد نظارت استصوابی است. و این مطلب پشتوانه عقلی دارد، چون نظارت استطلاعی قانون نمیخواهد، آحاد ملت میتوانند نظارت کنند و اگر تخلفی دیدند این تخلف را گزارش کنند و تشخیص دهند. آنچه به قانون نیاز دارد، نظارت استصوابی است که هر جا ناظر دید مسیر کج شده است، همانجا جلوی آن گرفته شود. این دو وظیفه شورای نگهبان است. وظیفه دوم در طول تاریخ شورای نگهبان، مایه دردسر شورای نگهبان بوده است. چون کار شورای نگهبان، یک نحوه قضاوت است. دو نفر که به محکمه میآیند قهرا یکی راضی بیرون میآید و یکی ناراضی. کمتر پیش میآید هر دو راضی باشند. بنده تخریبهایی را که از جایگاه شورای نگهبان صورت گرفته طی این سالها رصد کردهام. همه حول این بوده که چرا شورا رد کرده است. البته که این حق است پیگیری کنند، اما از مسیر قانونیاش. یا اگر شخص و اشخاصی که کاندیدا شدهاند، رأی مردم را کسب نکردهاند، فتنه ایجاد نکنند. هرچند در سال 88 این کار را کردند. البته مردم آگاه هستند.
در این سال ها شبههای مطرح بوده و آن شبهه دور است و نیز این که فقهای شورای نگهبان که باید صلاحیت کاندیداها را بررسی کنند خود صلاحیتشان باید بررسی شود و چه کسی این صلاحیتها را بررسی میکند؟
یک نکته این که صلاحیت اعضای شورای نگهبان را رهبر معظم انقلاب تعیین میکنند؛ همینکه از جانب ایشان به عنوان فقیه شورای نگهبان نصب شدهاند معلوم میشود هم شرط عدالت، هم شرط فقاهت و هم شرط صلاحیت سیاسی را دارند. اما شبهه دور، تقاضا دارم روی این نکته عنایت داشته باشند. این که شورای نگهبان فیلتر خبرگان شده است و دو جهت دارد. یک جهت آن ممکن است این باشد چون اینها منصوب رهبری هستند، بنده به صراحت میگویم فیلتر شدن اینها در خبرگان به خاطر این نیست. نه از این جهت است که منصوب رهبری هستند. دوم این که خبرگان اینها را برگزیدهاند و خبرگان را هم مردم برگزیدهاند؛ پس این مردم هستند که صلاحیتها را تعیین میکنند. به این دلیل میگویم که تمام قوانین مربوط به خبرگان مربوط به خود مردم است. خبرگان چند گزینه برای تائید صلاحیتها پیش رو دارد. گزینههای فرضی: یکی این که بگوییم هرکه مراجع از لحاظ علمی آنها را تائید صلاحیت کرده است، این مسأله انضباط نداشت، یک مرجعی 30 سال هم پیشش درس خوانده باشی، میگوید شک دارم در اجتهادت. مرجعی دیگر ده سال پیش درس خواندهباشی میگوید تو مجتهدی و در اینباره نمیتوان به آن مراجع ایراد گرفت که چرا 30 سال درس خوانده تائید نمیکنی یا چرا به آن شخصی که ده سال خوانده اجتهاد دادی. گزینه دیگر این بود که خبرگان در هر دوره بیایند تعدادی فقها را انتخاب کنند. این گزینه هم سامانیافته نبود؛ چون خبرگان ادوار دارد، باید سامان پیدا کند. متشکلترین جمع فقهی که خبرگان به آنها اعتماد کرد، فقهای شورای نگهبان بود. پس فقهای شورای نگهبان نه از این جهت که منصوب رهبری هستند، تائید صلاحیت میشوند؛ بلکه از این نظر که خبرگان انتخابشان کرده است. دلیلش این است که اعضای خبرگان میتوانند بنشینند و بگویند ما برای تائید صلاحیتهای اعضای شورای نگهبان میتوانیم این دو نفر را یا سه نفر را اضافه یا ترکیب دیگری انتخاب کنیم. کسانی که شبهه دور را مطرح میکنند، به این نکته توجه ندارند. بنابراین حیثیتها متفاوت است. اگر به این جهت که منصوب رهبر معظم انقلاب هستند، نمیتواند خبرگان از آنها بگذرد و گروه دیگری را تعیین کند. اما ما به صراحت میگوییم این در اختیار خبرگان است و خبرگان میتواند ترکیب دیگری انتخاب کند. بنده میگویم تجربه این چند دوره نشان داده است گزینههای فعلی شورای نگهبان گزینههای بسیار خوبی هستند و در تدین و تقوای این شش فقیه شورای نگهبان تردیدی ندارم و تمام شرایط را دارند و به یقین دینشان را به دنیای دیگران نخواهند فروخت.
بحث دیگری در جامعه وجود دارد و آن ورود مجلس خبرگان به مباحث سیاسی است. در این زمینه نظر حضرتعالی چیست و چه مضراتی دارد؟
دو نوع مسائل سیاسی داریم؛ یکی جناحی و باندی که ورود خبرگان به این مسائل وهن خبرگان است و دیگری مسائل کلان سیاسی است که باید خبرگان ورود داشته باشند و خبرگان نمیتواند ورود نداشته باشد. ما در تمامی اجلاسهای خبرگان همیشه یکی دو نفر مهمان ویژه داریم که میآیند و مسائل کلان را مطرح و پنج نفر از اعضای خبرگان هم اظهارنظر میکنند و این یعنی خبرگان در زمینه مسائل کلان بیطرف نیست. آری، برخی در مسائل سیاسی کلان دوست ندارند خط رهبری مطرح شود و تا کسی ورود به این مسائل میکند، انگ جناحی به او میزنند و این انگ نادرستی است. بنابراین مجلس خبرگان موظف است در مسائل سیاسی کلان که سرانجام مربوط به رهبری خواهد شد ورود داشته باشد. پس این سخن که مجلس خبرگان نباید در مسائل سیاسی ورود داشته باشد، اگر منظور جناحی و باندی است حرف درستی است و تاکنون نیز چنین نبوده و ورود نکرده است. اما اگر منظور این است در ارتباط مسائل کلان نظام سیاسی ورود نکند با فلسفه وجودی مجلس خبرگان در تضاد است.
این سخن که مجلس خبرگان نباید در مسائل سیاسی ورود داشته باشد اگر منظور جناحی و باندی است حرف درستی است و تاکنون نیز چنین نبوده و ورود نکرده است. اما اگر منظور این است در مسائل کلان نظام سیاسی ورود نکند با فلسفه وجودی مجلس خبرگان در تضاد است |
برخی نسبت به حاشیهسازی و تلاش یک عده برای انتخابات آینده هشدار میدهند. آیا شما نشانههایی از این تلاشها مشاهده میکنید و به نظر شما تلاش این عده در چه زمینههایی خواهد بود؟
بنده معتقدم برخی که در مجلس شورا و خبرگان ردصلاحیت شوند تلاشهایی خواهند کرد و امیدوارم رد صلاحیت شدهها از طریق قانونی وارد شوند و فضای کشور را متشنج نکنند. اما این که بگوییم نگران نباشید، اصل نگران بودن یک امر ضد ارزشی نیست. هر کس که نگران است ابراز میکند تا آن خطر اتفاق نیفتد. آنچه بد است سیاهنمایی، ندیدن واقعیتها و چشم بستن بر واقعیتهاست. این که کسانی بگویند، نگران خودشان و جناحشان هستند، به طور کلی حرف ناصوابی است. البته ممکن است برخی نگرانی شخصی داشته باشند. اما همه را به یک چوب راندن خلاف واقعیت است. دلسوزانی هستند که در عرصههای مختلف، بقا و تداوم نظام اسلامی را میخواهند و نگرانیهایی ابراز میکنند و به جای این که به آنها انگ بزنید، واقعیتها و حقیقت را برای آنها بیان کنید یا نگرانی هست یا نگرانی نیست و بنده معتقدم باید بپذیریم دشمن آرام ننشسته است و به تعبیر حضرت امیرالمومنین(ع) «مَن نامَ لَم ینَم عَنه: شما بخوابی دشمن نخوابیده است». این که فکر کنیم دشمن خوابیده و گوشهای نشسته است و به ما کاری ندارد، سادهاندیشی است.
در پایان اگر نکتهای مانده است بفرمایید.
کسانی که تریبون دارند، چه شنیداری، چه دیداری و چه مکتوب، در این عرصه بسیار تأثیرگذارند و مراقب حرفهایشان باشند و این را توجه داشته باشند که نقل شایعات نیز حرام است. مطالبی از قبیل: میگویند، گفتهاند، شنیده شده و... نقل این شایعات حرام است. امیرالمومنین(ع) فرمود: «کفی بالمرء کذبا أن یحدّث لکل ما سمع. در دروغگویی انسان همین بس که هر چه میشنود نقل نماید.» انشاءالله رسانه ها نیز توجه داشته باشند.
سیدجواد میرخلیلی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد