بیماری بیکاری
پیچاندن کلاس یا نصفه رها کردن، عامل بازدارندهای به نام اوضاع اقتصادی نابسامان، حالا جوانیم و وقت برای کار و درس هست،همه اینها توصیف یک کلمه است: نیت!
پیچاندن کلاس یا نصفه رها کردن، عامل بازدارندهای به نام اوضاع اقتصادی نابسامان، حالا جوانیم و وقت برای کار و درس هست،همه اینها توصیف یک کلمه است: نیت!
در فضای مجازی و رسانه که گذر کنیم، یکیدرمیان بحث پرتکرارِ «افطار که میکنیم، به چهارشنبهسوری میرویم! سپس سحری خورده و برای تحویل سال آماده میشویم» را میبینیم که به یک طنز پرطرفدار تبدیل شده.
تعاریف متعدد را که نگاه بکنی، برای آدمیزاد از دو بُعد هویت در نظر میگیرند. یک هویت فردی و در مرحله بعد، هویت جمعی. بعد که کمی در توضیح و شرح پیش میروند، هویت ملی را زیرمجموعه هویت جمعی خطاب میکنند و سپس از عناصر هویت ملی، هویت دینی را محل گفتوگو قرار میدهند.
عید نوروز برای هرکدام از ما یک طعم و رنگی دارد. هرکسی یک خاطره خوشی از این روزها در بقچهاش میگذارد و هرسال با آن خاطره خوش، به استقبال بهار میرود.
مد، اصطلاحی در زمینه هنر طراحی پوشاک است که تحت تأثیر اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه در یک دوره زمانی مشخص انجام میپذیرد. موضوعی که در ایران اغلب منفعلانه با آن عمل شده و معمولا محل شوخی و خنده هم بوده است.
سؤال «لباسهای عیدتان چه زمانی میرسد؟» همواره احساس نو و تازگی دارد، چراکه منتظر از راه رسیدن پوشاکی خاص و متفاوت هستیم؛ اما اگر مدل لباسی که در سال گذشته بهاصطلاح مد بوده را با لباسهای عید امسال مقایسه کنیم، شاید تفاوت آنچنانی احساس نشود. البته روی صحبت من، با صنعت مد و لباس نوجوان است.
هوش مصنوعی، پدیدهای نهچندان جدید است که سیر صعودی تنوع خدماتش در چند ماه اخیر نقل مجالس عام و خاص شده است. ماشینهایی که پا در کفش اکثر حوزهها کرده و زندگی را گاهی به کام ما شیرین کرده و گاهی هم تلخی ترس از آینده را در دلمان انداخته است؛ آینده کودکانی که مقوله تربیت آنها با وجود تغییراتی که هوش مصنوعی دارد در جهان ایجاد میکند، سرشار از نقاط ابهام است.
همه ما روزی با پکیجی که فراتر از زمانه خود بود و هنوز روانشناسان هم به آن نرسیدند، تربیت شدیم. درست متوجه شدید! پکیج دمپایی و مگسکش و وایسا کارت ندارم. کم کم که بزرگ شدیم و به قول مادرهایمان خرس گنده، یاد گرفتیم بدون اینکه نیشگون بگیرنمان اتاقمان را مرتب کنیم و تکالیفمان را بنویسم اما آیا اینکه دیگر از کتکهای شیرین والدین در امانیم به این معناست که واقعا تربیت شدیم؟ و دیگر نیازی به اینکه کمی سرکوفت یا تشویق بشنویم نیست؟