در این زمان شور و حال و هوای خاصی بر ایران حاکم بود. گروهها و تشکلهای مختلف با تلاشهای سیاسی خود قصد داشتند نامزد پیشنهادی خود را به عنوان فرد لایق و شایسته برای تصدی این مسئولیت به مردم معرفی کنند.
اقدامات نامزدها و ارائه شعارهای تبلیغاتی بر گرفته از این شور و هیجان انتخاباتی بود.
دقت در محتوی برخی از شعارهای انتخاباتی مشخص میسازد که تحقق برخی از آنها در شرایط آن زمان جمهوری اسلامی و واقعیتهای موجود فاصله از زمین تا آسمان داشت. بیشتر شعارهای تبلیغاتی این دوره آرمانخواهانه و دربرگیرنده آمال و آرزوهای جامعه ایرانی برای ساختن یک مدینه فاضله بود.
آمادگی نامزدها برای اعلام حضور
ثبتنام کاندیداهای ریاست جمهوری از 29/8/58 آغاز شد. این تاریخ با تصویب قانون انتخابات در شورای انقلاب همزمان بود.
در روزهای آغازین ثبتنام اسامی برخی از شخصیتهای مطرح آن روز به عنوان نامزد مطرح شد.
از جمله این افراد صادق خلخالی بود. وی در این زمینه در پاسخ به پرسشهای روزنامه کیهان در 1/10/58 گفت: عدهای از طرفداران فدائیان اسلام من را کاندیدا کردهاند و البته من از طرف حزب خاصی کاندیدا نشدم و البته چون ریاست جمهوری مسئولیت اسلامی میباشد از این جهت من این مقام را قبول خواهم کرد، ولی فکر میکنم که احزاب اسلامی منجمله حزب جمهوری اسلامی من را کاندیدا نکنند.
وی در ادامه در خصوص اقدامات احتمالی خود در صورت پیروزی در انتخابات اظهار داشت: اولین کاری که فکر میکنم بکنم این است که دست بیگانگان را از کشور کوتاه کنم به این شکل که اولاً در ادارات یک پاکسازی عمومی را شروع خواهم کرد. نه به این شکل امروزی که فقط حرف میزنند، بلکه این مسئله یک قاطعیت انقلابی میخواهد. ثانیا نظم و امنیت را در سراسر مملکت به هر شکل که شده برقرار خواهم کرد زیرا تا مملکت نظم و امنیت نداشته باشد نمیتوان برای مردم کار خیری کرد.
از گفتههای خلخالی چنین بر میآمد که وی وضع موجود را در اداره کشور به هیچ وجه نمی پسندید و گمان میکرد که در صورت پیروزی با همان قاطعیتی که در محاکمه عوامل رژیم گذشته به خرج داده وضعیت کشور را میتوان به شکل منظم و باثبات درآورد. فراموش نکنیم که در آن دوره در برخی از شهرها از جمله نواحی آذربایجان برخی از گروهها به پشتوانه عدهای از روحانیون که دیدگاهی غیر از نظر امام خمینی (ره) در خصوص ولایت فقیه داشتند مخالفتهایی را با جمهوری اسلامی صورت دادند.
در چنین شرایط یک فرمانده نیروی دریایی نیز احساس مسئولیت کرد و برای تغییر شرایط و اوضاع نامزدی خود را اعلام کرد.
دریادار سید احمد مدنی علاوه بر مسئولیت نظامی استاندار خوزستان هم بود و در یک مصاحبه مطبوعاتی با اشاره به غیر مستقیم به تمایل خود برای شرکت در انتخابات ابراز داشت: این نامزدی هنوز رسماً اعلام نشده و لکن گروههایی متمایل هستند و در این زمینه نیز اظهار نظر شده است و از من خواستهاند رسماً در این زمینه اعلام نامزدی کنم و در فرصت مناسب و با توجه به جهاتی که باید انجام بپذیرد این اقدام خواهد شد.
وی در پاسخ به این سؤال که در صورت عدم موفقیت در انتخابات آیا مجدداً حاضر به قبول پستهای موجود خواهد بود یا خیر، گفت: در آن صورت از مراجع مربوط درخواست اعتباری را خواهم کرد برای انجام خدمات مردمی و عمرانی در گوشهای از کشور تا غیرمستقیم خدمتی کرده باشم ولی مستقیماً شغلی را نخواهم پذیرفت.
چنان که از قرائن بر میآمد با توجه به زمزمههایی که مطرح بود بسیاری از چهرههای مشهور سیاسی قصد حضور در عرصه رقابت را داشتند و هر یک برای این اعلام حضور برنامههایی را ارائه میکردند.
این رغبت به شورای انقلاب اسلامی نیز سرایت کرد و اعلام رسمی آن از سوی مصطفی میرسلیم معاون وقت وزارت کشور در پاسخ به سؤالات خبرنگار کیهان در 3/10/58 صورت گرفت.
وی گفت: احتمال دارد چهار نفر از اعضای شورای انقلاب کاندیداتوری خود را برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کنند.
البته تا پایان وقت اداری بیستم دیماه 58 افراد داوطلب فرصت داشتند که آمادگی خود را برای حضور در انتخابات به وزارت کشور اعلام کنند.
در تاریخ 4/10/58 کیهان در گمانهزنیهای خود در مورد کاندیداهای احتمالی از بنیصدر، قطبزاده، بازرگان و غلامحسین صدیق (از نیروهای جبهه ملی) به عنوان داوطلبان شرکت در انتخابات ریاست جمهوری نام برد.
حمایت احزاب و گروهها
از این پس گروههای سیاسی وارد میدان رقابت شدند و با انتشار بیانیههایی نامزد منتخب خود را به مردم معرفی و ضمن برشمردن اوصاف و شایستگیهای او خواستار حمایت مردم از نامزد موردنظرشان برای پیروزی در انتخابات شدند.
البته برخی از گروههای منتقد نظام جمهوری اسلامی نیز اعلام کردند که از نامزدی امام خمینی رهبر انقلاب حمایت میکنند و تنها ایشان را شایسته بدست گرفتن این مسئولیت میدانند. این گروهها عبارت بودند از سازمان مجاهدین خلق ایران، حزب ملت ایران و در راس آن داریوش فروهر دبیر کل حزب و گروه توحیدی آزادیخواهان اسلام و چند گروه دیگر قرار داشتند که از امام خواستند تا ریاست جمهوری را بپذیرد.
حزب توحیدی آزادیخواهان اسلام در بیانیه خود از 10 کاندیدا به عنوان نامزدهای شایسته تصدی ریاست جمهوری نام برد.
در این فهرست نام افراد مطرح شده بود: امام خمینی(ره)، آیتالله کاظم شریعتمداری، آیتالله صادق روحانی، آیتالله حسن قمی، کاظم روحانی، داریوش فروهر، امیر رحیمی، سید احمد مدنی، سیف الدین نبوی و جلال الدین فارسی.
گروههایی هم از دکتر مصطفی چمران برای حضور در انتخابات دعوت کردند که وی این پیشنهاد را رد کرد.
در برخی از شهرها، بر در و دیوار شعارهای به نفع مدنی نوشته میشد که ناظران سیاسی احتمال میدادند با توجه به سابقه نظامیگری او در بین مرزنشیان از هوادارانی برخوردار باشد.
هنوز دی ماه به نیمه نرسیده بود اما شور و حال انتخاباتی بیشتر از آن بود که انتظار میرفت.
گویی عرصه مناسب برای رقابت میان بزرگان سیاسی فراهم شده بود و هر یک به فراخور ادعاهای خود فرصتی را برای مقایسه و تشخیص میزان اعتبار سیاسی خود و دیگر رقبا فراهم میدید.
ابوالحسن بنیصدر وزیر اقتصاد و دارایی نیز در همین ایام به صورت تلویحی اعلام کرد که ظرف چند روز آینده رسماً دست به فعالیت انتخاباتی خواهد زد.
در محافل سیاسی از محمد حسینی بهشتی، حسن حبیبی سخنگوی شورای انقلاب و حسن آیت به عنوان نامزد حزب جمهوری اسلامی برای حضور در صحنه رقابت یاد میشد.
بر اساس برآوردهای موجود آیت الله بهشتی از اقبال بیشتری برای احراز مقام ریاست جمهوری برخوردار بود. این مسئله در روزنامههای آن روز با توجه به حمایتهایی که از سوی نهادهای مختلف و اقشار مردم صورت میگرفت کاملاً مشهود بود اما نارضایتی امام در مورد به دست گرفتن تصدی امور اجرایی توسط روحانیون علاقمندان به ریاست جمهوری بهشتی را با مسئله بغرنجی مواجه کرد. تلاشهای زیادی برای انصراف امام(ره) از این نظر صورت گرفت، اما نتیجه بخش نبود.
بعد از انتشار این مطلب روزنامهها با محمدجواد باهنر از اعضای هیات موسس حزب جمهوری اسلامی مصاحبه کردند.
وی در تاریخ 5/10/83 گفت: در مورد ریاست جمهوری معتقدم اگر چنانچه روحانیت نپذیرد بهتر است.
در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی برای تعیین فرد صالح برای شرکت در انتخابات جلساتی تشکیل شد. همه روی بهشتی اتفاق نظر داشتند اما بعد از اینکه امام از این موضوع مطلع شد، اعلام کردند که روحانیون نباید کاندیدا شوند. بعد از این موسوی بجنوردی، جلال الدین فارسی،حبیبالله عسگر اولادی و عباس شیبانی به عنوان نامزد در حزب معرفی شدند. در این میان فارسی بیش از همه رای آورد.
در نهایت در روز 11/10/58 نامزدی جلال الدین فارسی رسماً از سوی شورای مرکزی حزب اعلام شد.
دکتر آیت مسئول اداره سیاسی حزب جمهوری اسلامی در تماس با کیهان در مورد کاندیدای این حزب گفت: با وجود اینکه هنوز کاندیدایی رسمی اعلام نشده ولی کادر مرکزی بالاتفاق آرا جلال الدین فارسی را انتخاب کرده است.
برنامههای فارسی تبدیل ارتش به یک امت مسلح، تجدید بنا در سپاه پاسداران، ایجاد فضایی برای خود دولتی ملت و پیریزی سیاست خارجی در بین تودههای مردم اعلام شد.
در همین تاریخ جنبش انقلابی مردم مسلمان ایران (جاما) کاظم سامی را برای نامزدی ریاست جمهوری معرفی کرد.
شورای مرکزی حزب کارگزاران سوسیالیست بابک زهرایی را نامزد انتخابات معرفی کرد. برنامه زهرایی حول مبارزات ضد امپریالیستی و نیاز به اتحاد در مبارزات علیه امپریالیسم اعلام شد.
گرچه هر لحظه بر تعداد نامزدها اضافه میشد، اما روزنامه کیهان پیشبینی کرد که شانس مدنی و بنیصدر از دیگران بیشتر است.
از صادق خلخالی که یکی از نامزدهای اولیه ریاست جمهوری بود در تاریخ 6/10/58 خبری عجیب منتشر شد. وی در گفتگو با کیهان گفت: برای نشان دادن اتحاد و هماهنگی و جلوگیری از هرگونه توطئه اینجانب به نفع جناب آقای بنیصدر کنارهگیری میکنم و به همه افرادی که به اینجانب لطف و مرحمت دارند عرض میکنم که با قاطعیت رای خود را به جناب بنیصدر بدهند.
شورای مرکزی ستاد فدائیان اسلام نیز به پیروی از خلخالی از بنیصدر حمایت کرد.
در تاریخ 8/10/58 کیهان در سرمقالهای با عنوان «به جای پرداختن به امام خود را پرداخت دهیم» به قلم "ع. افجهای" اعلام نظر برخی گروهها را مبنی بر اعلام حمایت از نامزدی امام در انتخابات ریاست جمهوری نقد کرد.
در همین روز حسن حبیبی نامزدی خود را برای شرکت در انتخابات اعلام کرد و گفت: «شعار انتخاباتی من وحدت و اخلاق است.»
جالب اینجا بود که برخی ازگروهها که موافق انقلاب نبودند نیز اعلام کردند که در انتخابات حضور فعال خواهند داشت. از جمله نورالدین کیانوری گفت: حزب توده ایران کاندیدایی برای ریاست جمهوری معرفی نمیکند و در انتخابات به کسی رای خواهیم داد که در خط امام و یا لااقل نزدیک به طیف امام باشد.
در 9/10/58 با توجه به پایان مهلت ثبتنام تعداد نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به صد نفر رسید.
این تعداد براساس گفته یک مقام ریاست جمهوری به نقل از روزنامه کیهان پس از بررسی و تائید رهبر انقلاب به صورت رسمی از سوی این وزارت خانه اعلام خواهد شد.
در 9/10/58 خبر رسید که سید احمد مدنی و ابوالحسن بنی صدر هردو ستاد انتخاباتی به راه انداختند. سازمان مجاهدین راه حق از کاندیداتوری بنی صدر حمایت کرد. در مقابل گروهی از ارتشیان و نظامیان با ارسال نامه ها و اطلاعیههایی از کاندیداتوری سید احمد مدنی حمایت کردند.
صادق قطب زاده نیز در 8/10/58 خود را رسماً کاندیدا کرد.
محمد کاظم بجنوردی نیز در 9/10/58 انصراف خود را اعلام کرد. وی گفت: از سوی حزب جمهوری اسلامی و بخشی از زندانیان سیاسی کاندیدا شدم که قبول نکردم و مقصدم در این شرایط به علت گرفتاری در سطح استان (اصفهان) باید در سطوح پایین خدمت کرد.
داریوش فروهر وزیر مشاور و دبیرکل حزب ملت ایران نیز از سوی این حزب کاندیدا شد.
شیخ مصطفی رهنما مسئول جمعیت ایرانی تعاون با مردم فلسطین نیز در 8/10/58 اعلام کرد که نامزد ریاست جمهوری است، وی در گفتوگویی اعلام کرد در داخل کشور سعی خواهد کرد هر چه بیشتر آزادی و امنیت و رفاه و کرامت و اخلاق و سعادت مردم را بالا ببرد و در خارج سعی خواهد کرد که استقلال حقیقی و عدم تعهد واقعی وجود داشته باشد.
جمعیت اسلامی هدایت ملی در 8/10/58 صادق تقوی را کاندیدای ریاست جمهوری کرد.
حزب اسلامی میهن پرستان داریوش هودهگام دبیر کل خود را نامزد کرد و برنامههای این نامزد قدرت و عظمت اسلام و ایران و خدمت به بشریت و دفاع از محرومان و مبارزه با فئودالیسم اعلام شد.
امیر هوشنگ صباغیان هم گفت: در صورت انتخاب در داخل کشور برنامه ترمیم امنیت و اقتصاد و آزادی را ادامه و در برنامه سیاست خارجی از کلیه مستضعفین جهانی حمایت خواهد کرد.
جنبش مسلمانان مبارز اعلام کرد که برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا ندارد.
صادق طباطبایی سرپرست ادارات نخستوزیری نامزدی خود را در آخرین روز ثبتنام اعلام کرد.
در 8/10/58 معاون سیاسی و اجتماعی وزارت کشور اعلام کرد: لیست واجدین شرایط پس از بررسی وزارت کشور طبق ماده 3 قانون انتخابات ریاست جمهوری به حضور امام خمینی تسلیم و پس از تائید صلاحیت آنان از جانب امام روز پانزدهم دیماه اعلام خواهد شد.
وی همچنین افزود: کمیسیون بازرسی تبلیغات در امر انتخابات در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران از دیروز آغاز به کار کرد. در این کمیسیون نماینده امام، نماینده شورای انقلاب و یکی از مستشاران منتخب رئیس دیوان عالی کشور شرکت دارند.
در 10/10/58 سید احمد مدنی گفت: هر چند بیشتر برای پیروزی در انتخابات به حمایت تمام گروههای مذهبی و سیاسی نیاز دارم، اما اتکاء من بیش از هر چیز به تودهها است و یقین دارم مردم ایران که کاملاً مرا میشناسند به من رای خواهند داد.
سندیکای مشترک کارکنان صنعت نفت و جبهه متحد نیروهای ملی پشتیبانی انقلاب اسلامی در اطلاعیهای از نامزدی مدنی حمایت کرد.
ستاد انتخاباتی بنی صدر با عنوان دفتری برای هماهنگی شروع به کار کرد (10/10/58) و با انتشار بیانیه ای اعلام کرد: بدون پرداختن توهین دیگر نامزدها تنها برنامهها و اصول و عقاید و نظرات و شخصیت بنیصدر را به همگان معرفی میکنیم.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم پس از چند نشست ابوالحسن بنیصدر را کاندیدای ریاست جمهوری اعلام کرد.
البته بعدها مشخص شد که این توافق اولیه بوده و بخشی از جامعه مدرسین با این نظر موافق بودهاند و بالاخره بعد از رایزنیهای فراوان از نظر اول خود عدول کرده و به نامزدی جلال الدین فارسی ابراز تمایل کردند.
در همین هنگام مهندس غلامرضا اربابی مدیر موسسه فرهنگی و آموزشی اربابی خود را کاندیدا کرد.
اکنون زمان آن رسیده بود که نامزدهای انتخابات شعارهای خود را ارائه کنند و بگویند که براساس چه برنامههایی قصد به دست گرفتن مقام ریاست جمهوری را دارند.
شعارهای انتخاباتی
سید احمد مدنی اعلام کرد که خودکفایی مبنی بر اساس خلاقیت، تضمین امنیت شغلی فرهنگی و اجتماعی، بی طرفی در سیاست خارجی مهمترین شعارهای او هستند.
بنیصدر مهمترین برنامههای خود را وحدت ملی، بازسازی اقتصاد، امنیت و معنویت برشمرد.
در 9/10/58 برنامههای دکتر سامی اعلام شد که عبارت بودند از: استقرار نظام شورایی، ملی کردن طب، تشکیل ارتش مقاومت و ایجاد تولید هر چه بیشتر در صنعت کشاورزی، مبارزه با فئودالیسم، نفی هرگونه زور و اراده سلطهجویانه تامین آزادیهای مشروع و حمایت از مستضعفان.
صادق قطبزاده علت نامزدی خود را چنین برشمرد: رئیس جمهور باید کسی باشد که شناخت کامل از رهبری داشته باشد و اهداف و طرز تفکر رهبری را بداند و هماهنگ با خصوصیات رهبری باشد.
وی در ادامه افزود: من به علت اینکه سالها است در این مسائل آشنایی دارم احساس میکنم که میتوانم نظرات رهبری را با قاطعیت دنبال کنم به همین جهت کاندیدای ریاست جمهوری هستم.
در 13/10/58برنامه های صادق قطب زاده اعلام شد:
1- برقرای نظامی بر پایه اسلام و تامین منزلتهای فرد و جامعه بر مبنای ارزشهای مکتبی اسلام
2- از بین بردن تمرکز برنامه ریزی و استقرار نهادهای شورایی به معنای واقعی آن از پایینترین واحدهای اجتماعی و اقتصادی
3- مبارزه با هر نوع سطهگری و غارتگری
4- ایجاد کار خلاق و سازنده و تحرک در همه اقشار ملت و جستجوی مداوم راههای به کارگیری همه نیروهای آماده بکار و بحرکت در آوردن چرخهای پوسیده نظام اداری کشور
5- طرد هر نوع استعمار فرد از فرد و قایل شدن حقوق حاصل از کار به کارگر در عین به رسمیت شناختن مالکیت مشروع و مشروط
6- استفاده از نیروی زنان معتقد و مومن به انقلاب و اسلام در فعالیت های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در کلیه زمینهها و سطوح
7- قایل شدن اولویت برای ایجاد صنایع مادر و بالا بردن سطح تولید صنایع ملی شده به گونهای که هر چه بیشتر بتوانیم به مرز بی نیازی از ورود کالاهای غیر سرمایه ای برسیم.
8- بررسی همه جانبه ارزشهای زراعی زمینهای قابل کشت در سطح کشور و بهره برداری از امکانات تولیدی کشاورزی که در آنها وجود دارد.
10- قایل شدن اولویت برای کشاورزی در برنامههای مملکتی
11- اعتقاد به داشتن مسکن مناسب برای همه مردم ایران و ایجاد آن در حوالی محل کار
12- ایجاد یک نظام آموزشی اسلامی و انقلابی آنچنانکه بتواند لوازم تداوم انقلاب را در تفکر مردم تامین کند.
13- ایجاد امکانات هرچه بیشتر آموزشی و پرورشی در عامه معلمان جامعه و در همه سطوح
14- همگانی کردن امکانات و تسهیلات و زمین جهت آماده سازی نیروی جهانی جوانان
15- به وجود آوردن امکانات بهداشتی برای کلیه مردم و تنظیم یک برنامه عمومی جهت پیشگیری بیماری در سطح کشور
16- ایجاد امکانات آموزش دفاعی و نظامی برای کلیه اقشار ملت در جهت بالا بردن قدرت دفاعی و پیوند دادن نیروهای رسمی دفاع از کشور به همه اقشار ملت
17- تقویت نهادهای انقلاب که در تداوم انقلاب اسلامی و آبادانی کشور و جذب نیروهای مومن به انقلاب موثرند.
18- ایجاد زمینههای وسیع تبلیغاتی فرهنگی با همکاری کلیه آگاهان و روحانیت مبارز انقلاب اسلامی برای ارایه روشهای تبلیغاتی مناسب جهت تحول ایدئولوژی اسلامی
19- ایستادگی قاطعانه و سرسختانه در مقابل هر گونه فشار که بخواهد مسیر انقلاب را به انحراف بکشاند.
صادق طباطبایی نیز در مورد برنامه های انتخاباتی خود اعلام کرد: تامین منافع کشاورزان، کارگران و زحمتکشان، مبارزه با بیکاری و حمایت از سازمانهای اصیل کارگری و تغییر سیستم مالیاتی به نفع طبقات کم درآمد، اولویت به کشاورزی در برنامههای سالهای آتی، توسعه صنایع و کوشش در راه خودکفایی، ایجاد اشتغال، استفاده کامل از نیروی زنان و مردان رفاه اجتماعی در جهت تامین منافع و ارتقاء سطح زندگی کارگران و کشاورزان زحمتکشان و تغییر سیستم آموزشی و مبارزه بیامان با امپریالیسم و صهیونیسم و نژاد پرستی مهمترین برنامههای من است.
در 13/10/58 حبیبی برنامههای خود را اعلام کرد. وی از ضرورت ادامه انقلاب و وحدت و از بین رفتن انحصارطلبی و فرصتطلبی، کوشش در جهت برقراری عدالت و قسط اسلامی، توسعه صنایع، احیای کشاورزی و تلاش در جهت احقاق حقوق زنان سخن گفت.
برنامههای داریوش فروهر نیز به شرح ذیل فهرست شد:
فراهم داشتن استقلال کامل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و تمامیت ارضی کشور و برکنار داشتن آن از هر گزند، استقلال ملی ایران، ضدیت با نظام سرمایهداری، سعی در جهت استفاده از منابع طبیعی، به کارگیری سرمایههای ملی، مبارزه با بیکاری، ملی کردن بازرگانی خارجی، ملی کردن آموزش، برابری دختران و پسران در امر آموزش، نوسازی ارتش و پاسداشت هنر انقلاب و هنرمندان انقلابی
در 12/10/58 سازمان مرکزی جامعه بختیاریهای مقیم مرکز از نامزدی مدنی حمایت کردند. گروهی از تجار خیابان بوذرجمهری از کاندیداتوری مدنی حمایت کردند.
جامعه روحانیت مبارز نیز در این روز بنی صدر را کاندیدای مورد حمایت خود اعلام کرد و در بیانیهای دلایل خود را از این نامزد به شهر ذیل شرح داد:
1-رئیسجمهور باید در برابر تمام مواد قانون اساسی جمهوری اسلامی خاضع و در اجرای آن ملتزم باشد.
2- انقلاب اسلامی ایران مکتبی است و طرز تفکر رئیس جمهور باید مکتبی باشد.
3- مراعات ضوابط اسلامی را در انتخاب همکاران خود ملتزم باشد
4- از هرگونه گرایش که با روح اسلام سازگار نیست مبری باشد.
5- در برابر اعمال تخریبی تبهکاران و دشمنان انقلاب اسلامی که به امنیت و تمامیت ارضی ایران لطمه وارد میکنند دارای موضع باشد.
6- از اعمال روشهای مستبدانه در برابر نمایندگان ملت بدور و از رهنمودهای امام امت الهام بگیرد.
این مسئله نشان میداد که جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی اختلافاتی دارد و از این رو بود که از نامزدی بنیصدر حمایت میکند. در این میان مهدوی کنی دبیر کل جامعه روحانیت مبارز نسبت به این انتخاب نظر خوشی نداشت و به حسن حبیبی دیگر نامزد انتخاباتی تمایل داشت و او را برای ریاست جمهوری فرد صالحی میدانست اما با این وصف نظر او در اقلیت قرار داشت و البته مخالفتهای خود را با بنیصدر بروز نمیداد.
در 15/10/58 خبر رسید که داریوش فروهر یکی از نامزدهای انتخابات در خیابان استاد نجاتالهی ترور شده است و وی از این حادثه جان سالم به در برده اما راننده او زخمی شده است. کمی بعد این خبر اینگونه اصلاح شده که در اثر بی احتیاطی محافظ فروهر این حادثه پیش آمده و قصدی برای ترور وجود نداشته است.
در همین روز بعد از اعلام نظر امام خمینی(ره) در مورد اتخاد مواضع بی طرفانه در امر انتخابات وزارت کشور اسامی 106 نامزد را از میان 124 نامزد رسماً اعلام کرد.
در این اعلامیه وزارت کشور اعلام کرد نام 18 نفر به دلیل همکاری با حکومت گذشته، ساواک و مخدوش بودن شناسنامه و سوابق کیفری یا کمبود سن از فهرست مورد نظر حذف شده است.
در همین روز مسعود رجوی، حسن آیت و شیخ صادق خلخالی اعلام نامزدی کردند. این خبر از جهاتی عجیب و جالب توجه بود. مسعود رجوی و سازمان مجاهدین خلق در روزهای گذشته همواره از نامزدی امام خمینی حمایت میکردند، اما در آستانه انتخابات نامزد مورد نظر خود را انتخاب کردند.
در مورد حسن آیت هم این نکته جالب توجه بود که نامزد رسمی حزب جمهوری اسلامی جلال الدین فارسی بود اما آیت با توجه به عضویتی که در این حزب داشت شخصاً اعلام نامزدی کرد.
صادق خلخالی از اولین کسانی بود که آمادگی خود را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرده بود، اما مدتی بعد به نفع بنیصدر کنار رفت. اما با فاصله اندکی در یک اظهار نظر رسمی گفت: در وضع فعلی که هرج و مرج مصنوعی به وسیله ایادی خود فروخته و وابسته به ایالالت متحده آمریکا و صهیونیست بینالمللی در کشور هر روز گسترش مییابد با توجه به قاطعیت فوق العاده مجدد کاندیداتوری خود را اعلام میکنم.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از جلال الدین فارسی حمایت کرد. آنچه قبلاً در بعضی جراید انتشار یافته است رای نهایی نبوده است.
خبر رسید که مدنی از فرماندهی نیروی دریایی کنارهگیری کرده است.
به گفته هوشنگ کردستانی جبهه ملی گیلان از نامزدی مدنی حمایت کردند. صنف خبازان و نانوایان تهران و حومه و همچنین نویسندگان و خبرنگاران جراید مرکز در کرمان از مدنی حمایت کردند.
نامزدهای مشخص شدند
در تاریخ 15/10/58 اسامی نامزدهای انتخابات از سوی وزارت کشور اعلام شد. اسامی این فهرست 160 نفره به شرح ذیل بود: سید هادی آیت الله زاده قمی- عبدالرسول مسیحی دم- سید کاظم امامی رضوی - حسن جناب زاده - محمد قباد معتمدی- محمد رحیم قاسمی - تقی درمستیان - داریوش هوده گام - حبیب ایرانلی- ارسطو مقناط - کاظم مهربانپور - داود ملکی نظیف- حسین برتون - محمد حسین جواهریان - ابوالحسن مروج- سعادت اسدی - محمد علی فیروزی نیا- عبدالرضا معاون- نبی شوکت پور لطفی- محمد ابراهیم کرمی- یحیی فروتن- علی اکبر داور- نصرالله خلدی ناجی- سید صادق تقوی- پرویز عدالت منش - محمد ابراهیم حسنپور - جواد قدیمی - محمد جواد اشجریان- محمد علی حقیر- سید منصور احمدی اصل- سیاوش محمودی- ابراهیم میرزایی- علی احمد ایرانی- ضیاءالدین مجید شعبانی- محمد حسن ولدان- مرتضی فدوی- کاظم سامی- نصرالله نوظهور- امیر خورشید زهرایی- مهدی باقر تورچه ارمی سرخابی - شعبان رجب طاووسی - منوچهر اسکندری- سید محمد صدر نیا- حمید محب ارنگه- سید عبدالحسین موسوی- حسین قلی قاسمی- شکرخدا آرن- محمد موسوی واعظ- ایرج کشکولی - عباس شاهین جو- رحیم بنی اسد- فرج الله افشار- ماشاءالله طلاچیان- محمد علی محمدی دوست - داور صالحنژاد خشابی- سید احمد مدنی- ابوطالب ریاحی- غلامرضا اربابی- حسین علی کوهساری خامنه- قدرت الله جمال پور- محمد صیرفی زاده - احمد هری تاش- سید حمید سیفزاده - ذبیح الله سلیمان نژاد- سلیمان سیاسی- سید جواد موسوی خلخالی - جلال الدین فارسی- سید حسن آیت - ابوالحسن بنیصدر- علی اصغر زارعی- علی اصغر حسینیان- مهدی نیک مراد- کرم بخش دولتبه- سید جواد فقیهی حسین آبادی- غلامحسین ثمری- محمد علی باقری - محمد مقدسی- صادق بانکی- جبار سید زاده- نورالدین قریشی- محمد صادق خلخالی- محمد تقی اکبرین- بزرگ تقی سنگدهی- منصور تابش- خلیل آذر - داریوش فروهر - حسین لنکرانی- امیر هوشنگ شمس مستوفی- پرویز کریم پناهی- جواد ضیاء قزوینی- صادق قطب زاده- پرویز حصیری- حسین ارفعیان- سید احمد سیدی- احمد مسعودی- محسن باقرزاده رفسنجانی-محمدباقر حکمت نیا- جان محمد ارمیان- حمید قاضیان- احمد شیخ الطائفه - صفر علی خلیلی - حسن ابراهیم حبیبی - محمد صادق طباطبایی - مسعود رجوی- مصطفی رهنما- محمد مکری.
روز بعد از اعلام اسامی نامزدها، مصطفی رهنما اعلام کرد برای پیروی از دستور امام خمینی مبنی بر عدم نامزدی روحانیون وی از کاندیداتوری استعفا کرده است.
سازمان فجر اسلام با انتشار بیانیه ای از نامزدی جلال الدین فارسی حمایت کرد.
در همین روز خلخالی بار دیگر تغییر موضع داد و در مصاحبه با کیهان گفت: من هیچ کس را در مقابل خودم برای احراز این پست قبول ندارم، ولی به حکم اجبار بنی صدر را مورد تایید قرار میدهم و به احتمال 90 درصد بنی صدر رییس جمهور خواهد شد لیکن مدت زیادی در این پست دوام نخواهد یافت چرا که یک صدم قاطعیت مرا ندارد.
سازمان مجاهدین خلق هم در یک مصاحبه مطبوعاتی مسعود رجوی را نامزد اعلام کرد.
وی برنامه های خود را چنین برشمرد: تلاش در جهت ایجاد شوراهای مردمی، وحدت ضد امپریالیستی- استقلال و تمامیت ارضی- آزادی کامل احزاب- حقوق ملیت ها- ارتش 20 میلیونی - برابری زن و مرد - مساوات اسلامی برای شیعه و سنی، زمین برای دهقان، کار برای کارگر، مسکن، بهداشت، مبارزه با هرج و مرج و حمایت از جنبشهای انقلابی.
در17/10/57 دکتر آیت اعلام کرد که به نفع جلالالدین فارسی کنار میرود. خبر دیگر اینکه آیت الله زاده قمی نیز در تبعیت از فرمان امام از نامزدی کناره گیری کرد. دیگر اخبار انتخاباتی این روز عبارت بودند از: انجمن معلمان ایران و شورای مرکزی سازمان توحیدی مالک اشتر از بنی صدر حمایت کردند.
حزب کارگران انقلابی به حذف نام بابک زهرایی از سوی وزارت کشور اعتراض کرد.
روزنامه نگاران مسلمان با صدور اعلامیهای از نامزدی مسعود رجوی حمایت کردند.
شعبان طاووسی معروف به کابوک متخصص هیپتوتیزم برنامه خود را چنین اعلام کرد: استخدام رسمی همه ملت ایران از بدو تولد، پرورش و تربیت صحیح همه ملت ایران از بدو تولد، اجرای اصول قانون اساسی، خودسازی ملت ایران از طریق آموزش در خود هیپنوتیزم یا عرفان عملی به جوانان، حمایت از آزادی بیان.
در 18/10/58 خبری مبنی بر نامزدی دو مامور ساواکی منتشر شد و افرادی به خاطر مدارک همکاری با ساواک تقاضایشان برای دریافت امتیاز نشریه رد شده بود، نامزد ریاست جمهوری شدند. شمس مستوفی و جناب زاده طبق نظر وزارت ارشاد ساواکی اعلام شدند. این مسئله اعتراضهایی را در پی داشت که البته به جایی نرسید.
گروهی از ایل خاوری خراسان، کانون فرهنگی نواب صفوی، کارکنان صندوق تعاون ایران، مجمع علمی و تحقیقی قرآن از مدنی حمایت کردند.
روزنامه جمهوری اسلامی در خبری از قول آیت الله مشکینی در مورد نامزد حزب جمهوری اسلامی نوشت: معیارهای اسلامی و انسانی برای ریاست جمهوری در جلال الدین فارسی جمع شده است.
حسین برتون یکی دیگر از نامزدهایی بود که شعارهای انتخاباتی خود را در این روز به شرح ذیل اعلام کرد: حفظ و حراست از گسترش دین اسلام، حمایت از قانون اساسی، مبارزه با امپریالیسم، کمک به کشورهای اسلامی، ایجاد همبستگی بین ارتش و سپاه، برابری حقوق مرد و زن، طب عمومی و برپایی نظام جدید فرهنگی.
بررسی صلاحیت نامزدها
بحث صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری از جمله مباحث داغ این روز بود. بیش از یکصد نفر از اقشار مردم از کارگزار و قاضی و نظامی گرفته تا عنصر ساواکی و وابسته به رژیم شاهنشاهی همه مشتاق رقابت بودند. رییس کمیته نظارت بر انتخابات ریاست جمهوی در این دوره موسوی خویینی بود. نظارتی که از سوی او اعمال شد، کمتر از نظارت استصوابی امروزین شورای نگهبان نبود. وی نامزدی یکصد نفر برای ریاست جمهوری را توطئه خواند و این مطلب از سوی وی در بیست و یکم دی ماه در خطبه های نماز جمعه تهران عنوان شد.
به گفته وی: «ما شاهد توطئههای پی در پی بودهایم. یک از همین توطئه ها نامزدی بیش از یکصد نفر برای ریاست جمهوری است. در کجای دنیا سراغ دارید چنین چیزی را. یقیناً این تعداد فراوان نامزدهای ریاست جمهوری برای ملت ایران به مفهوم آزادی و دموکراسی تفسیر نمیشود و به معنی هرج و مرج، به معنی بیضابطه بودن و بیقاعدگی است و همچنان که امام هم فرمودهاند بدون تردید اولین توطئه در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری است.»
وی در فراز بعدی سخنانش گفت:«برای تعیین افرادی از میان نامزدهای وزارت کشور اسامی 106 نفر به حضور امام تسلیم شد. امام بر اساس مسائلی این امر را به عهده ملت واگذار فرمودند که خود ملت، افراد با صلاحیت را انتخاب کنند. من به عنوان نماینده امام در نظارت بر تحقیقات انتخاب شدم. ... من نامزدهای ریاست جمهوری را دعوت کردم به کمیسیون نظارت. با بسیاری از آنان صحبت کردم و در بین گفتگو با مسائلی برخورد کردم... امروز من با ملت ایران این مسئله را در میان میگذارم ... من افرادی که صدرصد واجد صلاحیت نیستند، حذف میکنم. افراد باقیمانده، اجازه تبلیعات خواهند شد. البته این به معنای آن نیست که من یا دیگران صلاحیت آنها را صددرصد تایید میکنیم. تشخیص واجد صلاحیت بون امر بسیار خطیر و مهمی است که این به عهده خود ملت ایران است. کاری که من خواهم کرد حذف افراد صد در صد فاقد صلاحیت است.»
وی در فراز دیگری از سخنانش تاکید کرد:« مگر ممکن است ملت به هر آشغالی اجازه بدهند، رییس جمهور بشود.»
به دنبال این اظهارات و پیشنهاد حذف نام افراد فاقد صلاحیت از لیست سخنرانان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بسیاری از گروههای سیاسی در سراسر کشور حمایت خود را از اقدامات موسوی خویینی ها اعلام کردند. در این میان به خصوص اعلامیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم حاوی نکاتی قابل توجه بود: در فرازی از این نامه خطاب به موسوی خویینی آمده بود: «سخنان شما را در مراسم نماز جمعه درباره کاندیداهای ریاست جمهوری و مصاحبه با آنان و اظهارنظر توده میلیونی شرکت کنندگان را شنیدیم. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم به عنوان خود و هم به عنوان نماینده افکار میلیونها ملت مسلمان آگاه و بیدار اعلام مینماید کاندیداهایی که چند نفر از آنها را ارایه دادید، حق استفاده از رادیو و تلویزیون را نخواهند داشت تا حفظ مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران از هر گونه ابتذال و انحراف به دور باشد و توطئه دشمنان ملت ایران قدم به قدم خنثی گردد.»
بعد از این سخنان در 23/10/58 احمد بهار عضو کمیسیون بر تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد حداکثر 10 نفر از کاندیداهای ریاست جمهوری حق استفاده از تبلیغات رادیو و تلویزویون دارند و 96 نفر دیگر از این حق محروم هستند.
در 25/10/58 احتمال کنارهگیری فارسی به خاطر شبهه قانون اساسی و ایرانی الاصل نبودن او مطرح شد. این مسئله حزب جمهوری را با وضعیت دشواری مواجه ساخت. از طرفی میدیدند که رقیب اصلی انتخاباتی آنان یعنی ابوالحسن بنیصدر از حمایت گسترده برخوردار است و از سوی دیگر فکر نمی کردند که جایگزین مناسبی را برای فارسی انتخاب کنند.
جلالالدین فارسی در اعتراض به این موضوع عنوان کرد: پدرش 80 سال پیش از این تاریخ از هرات به مشهد آمده، ولی شناسنامه ایرانی نگرفته و از گذرنامه افغانی استفاده میکرده ولی خود وی در مشهد به دنیا آمد و شناسنامه ایرانی دارد.
در همین تاریخ شیخ علی مراد خانی ارنگه ( تهرانی) با انتشار نامه سرگشاده به امام و حمله شدید به رهبران حزب جمهوری اسلامی و اعتراض به نامزدی جلالالدین فارسی و اشاره به ایرانینبودن او و تبلیغات پرهزینه و بی فایده برای او وزارت کشور و هاشمی رفسنجانی سرپرست این وزارتخانه را مسئول دانسته و او را متهم به خیانت به قانون اساسی کرد و متذکر شد که او در وظایفش کوتاهی کرده است و اکنون که انتخابات در راه است، باقی بودن هاشمی رفسنجانی در این منصب جایز نیست.
هاشمی هم در پاسخ گفت: امام پرونده را خواستند که من به همراه جلال الدین فارسی به خدمت امام رفتیم و امام پس از بررسی فرمودند که ایشان ایرانیالاصل نیست و بهتر است که خودشان کنار بروند و فارسی به حزب نوشت و حزب هم پس از یک روز بررسی درخواست وی را قبول کرد. وزارت کشور هم چون امام فرمودند ایشان را حذف کرد.
با این همه هاشمی گفت: البته از نظر شخص من در مورد ایرانیالاصل بودن ایشان این است که فارسی ایرانی الاصل هستند.
با کنار رفتن جلال الدین فارسی شانس دکتر حسن حبیبی افزایش یافت و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و صدوقی و مدنی از او حمایت کردند.
علاوه بر حزب جمهوری اسلامی بسیاری از نیروهای ملی از جمله مصطفی کتیرایی، یوسف طاهری قزوینی، عزت الله سحابی، محمد توسلی، هاشم صباغیان، حسن عربزاده، عبدالعلی اسپهبدی، فریدون سحابی، محمد مهدی جعفری و ابوالفضل حکیمی از حبیبی حمایت کردند.
جالب اینکه حزب توده نیز از این نامزد اعلام حمایت کرد و در بیانیه مطرح ساخت: پیشنهاد روشن ما این است که برای نشان دادن متحدترین پشتیبانی از خط امام خمینی همه با هم آقای حسن حبیبی را که مورد تایید محافل وسیعی از روحانیون مبارز هوادار خط امام نیز قرار دارد مورد پشتیبانی قرار دهیم.
به فاصله چند روز به برگزاری انتخابات با توجه به سخنان امام خمینی مبنی بر اینکه کسانی حق شرکت در رقابت انتخاباتی را دارند که به قانون اساسی رای داده باشند. صلاحیت مسعود رجوی برای حضور در این عرصه رد شد. این مسئله اعتراض شدید نیروهای سازمان مجاهدین خلق را در پی داشت و وقتی روشن شد به هیچوجه امکان تغییر این شرایط و حضور مجدد مسعود رجوی در انتخابات وجود ندارد، سازمان مجاهدین خلق و چریکهای فدایی خلق اعلام کردند که انتخابات را تحریم میکنند.
نتایج
بالاخره در 5/11/58 اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و مردم برای انتخاب رییس قوه مجریه پای صندوقهای رای رفتند. بعد از پایان رایگیری شمارش آرا چند روز به طول انجامید و در نهایت در 9/11/58 ستاد انتخابات کشور اعلام کرد که در روز رای گیری 14میلیون و 146 هزار و 622 نفر شرکت کردند.
آخرین نتایج به شرح ذیل اعلام شد:
سید ابوالحسن بنی صدر10709330
سید احمد مدنی2224554
حسن ابراهیم حبیبی 674859
داریوش فروهر 133478
صادق طباطبایی114776
کاظم سامی89270
صادق قطب زاده48547
بقیه کاندیداها2110
بدین ترتیب مشخص شد که 42/67 درصد مردم در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری شرکت کردند.
فتاح غلامی / جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد