در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اگر به فلسفه همین شب یلدا نیک بنگریم، به فراست در می یابیم که چه بسیار هموطنانی از قومیت ها و مذاهب مختلف به بهانه این شب بلند دور هم جمع می شوند و به یکدیگر تبریک می گویند.
در واقع، اپیدمی شدن این تبریک گفتن های یلدا، این پیام ارزشمند را هم تداعی می کند که این جشن ملی توانسته است موجی از اتصال و ارتباط را بین تار و پود اقوام مختلف ایرانی برقرار کند.
بی گمان، "وفاق ملی" زمانی به بایسته ترین شکل ممکن محقق می شود که هر ایرانی به ملیت اش افتخار کند و مراسم هایی چون شب یلدا را به عنوان بخشی از این ملیت افتخار آمیز تکریم کند.
علاوه بر یلدا، جشن نوروز نیز این پتانسیل کم نظیر را در یکپارچگی کشور، به شیرینی ایفا می کند و به طور نمونه، شاهد هستیم که فردی از اهل سنت در شهر مرزی مثل بانه تا شهروندی شیعه از شرقی ترین نقطه خراسان، هر دوی آن ها نوروز را با شوق فراوان جشن می گیرد.
حال وقتی چنین فرصتی مهیا و چنین بستری برای اتحاد و همدلی گسترده است، وظیفه تک تک ماست که از این اعیاد، در راه اتحاد بیشتر بهره ببریم.
اگر به تاریخ ایران باستان، نگاهی اجمالی بیندازیم، شمار زیادی از جشن ها و مراسم های این چنینی را می توان پیدا کرد که برخی از آنان هنوز پابرجا و پاره ای از آنها نیز از یادها رفته و منسوخ شده اند.
"روزامید" در ششم فروردین ماه، جشن "سیزده به در" در 13 فروردین، جشن خردادگان در خردادماه ، جشن نیلوفر در تیرماه، جشن مهرگان، جشن آبانگان و بسیاری از آیین های ملی دیگر را می توان نام برد که از آن ها می توان به مثابه بهانه هایی زیبا برای با هم بودن بهره جست.
علاوه بر جشن های ملی، جشن های مذهبی نیز کارکردی مشابه دارند و رنگ و بویی از اتحاد ملی نیز در آن ها موج می زند.
زیرا اکثر شهروندان ایرانی، از علقه های مذهبی همسویی برخوردار هستند و به همین دلیل این جشن های مذهبی و حتی عزاداری های دینی هم، فضای همدلی و "روحیه همسنگری" را اشاعه می دهد.
نمونه عینی تاثیر مناسبت های مذهبی بر وفاق ملی را می توان در مراسم های ماه محرم جستجو کرد. آنجا که از کودک خردسال گرفته تا سیاه پوشی کهنسال، در صفوف طولانی و متحد در کنار یکدیگر عزاداری می کنند و همه در عزای هجرت یک "عزیز" گریه می کنند.
دکتر علی شریعتی، با تاسی از عقاید شیعی و ملی معتقد است که مناسبت های مذهبی و مناسبت های ملی را می توان در کنار همدیگر برپا کرد و هر کدام از آن ها را نیز در جای خود تکریم کرد.
"یک سال نوروز و عاشورا در یک روز افتاد و پادشاه صفوی آن روز را عاشورا گرفت و روز بعد را نوروز!"
"هر ساله حتی همان سالی که اسکندر چهره این خاک را به خون ملت ما رنگین کرده بود، در کنار شعله های مهیبی که از تخت جمشید زبانه می کشید، همان جا و همان وقت، مردم مصیبت زده ما نوروز را جدی تر و با ایمان سرخ رنگ، خیمه بر افراشته بودند."
جدای از مناسبت های ملی و مذهبی، حتی زمانی که تیم ملی فوتبال ما در یک واقعه جهانی نیز می درخشد، همه از فرط شادی سر از پا نمی شناسند.
در این شرایط نیز باز هم این تعبیر را می توان استنباط کرد که این پیروزی به عنوان یک جشن ملی، تا چه میزان بر روحیه عمومی شهروندان، تاثیر مثبت گذاشته است و گویی پس از هر پیروزی، غرور ملی ما بیدارتر از گذشته می شود.
به بیان دیگر، هر آیین ملی و جشن عمومی اعم از این که رنگ و بویی از ملیت، مذهب و یا حتی یک واقعه مهم ورزشی را یدک بکشد، به راحتی این توان را دارد که حس "وفاق ملی" را در یک گستره وسیع تقویت کند و جغرافیای پرگهر ایران را، نفوذ ناپذیر و مستحکم سازد.
امین جلالوند – خبرنگار جام جم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ایران در گفتگوی تفصیلی با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفت و گوی اختصاصی «جامجم» با سید ابراهیم محمد الدیلمی، سفیر یمن در تهران تشریح شد