
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در غیر این صورت چارهای جز این نداشتید که فریادهای نگهبانان کاخ را هم به جان بخرید. جلوی تالار آبی عدهای منتظر شروع برنامه سهیل نفیسی هستند که از 2 روز پیش ساز تنهایی را به دست گرفته و برای آدمهای عاشقی که خیلی وقت است به کنسرت درست و حسابی نرفتهاند، مینوازد. در گوشه ورودی تالار، عدهای دور ویدئو پروجکشنی که مشغول پخش کارهای گروه «جهله» است، حلقه زدهاند. «جهله» از گروههای موسیقی جنوبی است که قرار است در آیندهای نهچندان دور در کاخ نیاوران به اجرای برنامه بپردازد و آثار ابراهیم منصفی را اجرا کند. عدهای هم روی پلهها یا زیر درخت بید نزدیک تالار نشستهاند و عدهای دیگر هیجانزده از دیدار آشنایی، فریاد برمیآوردند. خوبی کنسرتها همین است که دیدارها را تازه میکند.
برخلاف روال هفتههای گذشته که کنسرتها در سالن اختصاصی مجموعه فرهنگی، تاریخی نیاوران با ظرفیت 300 نفر برگزار میشد، این بار برنامه در تالار آبی که ظرفیت 400 صندلی را دارد، برگزار میشود.
پس از باز شدن در، چشمتان به 3 گیتار میافتد که قرار است تا دقایقی دیگر سهیل نفیسی به دست گیرد و برایتان بنوازد. نه، نه این که همه را با هم، دو دست که بیشتر ندارد. هر کدام را به فراخور آهنگ مینوازد. ردیف اول مخصوص بلیتهای 15 هزار تومانی و ردیفهای عقب مخصوص بلیتهایی با بهای 10 هزار تومان است. پس از آن که سر جای خودتان نشستید و در حالی که میتوان هنوز صندلیهای خالی را دید، سهیل نفیسی با تشویق حاضران روی سن ظاهر میشود. چهره او چندان هم ناآشنا نیست. در سال 1385 در همین کاخ کنسرتی را برگزار کرد و بعد هم به یاد «ابراهیم منصفی» و اختتامیه جشنواره انیمیشن در سالن اصلی بنیاد آفرینشهای فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برنامه اجرا کرد. همچنین بسیاری سهیل نفیسی را با تنها آلبوم منتشر شدهاش «ریرا» میشناسند.
سهیل نفیسی گیتارش را برمیدارد و پرده اول را با شعر «بخت از دهان دوست نشانم نمیدهد» از حافظ شروع میکند. در این لحظات حس میکنید کسی در حمام آوازی را با خود نجوا میکند، چراکه به دلیل سیستم نامناسب صوتی، صدا در تالار آبی برمیگردد. 4 بلندگو که دوتای آن در جلوی تالار و دوتای دیگر در وسط قرار داده شده، صدای نفیسی را به گوش شما میرساند و در اینجا تفاوت بهای بلیتها و شمایی که ردیف آخر نشستهاید با کسانی که در ردیفهای جلوتر نشستهاند، برایتان نمایان میشود. این دقیقا زمانی است که نفر جلویی هم شخصی چهارشانه باشد و شما مجبور باشید برای دیدن سهیل نفیسی مدام روی پنجه پا بلند شوید و سرک بکشید.
با تمام شدن آهنگ و تشویق حاضران، عدهای که دیر رسیده و بیرون تالار هستند در را باز میکنند و سراسیمه در تاریکی به دنبال صندلیهای خود میگردند. سهیل نفیسی بلافاصله آواز «رمانس» از ابراهیم منصفی شاعر و ترانهسرای جنوبی را اجرا میکند و بعد «ترانه» از احمد شاملو را. وقتی در چهارمین قطعه «همه فصلن» ابراهیم منصفی را با گویش جنوبی میخواند، برای دقایقی خود را در جنوب کشور احساس میکنید اما از طرفی هم هنگامی که این احساس به شما دست داد، باید مواظب باشید تا پایتان به وسیله عده دیگری که کورمال کورمال در تاریکی به دنبال صندلیهای خود میگردند، له نشود.
سهیل نفیسی قبل از شروع قطعه، گیتار خود را عوض میکند. صندلی او جلوی آینه قدی تالار که پارتیشنی تا نیمه جلوی آن کشیدهاند قرار دارد. دو پروژکتور از سمت چپ و راست سن، روی سن نور میریزند و بخشی از این نور با برخورد به آینه قدی برمیگردد و نورپردازی را با مشکل مواجه میکند.
با اجرای «دگر میلاد» از ناصر زمانی، «لحظه دیدار» مهدی اخوان ثالث، «روز و ماه و سال» از اسماعیل افراسیابی، «ماهی» از احمد شاملو، «غوغای سکوت» ابراهیم منصفی با گویش جنوبی و «تو را من چشم در راهم» از نیما یوشیج، پرده اول تمام میشود. عدهای سر جای خود مینشینند و عدهای دیگر بیرون تالار میروند تا در محوطه کاخ نیاوران نفسی تازه کنند و درباره اجرای نفیسی با هم حرف بزنند و البته درباره نور و صدای تالار انتقاد کنند.
با آمدن مردم به تالار، پرده دوم با شعر «راز» از احمد شاملو آغاز میشود. بیشتر آوازهای این پرده با گویش جنوبی است. 23 سال زندگی در جنوب و آشنایی با منصفی، نفیسی را بر آن داشته که در آلبوم ترانههای جنوب و چنگ و سرود که به ترتیب دومین و سومین آلبومهای او را در آیندهای نزدیک تشکیل خواهند داد، به بازخوانی و تنظیم ترانههای جنوبی ابراهیم منصفی بپردازد. «یک پوست و یک استخوان» از بهمن فرسی، «پولک صدفی ماه» از پریسا دمندان، «موت» و «یار عزیز» با گویش محلی از ابراهیم منصفی، «دیار شب» از م. آزاد، «شهابها و شب» از اخوان ثالث، «گریخم نهندن» و «گله» با گویش جنوبی از منصفی و «ریرا» از نیما یوشیج قطعاتی هستند که نفیسی در پرده دوم اجرا میکند. باد خنککنندهها بر لوسترهای خاموش تالار میخورد و الماسهایشان را تکان میدهد. مردم روی صندلیهایشان میخکوب شدهاند و از رفت و آمدهای پرده اول هم خبری نیست.
اجراهای متفاوت سهیل نفیسی و به کارگیری شعر شاعران کهن و معاصر در آثارش و اجرای گرم و پر حس آنها باعث شده کارهای او مورد پسند بسیاری قرار گیرد. حتی کسانی که فقط موسیقی سنتی را دوست دارند و گوش میکنند. «دگر میلاد»، «شهابها و شب»، «ریرا» و «رقصم گرفته بود» قطعاتی هستند که از آلبوم ریرا در این کنسرت اجرا میشوند.
با کفزدنهای حاضران، سهیل نفیسی بلند میشود. یک نفر از میان جمعیت فریاد میزند: «رقصم گرفته بود». سهیل نفیسی دوباره روی صندلیاش مینشیند، گیتارش را برمیدارد و رقصم گرفته بود را از ابراهیم منصفی میخواند.
محوطه کاخ نیاوران حالا دیگر تاریک تاریک شده و به غیر از چراغهای تالار آبی، چراغهای روشن کمی هنوز سوسو میزنند. ویدئو پروجکشن بیرون تالار هنوز کنسرت گروه جهله را نشان میدهد اما کمتر کسی هست که توجهی به آن داشته باشد. چند نفر رقصم گرفته بود را با هم زمزمه میکنند و در تاریکی ناپدید میشوند.
زندگی سهیل نفیسی
سهیل نفیسی در 5 سالگی با ملودیکایی که از پدرش هدیه گرفته بود با موسیقی آشنا میشود. بعدها آکاردئون و ارگ کوچک جایگزین ملودیکا میشوند. در 14 سالگی صاحب گیتاری میشود که سفر او را به دنیای موسیقی میسر میکند. ملاقات با نوازندگان و مدرسان گیتار در تهران و کانون گیتار کلاسیک و آشنایی با ابراهیم منصفی شاعر و ترانهسرای جنوبی باعث جدی شدن کار او شده است. به قول نفیسی در هرمزگان کمتر خانهای است که نواری از منصفی نداشته باشد.
نفیسی 23 سال از عمرش را در جنوب گذرانده و آنطور که خودش میگوید آوازهای جنوبیاش او را ادامه میدهند و پارهای از نفیسی و گذشتهاش هستند. در زمستان سال 1384 زمانی که سهیل نفیسی 37 ساله بود، نشر موسیقی هرمس آلبوم «ریرا» را منتشر کرد؛ آلبومی که سبک اجرای آهنگهایش متفاوت از موسیقیهایی بود که قبلا شنیده بودیم؛ صمیمی و گرم. سهیل نفیسی در ریرا مثل همین شبهای کنسرت و مثل شبهای جنوب که در کنار ابراهیم منصفی مینشست و به ساز و آوازش گوش میسپرد، گیتارش را به دست میگیرد و حس تنهایی را به ما منتقل میکند، اگرچه سازهایی گیتار او را همراهی میکنند.
حالا اشعار نیما، شاملو، اخوان و حافظ در صدای اوست و آنها را به سبک و سیاق ماندگار خویش روایت میکند و مایی را که سرخورده از موسیقی به شکل امروزیاش هستیم، دعوت به شنیدن میکند. سهیل نفیسی که به قول خودش نمیتواند همه نیازهای مالیاش را از راه موسیقی برطرف کند و نمیخواهد موسیقی خلوت و تنهای خود را با شرایط بیسر و سامان وفق دهد، خود را با تدریس خصوصی موسیقی، روزنامهنگاری، تحقیق و سفر، ساخت کاغذهای دستساز در کانون پرورش فکری، تولید قارچ خوراکی در ملارد و نجاری سرگرم کرده است.
پس از شنیدن آلبوم ری را کمتر کسی است که زمزمه نکند آنجا کسی نبود، جز من و خیال و تنهایی... .
راحله رسولی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم:
با سیدمرتضی کاظمیدینان، مدیر رادیوفرهنگ درباره زیر و بم این رادیو گفتوگو کردیم