در چند دهه اخیر مراکز دولتی و خصوصی زیادی داعیه دار حقوق زنان شده اند و معتقدند مقام زن ایرانی به عنوان یک زن مسلمان باید بیش از پیش ارج نهاده شود. زن به عنوان اصلی ترین پایه خانواده شناخته شده است . جلسات و کنفرانس های بسیاری درباره اهمیت نقش زن به عنوان همسر و مادر در پیشگیری از آسیب های اجتماعی برگزار می شود و شعارهای زیبایی در باره مقام والای زن و جایگاه اجتماعی و خانوادگی او می شنویم .
کد خبر: ۶۰۷۹۸۹
طرحی برای تقسیم زنان خانه دار به طبقه های امتیازی

بله ! واقعیت این است که اگر زنان به وظایف خود به خوبی آشنا باشند و بر اهمیت نقش خود واقف باشند جامعه در آینده ای نه چندان دور به ایده آلهای اجتماعی ، اعتقادی و فرهنگی خود خواهد رسید.

پایبندی و تاکید زن بر تربیت فرزند نقشی است که امروزه به هزاران دلیل کمرنگ شده است . شرکت بیش از پیش زنان در اجتماع ، آْن هم در مشاغل کاذب ، سنگین و غیر ضروری ، منجر به کاهش کیفیت و کمیت حضور آنان در کنار فرزندانشان شده است.

مهد های کودک لبریز از کودکان 6 ماهه تا 6 ساله ای است که از لذت آغوش مادر ، آن هم برای ساعت های طولانی بی بهره اند. روزها به خیابان ها و ایستگاه های اتوبوس ، تاکسی و سرویس های اداری  در هر جای شهر که نگاهی بیاندازیم شایذ تعداد زنانی که بیرون از خانه اند اگر بیشتر از مردان نباشد مساوی با آنان است.

علاوه بر ادارات ، شرکتها و مراکز خصوصی ، جمعیت آماری بالایی از زنان در مشاغلی چون رانندگی ، کارگر رستوران ، خدمات و..... با نازل ترین در آمد مشغول کارند.

دیگر کمتر مردی است که قلباٌ راضی نباشد همسرش برای کمترین حقوق ، ساعتهای متمادی بیرون از خانه به سر ببرد و بر سر این نارضایتی خویش استواری نماید. چه بسا که  خیلی از مردان به علت بحران شدید اقتصادی در خانواده ، متمایل به داشتن همسران شاغل شده اند.

اختلاط و مراودات غیرضروری زنان و مردان در محل کار امری عادی و مدرن محسوب شده است و این همان چیزی است که اسلام آن را شدیداٌ منع کرده است.

زن که در روایات اسلامی به ریحانه تشبیه شده ، در مجاورت ناملایمات شغلی و خستگی های مفرط روحی و جسمی ناشی از اشتغال قرار گرفته است و باید خیلی ماهر باشد که بتواند بین  وظایف  شغلی و خانوادگی خود  طوری مدیریت کند  تا به هردو کمترین آسیب وارد شود.

معضلاتی که به آن اشاره شد هیچ کدام دلیلی بر منع اشتغال زن در جامعه نیست. بلکه انتقاد به شدت و نوع این فعالیت هاست . این امر کاملاٌ محرز است که حضور زنان در بخش زیادی از فعالیت های اجتماعی الزامی است . اما نه فعالیتی که به رسالت اصلی آنان خدشه وارد کند .

قرار بود قوانینی برای اشتغال پاره وقت زنان  تصویب شود . قرار بود مرخصی زایمان افزایش پیدا کند و این در حالی است که بعضی کشورهای غیر مسلمان به ضرورت حضور مادر در سالهای اولیه ی کودکی پی برده و مرخصی مادران را پس از وضع حمل به سه سال افزایش داده اند.

قرار بود زنان خانه دار از مزایای بیمه تامین اجتماعی بهره مند شوند و خیلی وعده وعیدها و برنامه ریزی هایی که  هیچکدام آنها به اجرا در نیامد.

سئوال اینجاست که چرا مسئولان با وجود این که متوجه اهمیت نقش زن در سلامت و اعتلای خانواده شده اند هیچ اقدامی برای تشویق زنان به وقت گذاری  در خانواده ندارند؟

این نکته کاملا واضح است که اگر مادری  تمام وقت خود را صرف تربیت فرزندش کند از بسیاری از آسیبها و هزینه های آینده در جامعه پیشگیری می شود.

در جامعه ما زنی که وقت خود را صرف آموزش و تربیت فرزندش می کند ، از هیچ مزایایی برخوردار نمی شود. در جامعه ما اگر مادری درس خوانده باشد حتماٌ باید از معلوماتش بیرون از خانه و برای مراکز شغلی استفاده کند تا در آمد داشته باشداما اگر همین مادر تحصیل کرده از  تحصیلاتش برای پرورش استعدادهای فرزندش استفاده کند هیچ امکانات فرهنگی و اجتماعی به او تعلق نمی گیرد. تسهیلات تامین اجتماعی زنانی را شامل نمی شود که دلسوزانه روزهای جوانی خود را صرف همسر داری ، تربیت فرزند  و خانه داری  می کنند. چه طور می توان انتظار داشت زن در نهایت محدودیت مالی و تنگنای اقتصادی که بیشتر خانواده ها را فراگرفته است بدون داشتن حداقل مزایای اجتماعی  تمام انرژی و وقت خود را صرف حفظ کیان خانواده کند؟

آیا این امکان نیست که مسئولین و برنامه ریزان راه کارهایی تدارک ببینند که مثلا هر زنی بتواند فرزندش را حافظ قرآن کند از فلان مزایا برخوردار می شود؟

آیا این تدبیر در تصویب قوانین مقدور نیست که مثلا زنانی که  در امر خانه داری و فرزند پروری خلاقیت داشته باشند بتوانند از مزایای مالی و اجتماعی ویژه ای بهره مند گردند و این امکان وجود ندارد که طول مدت حضور مادران در کنار فرزندشان پس از تولد افزایش یابد بی آنکه از تبعات آن دغدغه داشته باشند؟

آیا این ا مکان وجود ندارد که برای هر زن  به ازای هر روز کار در خانه برای خانواده ای که اجتماع ما را می سازد ، حد اقل مزایای مالی و اجتماعی در نظر گرفته شود؟ بعید است اگر زنی در ازای خانه داری و فرزند پروری  از حداقلی از تامین آتیه و مزایای اقتصادی و اجتماعی برخوردار شود باز هم  حاضر باشد خودش را از لذت حضور در کنار همسر و فرزندش محروم کند . اگر خانه داری و تربیت فرزند در مذاق روحی زنان شیرین جلوه کند جامعه از مزایای فراوانی بهره مند می شود.

تقسیم زنان خانه دار به طبقه های  امتیازی مختلف می تواند بین زنان برای رسیدن به حداکثر امتیاز ، رقابت سالم ایجاد کند . درست مثل گرفتن پست در ادارات که به تجربه ، تخصص و تحصیلات کارمند توجه می شود به تخصص زنان متعهدی که بهترین شیوه ها را  در خانه داری  به کار می گیرند ، مزایا ، پست و درجه بالاتری برای بهره مندی از تسهیلات تعلق گیرد.

اختصاص تسهیلات آموزشی ، تحصیلات ، ورزش ، کسب مهارتهای هنری ، نشستهای کارشناسانه . اختصاص تسهیلات رایگان مهد کودکهای پاره وقت برای تجدید قوای جسمی و فکری زنان و رسیدگی به امور تحصیلی – ورزش و...  نیز در پایبندی زنان به خانه می تواند اثر گذار باشد.

اگر این مزایا به شکل منظم در قالب حقوق و پاداش به زنان ارائه شود و یا زنان شاغل حضور پاره وقت و کوتاه تری در محل کار خود داشته باشند ، می توان شاهد تاثیر و تغییر شگرفی در نظام خانواده ها باشیم.

آمار بالایی از نهاد ها ی آموزشی، خانه های سلامت ، فرهنگسراها، موسسات خیریه و ارگان های حمایتی، مراجع برنامه ریزی و بیمه های خدمات درمانی هر کدام به نوعی از زنان آسیب دیده حمایت می کنند. چرا این ارگانها کاری نکنند که زنان آسیب نبینند؟

از آنجا که ما در یک جامعه اسلامی زندگی می کنیم ، چه بهتر که به جای آزمون و خطاهای مختلف در برنامه ریزی های اجتماعی با وضع قوانین مفید و اثر بخش ، بتوانیم فرهنگ حضور زن در جامعه را از شکل بحرانی امروز ، به شکل ایده آل و اسلام پسند در آوریم.

منیژه قنائیان/ کارشناس آموزش خانواده

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها