در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
نگاهی کلی به فرهنگ ایران باستان، دو بینش متفاوت را آشکار میسازد؛ یکی فرهنگی است که زردشتیگری به عنوان روح اصلی در آن جریان دارد و میانه خوشی با عزاداری ندارد. به آن «دیگری»، که احتمالا مربوط به سنّتهای پیش از زردشت یا تحت تأثیر فرهنگهای مجاور بوده است، کمتر پرداخته شده است. شاید به این علت که مدارک و شواهد اندکی از آن باقی مانده است. عزاداری و آیینهای مربوط به آن در رده سنتهای بینش دوم قرار میگیرد.
آیین سیاوشان یا سوگ سیاوش یکی از این سنتهای عزادارانه است. در شاهنامه، سیاوش از پدر دلگیر است و به دیار غریب میرود و در آنجا ناجوانمردانه کشته میشود. عزاداری برای مرگ او، در کتابهای تاریخی ثبت و ضبط شده است. برای مثال در تاریخ بخارا آمده است:
«اهل بخارا را بر کشتن سیاوش سرودهای عجیب است و مطربان، آن سرودها را کین سیاوش گویند. مردمان بخارا را در کشتن سیاوش نوحههاست، چنانکه در همه ولایتها معروف است و مطربان آن را سرود ساختهاند و میگریند و قوالان آن را گریستن مغان خوانند و این سخن زیادت از 3000 سال است.»1
نقاشیهای پنجکت در آسیای میانه، تابوت جوانی را در حالت تشییع نشان میدهند و افرادی در حال عزاداری برای او هستند. توافق عمومی بر این است که این نقاشی مرگ سیاوش و عزاداریهای سیاوشان را نشان میدهند. 2
داستان سیاوش آن چنانکه فردوسی روایت کرده است، داستانی حماسی است. داستان سیاوش در سیر تحول اسطوره به حماسه در روزگاران پیش از فردوسی با حفظ بنمایههای اساطیری و آیینی به صورت سوگنامه احساسبرانگیزی در آمده است3 که نباید مانع از آن شود که سرچشمههای اسطورهای آن از دیده پنهان بماند. سرچشمههای اسطورهای آن را برخی در آسیای میانه و در سنتهای مربوط به توتم اسب4 و برخی در اسطوره دموزی در میانرودان5میدانند.
آیینهای عزاداری در میان اهل سنت آنچنان که در میان اهل تشیع دیده میشود، رواج ندارد. احتمالا باید انگیزههای سیاسی و اقتضائات زمانی را در به کارگیری عزاداری مؤثر دانست. کسانی مثل ابومسلم خراسانی برای تهیج ایرانیان به آیینهای عزادارانهای که در فرهنگ پیش از اسلام هم وجود داشت، دامن زدند. ابومسلم رنگ سیاه را برای قیامش برگزید که دقیقا مشابه رنگی است که در مراسم سوگ سیاوشان میپوشیدند. احتمالا ریشه پوشیدن لباس سیاه در مراسم عزاداری امروزی نیز همین است6 در میان مراسم امروزی که برای عاشورای حسینی برگزار میشود در شهرهای کویری ایران مانند یزد رسم نخلگردانی وجود دارد. اتاقکی که مقطع کوچکی شبیه سرو دارد ،در این مراسم بر دوش عزاداران، در شهر به گردش درمیآید و در پایان به مکان نخستین خود برمیگردد. علی حصوری معتقد است چنین رسمی در یک نقاشی دیواری از پنجکت که مربوط به سوگ سیاوش است، دیده میشود که در آن اتاقک چوبی و چادرمانندی را که پیکر سیاوش در آن قرار دارد، بر دوش میکشند.7 تحقیقات همین محقق نشان از تداوم آیینهای سووشون در میان مراسم تعزیه عشایر لر و کرد دارد.
به نظر میرسد سنتهای شرقی که برای جوانمرگ شدن شاهزادهای عزاداری میکرده است با سنتهای میانرودانی ایزد شهیده شونده مرتبط با اسطورههای سال نو در آمیخته و در سپهر ایران زمین به بستهای به نام سوگ سیاوشان تبدیل شده است. پس از اسلام، با شهید شدن امام حسین(ع) و خونخواهی او از سوی ایرانیان، آیینهای عزاداری حسینی بر بستری که از پیش در ایرانزمین مهیا بود، روییده و پرورده شد. انگیزههای سیاسی رهبران جنبشهای ایرانی برای تهیج مردم تحت ستم قرار گرفته ایرانی، عاملی شد برای همجوشی سوگ سیاوشان و عزاداری حسینی که تبلور آن را در آیینهای تعزیه بویژه در رسم نخلگردانی و سیاهپوشی میتوان مشاهده کرد.
پینوشت:
1ـ نـرشخی، تاریخ بخارا، تصحیح مدرس اصـــفری، ص 20 و 28.
2ـ چلکووسی، پ. (1367). تعزیه هنر بومی پیشرو در ایران، ترجمه داوود حاتمی، تهران: علمی و فرهنگی، ص 132.
3 ـ آیدنلو، سجاد. (1379). «حاشیهای بر سیاوشان» کتاب ماه ادبیات و فلسفه، شماره خرداد 1379 ، ص 49.
4 ـ سیاوشان. حصوری، علی. چاپ دوم، نشر سر چشمه. ص۴2-۴1.
5 ـ ن. به ادریسی، مهری.«آیین سوگ سیاوش در نوروز»، پیک نور، سال دوم، شماره 2.صص 12-2 .
6 ـ حصوری، همانجا، ص 89-88.
7 ـ همان، ص 106-105.
یزدان صفایی / جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگو با محسن بهرامی، گوینده کتاب «مسیح بازمصلوب»
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم: