بازنمایی اغراق‌آمیز رفتار، یا ویژگی‌های اشخاص به منظور مضحک جلوه دادن آن، تعریفی است که از کاریکاتور در دایرة‌المعارف هنر، ارائه گردیده است. بر اساس این تعریف، کاریکاتور، وسیله‌ای است که برای طعن و هجو اجتماعی و سیاسی، به کار برده می‌شود.
کد خبر: ۷۳۳۹۷۵
تاریخچه‌ی کاریکاتور

این تعریف در فرهنگ عمید، به این شرح است:
«کاریکاتور Caricatore: تصویر خنده‌آور، شکل مضحک، نوعی نقاشی که نقاش، تصویری از کسی بکشد که با وجود شباهت، مضحک باشد.»
و دکتر محمد معین،‌ در این باره می‌نویسد:
«کاریکاتور: شکل و تصویری مضحک که نقاش در ترسیم آن از نکات و دقایق مشخص موضوع استفاده کند و آن نکات و دقایق را بارزتر و بزرگتر نشان دهد و در عین حال، تصویر باید با اصل موضوع شبیه باشد.»
صرف‌نظر از تعریف کاریکاتور و نقصانی که در تعاریف فوق، ممکن است وجود داشته باشد، آنچه بیشتر مدنظر هنرمندان و فعالان این عرصه است، کارتون ادیتورال (Editorial Cartoon) یا کاریکاتور روزنامه‌ای می‌باشد که برخی آن را از پدیده‌های هنری دوران رنسانس می‌دانند.
و برخی دیگر، معتقدند:
«هنر کاریکاتور خیلی پیش از پیدایش روزنامه‌نگاری و حتی اختراع صنعت چاپ در دنیا رواج داشته و در واقع عمری به درازای تاریخ مکتوب انسان دارد. قرن‌ها پیش از این که اصطلاحات کاریکاتور، کارتون (یا هر عنوانی که در زبان‌های مختلف به آن داده شده) ابداع گردد، این هنر در عصر باستان شناخته شده و رواج داشته است.
اولین کاریکاتورهایی که در آنها مسائل سیاسی و اجتماعی مطرح شد، در حفاری‌های شهر پمپی به دست آمده که تقریباً 1900 سال پیش در زیر گدازه‌های آتشفشانی پنهان بود. این کاریکاتورها بر روی ستون‌های سنگی کنده شده بود و در معرض دید همگان قرار داده می‌شد.»
و در تاریخچه آنچه که امروزه با عنوان کاریکاتور روزنامه‌ای، مطرح است، می‌گویند: پدید آمدن شیوه‌های تازه‌ای برای تکثیر یک اثر هنری در آن سالها [قرن هفدهم میلادی]، مثل لیتوگرافی، کلیشه‌سازی، کنده‌کاری و چاپ، کاریکاتور را به شکل هنری مردمی، مطلوب عامه کرد.
در نخستین روزهای نشو و نمای این هنر، با نام‌هایی چون اگوستینو کاراچی Agustino Caracci و جیوانی برنی‌نی Giovanni Barnini در ایتالیا به عنوان پیشگامان هنر کاریکاتور و طنز ترسیمی برمی‌خوریم؛ ولی اوضاع و احوال اجتماعی و سیاسی ایتالیا در آن زمان به گونه‌ای نبود که این هنر بتواند بدان‌سان که باید و شاید تأثیری فراگیر داشته باشد. در اواخر قرن هفدهم میلادی، آزادی بی‌قید و بند مطبوعات در هلند از سویی و گرد آمدن گروه بسیاری از نقاشان و هنرمندان وقت در این کشور، هلند را میدان فعالیت کاریکاتوریست پرکاری چون رومین دوهوگ Romin De Hoog ساخت. شهرت و محبوبیت او حتی از مرزهای کشورش فراتر رفت، تا جایی که کاریکاتورهایش با ترجمه و زیرنویس، راهی فرانسه و انگلستان شد.
در همین زمان در فرانسه و انگلیس نیز با توجه به اوضاع و احوال سیاسی، کاریکاتور به عنوان حربه‌ای در درگیری‌های جناح‌های مختلف سیاسی مورد استفاده قرار گرفت.
ویلیام هوگارت William Hugart از جمله کسانی است که در این راه، مکتب تازه‌ای در انگلستان به وجود آورد. آثار هوگارت راه‌گشای افراد دیگری در این زمینه شد که از میان آنها نام جیمز گیلاری James Gillary پدر و بنیانگذار کاریکاتور سیاسی در انگلستان و رولاندسون Rolandson بیش از همه می‌درخشد.
فرانسویان نیز به نوبه خود در این راه تکاپو کردند. کاریکاتور سیاسی که در دوران لویی شانزدهم به شدت سرکوب شده بود، قبل و در جریان انقلاب کبیر فرانسه جان تازه‌ای گرفت و رونق‌بخش شبنامه‌هایی شد که به مدد صنعت چاپ، دست به دست در میان مردم می‌گشت. پس از پایان انقلاب، اتفاقی در پاریس افتاد که آینده طنز ترسیمی و کاریکاتور روزنامه‌ای را دگرگون کرد. در نوامبر سال 1830 چارلز فیلیپون Philipon Charles سنگ بنای نشریه‌ای به نام کاریکاتور را گذاشت که می‌توان از آن به عنوان نخستین نشریه صرفاً فکاهی و انتقادی سیاسی یاد کرد. ...
در سال 1841م هفته‌نامه پانچ Punch در انگلستان پا به عرصه وجود گذاشت.
کاریکاتوریست اصلی این نشریه جان لیچ Johnlich بود که می‌توان کارهایش را الگوی اصلی کاریکاتور روزنامه‌ای به شکلی که بعداً در تمام جهان مرسوم شد، دانست.»
و درباره‌ِی تاریخچه‌ی کاریکاتور در ایران، گفته می‌شود:
«پیشینه ورود کاریکاتور رسمی مطبوعاتی به ایران، با هفته‌نامه ملانصرالدین که در آستانه انقلاب مشروطه در قفقاز چاپ می‌شد، پیوندی عمیق دارد. چرا که برای نخستین بار، کاریکاتور مطبوعاتی به مفهوم نقد طنزآمیز مناسبات سیاسی و اجتماعی، توسط کاریکاتوریست‌های ماهر و هنرمند این مجله به ایران راه یافت و یکی از زمینه‌های مؤثر پیدایش و رشد کاریکاتورهای مطبوعاتی در ایران شد...
کاریکاتورهای مطبوعاتی که از هفته‌نامه ملانصرالدین سرچشمه گفته بودند و بعدها توسط نخستین نشریات و روزنامه‌های طنز ایران بخصوص روزنامه آذربایجان چاپ تبریز، گسترش یافتند، به سرعت طنز عامیانه و انتقادی مردم را در قالب طرح‌های هجایی و فرهنگ مکتوب، گسترش دادند... عظیم‌زاده، نقاش اهل تبریز و از بنیانگذاران هنر کاریکاتور در ایران ـ که خود از شاگردان روتر و شیلینگ [کاریکاتوریست‌های هفته‌نامه ملانصرالدین] بود ـ توانست با بهره‌گیری از شیوه طراحی روتر، اما با خط و ترکیب‌بندهای ساده‌تر، نخستین کاریکاتورهای بومی ایران را پایه‌گذاری کند... عظیم‌زاده توانست بعد از تعطیلی ملانصرالدین، نشریه فکاهی ـ سیاسی آذربایجان را که در زمان انقلاب مشروطه به ارگان سردار ملی ستارخان، شهرت یافته بود، با کاریکاتورهایش رونق بخشد.»
طبیعی بود که با غنای زبان فارسی که شامل: اصطلاحات بسیار، ضرب‌المثل‌های گوناگون، کلمات عامیانه و کنایات فراوان است، این هنر در ایران، به شیوه‌ای دیگر، درآید و در شرایط سخت استبداد و خفقان ستمشاهی، عنوان «شمشیرهای برهنه بر روی جباران» را به خود اختصاص دهد.
اولین دفتر نامه طراحان که در سال 1378 به چاپ رسید، در ستایش طراحان و کاریکاتوریست‌ها آورده است:
«این روزگار، روزگار دیگری است و اگر شاه اولیا(ع) فرمود که فرزند زمان خویش باشید هم بدین معنی است که حقایق و معارف را با ابزارهای نو دریابید و یکی از ابزارهای نوین درک حقایق و معارف، طرح‌های طراحان و کاریکاتوریست‌هاست. طراحان و کاریکاتوریست‌های زمانة ما، شاعران بی‌کلمه‌اند، عارفان بی‌سخن‌اند، صفدران بی‌شمشیرند. اینان‌اند که با طرح‌هایشان، همچون شاعر ضدظلمی چون سیف‌الدین فرغانی، خطاب به نو دولتان و ظالمان فریاد می‌دارند که:
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت زنا کسان شما نیز بگذرد

اینان‌اند که با طرح‌هایشان همچون لسان‌الغیب بیان می‌دارند که:

یارب این نو دولتان را با خر خودشان نشان
کاین همه ناز از غلام ترک و استر می‌کنند

کاریکاتورها، شمشیرهای برهنه‌اند که بر روی جباران کشیده می‌شوند. کاریکاتوریست‌ها، بی‌معرفتان و دنیاپرستان را به تمسخر می‌گیرند و اهل زور و تزویر را رسوا می‌کنند. زبان طرح و کاریکاتور، زبانی است رمزی، بین عارفان و روشنفکران و فرزانگان. آدم‌های گول و منگ، آنها را پائین می‌گیرند و بالا می‌گیرند و چپ و راست می‌کنند و از آن چیزی درنمی‌یابند؛ ولی اهل معرفت و هوشمندان و زیرکان، با یک نظر، سخن و مقصود طرح را درمی‌یابند.
قرن آینده، قرن عارفان است. قرن آینده، قرن خداپرستان است. با این سیل اطلاعات و درهم آمیختن فرهنگ‌ها، زمانه، زمانة طراحان است. قرن آینده، قرنی است که طراحان و کاریکاتوریست‌ها، با گردش قلمی و عشوه‌ی رنگی و ترسیم طرحی، کار صد مقاله کنند. قرن آینده، قرن هنر هشتم است.»(1)
عرصه‌ی طراحی و کاریکاتور نیز همچون دیگر عرصه‌های هنری و مطبوعاتی، در دوران ستمشاهی پهلوی،‌ در تیول افرادی بود که قلم به نان فروخته بودند و آنچه استاد ازل گفت بگو، می‌گفتند و کسانی هم که دردی داشتند،‌تاب گفتن و قلمی کردن نداشتند که برخی از آنها که این کردند، در سیاه‌چالها گرفتار شدند و قلم‌شان را شکستند.
تنها تعزیه‌گردان این عرصه، در عصر شاهنشاهی پهلوی، نشریه‌ی توفیق بود که نمونه‌ای از طنز روشن و سیاسی آن، که درباره‌ی ازدواج نخست‌وزیر بهایی رژیم است، به شرح زیر می‌باشد:
«یک ابتکار دیگر کاکا توفیق
بعد از ازدواج آقای نخست‌وزیر همه‌ی مردم[!؟] منتظر بودند تا ببینند روزنامه توفیق چه شوخی‌هایی راجع به آن خواهد ساخت و محافل مختلف بی‌صبرانه، انتظار انتشار شماره آینده توفیق و دیدن کاریکاتورها و لطیفه‌های توفیق راجع به این ازدواج را می‌کشیدند.
موضوع از این نظر برای مردم جالب بود که سالها بود در مطبوعات، بخصوص در روزنامه توفیق راجع به زن نداشتن آقای نخست‌وزیر بحث می‌شد و مقالات خوشمزه‌ای در توفیق چاپ شده بود تا اینکه امروز مطلع شدیم توفیقتون یک ابتکار دیگر بخرج داده و گلدان جالبی را همراه با یک نامه خوشمزه، برای خانم آقای نخست‌وزیر فرستاده‌اند که هر دو آنها را در زیر ملاحظه می‌فرمائید:
سرکار خانم لیلا خانم هویدا
مطمئناً شما چشم روشنی‌های زیاد و گران‌قیمتی به مناسبت ازدواجتان دریافت داشته‌اید، ولی از طرف کاکا توفیق، چیز دیگری دریافت می‌‌دارید که از لحاظ به درد خوردن یقیناً با ارزش‌تر از همه آنهاست. این چیز گلدانی است با مشخصات و محاسنی به شرح زیر که وسیله‌ی ممولی ارسال خدمت ‌می‌گردد:
1ـ به طوری که ملاحظه می‌فرمایید گلدانی انتخاب شده که موقع دعوای زن و شوهری،‌ استفاده از آن، سهل و ساده و عملی باشد.
2ـ فرم آن به شکل گرز رستم انتخاب شده است.
3ـ ضمن اینکه زیاد سبک وزن است، ضربات سنگین دارد.
در خاتمه یادآور می‌شود که بزرگترین حُسن این گلدان، آن است که نشکن است و هر قدر هم که محکم توی کله بخورد، گلدان نمی‌شکند!
کاکا توفیق»(2)
همانگونه که انقلاب اسلامی ایران، در بین انقلابات جهان، دارای ویژگی‌های منحصر به فرد بود، فعالیت‌های انقلابیون نیز، از ویژگی‌های منحصر به فردی برخوردار بود.
زمانی که طراحان و کاریکاتوریست‌های وطنی! در فکر پرداختن به معلول بودند و با کشیدن پیپ و عصای امیرعباس هویدا، خود و دیگران را سرگرم می‌کردند، طراحان بی‌نام و نشانی پای به عرصة طراحی نهادند که شناسایی آنان و جمع‌آوری، طرح‌های ساده‌اشان، به معضلی برای ساواک، تبدیل شد.
در یکی از اسنادی که این حضور پررنگ و بدیع را به تصویر می‌کشد، می‌خوانیم:
«روز جاری کاریکاتورهایی از شاهنشاه که در دست راستش شلاق (بر روی دسته شلاق نوشته شده ساواک) و در دست چپش اسلحه‌ای نقش بسته و در زیر آن اصطلاحاتی از قبیل: ملت، روشنفکر، کارگر، کشاورز، کتابهایی به نام قانون و حقوق بشر، حقایق، قرآن مجید، نهج‌البلاغه و آقا چه کرده‌اند، گناه، آخه چه گناهی و نپرس، نوشته شده [پخش گردیده است.](3)
اخیراً مجموعه‌ای از اینگونه کاریکاتورهای مردمی برای ثبت در تاریخ به دست انتشار سپرده شده است تا در تحلیل انقلاب خونرنگ اسلامی، خصوصاً هنر انقلاب، مورد استفاده واقع گردد.
این مجموعه تحت نام «طرحها و کاریکاتورهای مردمی به روایت اسناد ساواک» در 188 صفحه، از سوی مرکز بررسی اسناد تاریخی منتشر شده است.

پی‌نویس‌ها:
1ـ نامه طراحان (دفتر اول) ـ انتشارات روزنه ـ چاپ اول ـ 1378، سیداحمد بهشتی شیرازی.
2ـ روزنامه توفیق و کاکا توفیق ـ دکتر فریده توفیق ـ نشر آبی ـ چاپ دوم 1384 ـ صص 25 ـ 24.
3ـ سند شماره 16375/20 ه‍ 11 ـ 12/9/57 ـ ضمیمه شماره 1.

برگرفته از: مقدمه کتاب طرحها و کاریکاتورهای مردمی به روایت اسناد ساواک؛ مرکز بررسی اسناد تاریخی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها