در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
فصل گذشته دکو روزهای بسیار سختی را در ورزشگاه نیوکمپ پشتسر گذاشت و در حالی که خیلی از بازیها را به دلیل آسیبدیدگی از دست داد، نتوانست حضوری موثر در ترکیب بارسلونا داشته باشد و به چلسی پیوست. چلسی زیرنظر اسکولاری با چلسی آورام گرانت و پیش از آن ژوزه مورینیو متفاوت است.
اسکولاری در این باره میگوید: ما فوتبال آزادتری بازی میکنیم. بازیکنان میتوانند ضربات بیشتری به توپ بزنند و به هم نزدیکتر بازی کنند. ما اکنون بازیکنانی مثل دکو در تیم داریم که میتواند این تفاوت را ایجاد کند. جز دکو، افرادی چون فرانک لمپارد و نیکولا آنلکا نفراتی هستند که فوتبالی تکنیکی به نمایش میگذارند. الان تیم ما برزیلیتر از گذشته است.
دکو معمولا در نقش بازیساز بازی میکند، ولی بیشتر موفقیتهای او زمانی به دست آمده که در نقش غیرتخصصی به کار گرفته شده است. زمانی که دکو عضوی از پورتوی قهرمان اروپا در سال 2004 بود، مورینیو او را در سیستم 2 - 1 - 3 - 4 به عنوان ارتباط دهنده خط میانی و حمله به کار میگرفت.
دوندگی کاشپتیا و مانیش به او فضای لازم برای حرکت کردن و استفاده از تکنیکش را میداد. در بارسلونا او در روش 3 - 3 - 4 رایکارد در بیشتر روزها در نقش هافبک سمت راست بازی میکرد و مثل ادمیلسون و ژاوی وظیفه داشت به یک اندازه در حمله و دفاع مشارکت داشته باشد.
در آن زمان او مجبور بود بیشتر تکل بزند و کمتر به فکر گلزنی باشد. این انعطاف تاکتیکی او باعث شد در تیم فرانک رایکارد، نقشی کلیدی به عهده گیرد و این همان تیمی بود که در سال 2006 به طور توام قهرمان لیگ اسپانیا و لیگ قهرمانان اروپا شد.
اسکولاری که قبلا در تیم ملی پرتغال شناخت لازم از بازی دکو را به دست آورده، در حضور بازیکنانی چون فرانک لمپارد و میشائیل بالاک جایی ثابت برای دکو در نظر گرفته است. او در طول فصل از دکو در نقشهایی متفاوت استفاده کرده است.
او معمولا زمانی که لمپارد و بالاک به طور ثابت به میدان میروند، دکو را در کنارهها به بازی میگیرد ولی زمانی که بالاک روی نیمکت باشد، دکو را در نقش بازیساز اصلی مورد استفاده قرار میدهد.
مردی از سائوپائولو
دکو در سائو برناردو دوکمپوی برزیل به دنیا آمده که در ایالت سائوپائولو واقع شده است. اولین تیم او ناسیونال از منطقه پائولیستا بود. کورینتیانس در سال 1996 وی را به خدمت گرفت ولی او را به تیم دومش کورنیتیانس آلاگوانو فرستاد که در شمالغربی برزیل واقع است. این تیم بازیکنان جوان زیادی را به فوتبال برزیل تحویل داده است. پهپه مدافع رئال مادرید که مثل دکو تصمیم گرفت پیراهن تیم ملی پرتغال را به تن کند هم در همین تیم پرورش یافته است.
در سال 1997 دکو به تیم سرشناس بنفیکا پیوست، ولی به آلورکا قرض داده شد و آنجا در کنار مانیش و هوگوبیال که بعدها ملیپوش شدند، به میدان رفت. با حضور این بازیکنان آلورکا به لیگ دسته اول پرتغال صعود کرد. با وجود بازیهای خوبی که دکو انجام داد، گراهام سونس متقاعد نشد که دکو میتواند مهره ارزشمندی برای بنفیکا باشد.
به همین دلیل این مربی اسکاتلندی دکو را به سالگیروش قرض داد. در سالگیروش بازی دکو شکل دیگری گرفت و مبدل به یکی از بهترینهای لیگ پرتغال شد. او در سال 1999 راهی پورتو رقیب همیشگی بنفیکا شد.
در پیراهن پورتو، دکو خیلی خوب شروع کرد و با توجه به اینکه در هیچ رده ملی برای تیم ملی برزیل بازی نکرده بود، به حضور در تیم ملی پرتغال تشویق شد. طبق قوانین او مجبور بود تا 6 سال از زمان ورودش به پرتغال صبر کند تا بتواند برای تیم ملی پرتغال بازی کند.
عدهای از پرتغالیها معتقد بودند یک بازیکن برزیلی نباید پیراهن پرتغال را به تن کند؛ اما استعداد و بازیهای خیرهکننده دکو پاسخ خوبی برای آنها بود. در یک نظرسنجی 60درصد از خوانندگان روزنامه ورزشی ابولا معتقد بودند. دکو باید برای تیم ملی پرتغال بازی کند.
با اینحال لوئیس فیگو و روی کاستا پشت پرده علیه ورود دکو به تیم ملی پرتغال جبهه گرفتند؛ اما اسکولاری که از سال 2003 مربی پرتغال شد، گفت: من کسی هستم که باید تصمیم بگیرم چه کسی باید برای تیم بازی کند و من معتقدم دکو کیفیت لازم برای بازی در تیم ملی را دارد. او تکنیکی و شوتزن است.
زندگی جدید
دکو در مارس سال 2003 اولین بازی ملیاش برای پرتغال را انجام داد و جالب اینکه این بازی در برابر سرزمین مادریاش برزیل بود. این بازی یک بازی رویایی برای دکو بود؛ چون او از روی نیمکت به بازی آمد و با یک ضربه آزاد تماشایی گل پیروزی بخش پرتغال را به ثمر رساند. این نخستین برد پرتغال برابر برزیل از جام جهانی 1966 بود.
دکو پس از بازی گفت: میخواهم این موضوع را روشن کنم که به دلیل دعوت نشدن به تیم برزیل، پرتغال را انتخاب نکردم. مطمئن بودم دیر یا زود مرا به تیم ملی برزیل دعوت میکردند. هدف من از پوشیدن پیراهن تیم پرتغال این بود که به لطفهایی که به من کردند پاسخ بدهم. این کشور به عنوان یک فوتبالیست به من خیلی کمک کرده است. هواداران فوتبال در خیابان از من میخواستند برای تیم پرتغال بازی کنم. البته این تصمیم آسانی نبود. قلبم به من میگفت برای کشوری که به آن تعلق دارم بازی کنم، چون من عوض نشدهام و خون برزیلی در رگهایم در جریان است. گذشتهام را فراموش نکردهام و هنوز برزیل را دوست دارم.
ماجرای پرتغالی شدن دکو که اصلیتی برزیلی داشت، موجب شده همه فراموش کنند، اوزه بیو اصلیتی موزامبیکی داشت. اوزه بیو اسطوره فوتبال پرتغال است که در سال 1966 تیم پرتغال را به مقام سوم جام جهانی رساند. دکو هم خیلی دوست داشت با پرتغال در یورو 2004 قهرمان شود؛ اما پرتغال در فینال در حالیکه میزبان یونان بود، شکست خورد.
ترک پرتغال
پس از آن که مورینیو پورتو را به مقصد چلسی ترک کرد، دکو در صدد برآمد راهی تیمی بزرگ و صاحب نام شود و وقتی پیشنهاد 10 میلیون پوندی بارسلونا رسید، مسوولان پورتو با انتقال دکو موافقت کردند. در تیمی که رونالدینیو و ژاوی را در اختیار داشت، اینگونه به نظر میرسید که دکو باید برای حضور در ترکیب ثابت بجنگد؛ اما بعکس این قضیه اتفاق افتاد و دکو در پایان فصل اول حضورش در بارسلونا، بهترین بازیکن لالیگا شناخته شد. یک فصل بعد که بارسلونا قهرمان اروپا شد، تردیدی باقینماند که او اشتباهی در انتخاب بارسلونا مرتکب نشده است.
فصل بعد شرایط دکو تغییر کرد. مدیران باشگاه معتقد بودند او روی بازیکنان جوان باشگاه تاثیر منفی میگذارد. آنها همچون رونالدینیو او را مقصر کسب نتایج ضعیف میدانستند. او با رایکارد، مربی تیم دچار اختلاف سلیقه شد. از طرف دیگر دکو در زندگی شخصیاش دچار مشکلات بیشتری شد و 2 طلاق، 4 بچه و رسواییهای اخلاقی او دائما تیتر مطبوعات میشد. البته فروش دکو یک سال به تعویق افتاد و در تابستان 2008 به چلسی رفت. به عقیده مسوولان بارسا 8 میلیون پوند برای یک بازیکن 30ساله که از دوران اوجش فاصله گرفته مبلغ مناسبی بود.
در چلسی، دکو بدون مشکل هم نبوده است. اخراج شدن در بازی مقابل رم اوج مشکلات او بود و موجب شد پس از شروعی خوب در 2 ماه اول آمدن وی به لندن، ارزشهایش زیر سوال برود. با این حال در اسفند زمانی که چلسی در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا، به دیدار یوونتوس برود، اسکولاری روی خلاقیت دکو حسابی ویژه باز کرده است.
دکو: از مطبوعات اسپانیا خسته شده بودم
لندن را چطور دیدی و چطور توانستی خودت را با شرایط جدید تطبیق بدهی؟
تفاوتهای زیادی بین لندن و بارسلونا وجود دارد؛ چون بارسلونا کوچکتر است. لندن شهر بسیار بزرگی است هوا اینجا سردتر است؛ اما من خیلی راحت با شرایط جدید خو گرفتم. من چند بازیکن چلسی نظیر ریکاردو کاروالیو، پائولو فریرا، هیلاریو و بلتی را از قبل میشناختم. اینجا خیلی خوشحالم.
لوئیز فیلیپه اسکولاری در این زمینه چقدر به تو کمک کرده است؟
بودن او اینجا خیلی مهم است؛ چون اینجا باشگاه جدیدی است و من فقط چند بازیکن را میشناسم. او مربی تیم است و تاثیر زیادی روی من دارد.
چه تفاوتی بین فشارهای موجود در چلسی و بارسلونا وجود دارد؟
اینجا تمرکز روی فوتبال آسانتر است؛ چون در بارسلونا 2 روزنامه ورزشی وجود دارد که دائما درخصوص بازیکنان مطلب مینویسند. آنها حتی درباره تمرینات تیم هم مینویسند، اما اینجا همه چیز آرامتر است. تمرینات ما دور از شهر انجام میشود و هیچ تماشاگر یا خبرنگاری آنجا نیست. این کار را راحتتر میکند.
چگونه زبان انگلیسی یاد میگیری و چطور با دیگر بازیکنان ارتباط برقرار میکنی؟
انگلیسیام خوب نیست؛ اما میتوانم کمی صحبت کنم. با شنیدن صحبت دیگران انگلیسی یاد میگیرم. الان چند هفتهای است که یادگیری زبان را شروع کردهام. سعی میکنم بهتر صحبت کنم، ولی این به زمان نیاز دارد. این برایم یک مبارزه جالب است.
رابطهات با اسکولاری چگونه است؟ او را چطور آدمی میدانی؟
من قبلا در تیم ملی با او کار کردهام. او شخصیت مثبتی دارد. ما ارتباط خوبی با هم داریم. شاید باورش سخت باشد؛ اما او بیرون زمین آرام است. او کسی است که میتوانم درباره همه چیز با او صحبت کنم. اسکولاری بسیار شوخطبع است؛ اما در زمین تمرین و مسابقه بسیار پرسروصداست و با کسی شوخی ندارد.
تو با ژوزه مورینیو هم کار کردهای. میتوانی او را با اسکولاری مقایسه کنی؟
آنها شبیه هم هستند؛ چون هر دو شخصیتی استثنایی دارند، اما از جهاتی با هم تفاوت دارند. اسکولاری در طول هفته با بازیکنان بیشتر صحبت میکند؛ اما مورینیو بیشتر روی آمادهسازی برای بازی تمرکز دارد و وقتی لازم باشد به صورت شخصی با بازیکن صحبت میکند.
زمان زیادی از آمدنت به فوتبال جزیره نمیگذرد. چطور اینقدر زود با شرایط جدید کنار آمدی؟
اینجا بازی نسبت به اسپانیا بیشتر فیزیکی است و سریعتر انجام میشود. بازی مستقیم بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. فکر میکنم به دلیل تجربهام راحتتر توانستم با بازی در اینجا تطبیق یابم.
چه بازیکنی بیش از دیگران در استامفورد بریج روی تو تاثیر گذاشته است؟
به نظر من چلسی بهترین هافبکهای جهان را در اختیار دارد. خط میانی قدرتمندترین قسمت تیم ماست. با این حال بازیکنی که مرا تحت تاثیر قرار داده، جان تری است. او شخصیت قوی و فوقالعادهای دارد. او رهبر تیم ماست و یک بازیکن کامل.
تو با پورتو و بارسلونا لیگ قهرمانان را بردهای. فکر میکنی میتوانی با چلسی هم این کار را تکرار کنی؟
بله. تیم ما برای فتح لیگ قهرمانان به اندازه کافی قدرتمند است. تیم ما تقریبا همان تیم فصل گذشته است. معتقدم چلسی فصل قبل کمی بدشانس بود. برای قهرمانی باید هم خوب بازی کنید، هم خوششانس باشید. باید سعی کنیم به فینال رم برسیم و در آنجا هر چیزی میتواند رخ دهد.
چه رقبایی در لیگ برتر انگلیس در سر راه قهرمانی دارید؟
منچستریونایتد، مدافع عنوان قهرمانی یکی از اصلیترین رقبای ماست. لیورپول هم تیم بسیار قدرتمندی است. آنها دفاع بسیار قدرتمندی دارند که بسختی تسلیم میشود. آرسنال را نباید از کورس قهرمانی دور بدانیم. آنها هم تعدادی بازیکن بزرگ دارند.
مترجم: مزدک میرزایی
منبع: World Soccer
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه