ببینید | ماهیگیر بزرگ

خاطرات کاغذی

ببینید | ماهیگیر بزرگ

۱۹ آبان ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۴

ماهیگیر بزرگ، مصمم به انجام هر کاری بود و با دوستش «خوابالو» که کرم خاکی بود ماجرا‌های سرگرم کننده‌ای داشتند. کرم خاکی که در زیرزمین زندگی می‌کرد با شنیدن صدای ماهیگیر از پیجرش، سریعا آماده شده و مثل دو رفیق شفیق به ماهیگیری می‌رفتند.

بانگو

خاطرات کاغذی

بانگو

۱۷ آبان ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۳

بانگو، خرس آموزش دیده سیرک بود. این خرس قهوه‌ای رنگ اگر چه مسلط بر شیرین کاری‌ها و حرکات آکروباتیک مختص نمایش‌های سیرک بود، اما بیشتر از اینکه دلبسته ماندن دراین فضا باشد، آرزوی زندگی در طبیعت را در سر داشت و دلش می‌خواست مانند خرس‌های دیگر آزاد زندگی کند.

کایلو 

خاطرات کاغذی

کایلو 

۱۵ آبان ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۱

کایلو، پسربچه‌ای چهار ساله که شیفتهٔ دنیای اطرافش بود و به همراه پدر، مادر و خواهر کوچکترش در خانه‌ای آبی‌رنگ زندگی می‌کرد.

پسر و خرس قطبی

خاطرات کاغذی

پسر و خرس قطبی

۱۴ آبان ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۰

پسرکی به نام «هونزیک» در دنیای خیالبافی‌های کودکانه خود با خرس قطبی به نام «ساموئل» همراه می‌شد، البته خرس قطبی واقعی نبود و صرفا پوست این حیوان بود که کنار تختخواب پسر، روی زمین پهن شده بود.

سایه و خورشید

خاطرات کاغذی

سایه و خورشید

۱۳ آبان ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۹

دنیای سایه‌ها همیشه مورد توجه انیماتور‌ها بوده است. یک از قدیمی‌ترین کارتون‌هایی که با سوژه سایه برای مخاطب خردسال دهه ۶۰ پخش شد، همین کارتون بود.

ماجرا‌های اوآکا و بوآکا

خاطرات کاغذی

ماجرا‌های اوآکا و بوآکا

۱۲ آبان ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۲

دو پس جوان به نام‌های «اوآکا» و «بوآکا» که بیشتر از اینکه با هم دوست باشند، در یک رقابت و اختلاف دائمی به سر می‌بردند و به این ترتیب در هر قسمت بر سر اختلاف و رو کم کنی این دو ماجرایی تازه و غالبا مضحک خلق می‌شد.

سه شبح کوچولو

خاطرات کاغذی

سه شبح کوچولو

۱۰ آبان ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۲

داستان حول محور سه روح به نام‌های کوتی، سوتی و آتی می‌چرخید (که در زبان ژاپنی به معنای واقعی کلمه «آنجا»، «اینجا» و «کجا» ترجمه شده است). تفاوت آن‌ها با دیگر ارواح این بود که ترسناک نبودند واتفاقا بسیار شیطنت داشتند و دوست داشتند مردم و خصوصا کودکان را با ناپدید شدنشان غافلگیر کنند.

هیکویچی باهوش 

خاطرات کاغذی

هیکویچی باهوش 

۰۹ آبان ۱۴۰۲ - ۱۲:۳۳

هیکویچی و خواهرش درحالی که مشغول فروش هندوانه‌هایش بودند، در مقابل قصر حاکم با سرنگهبان اصلی روبرو شدند. پیرمردعصبانی که توسط پیام آور کشور همسایه با سؤالات و تقاضا‌هایی غیرممکن مواجه شده، مضطربانه به دنبال شخص هوشمند و با خردی بود که بتواند به او کمک کند.

موش‌های صحنه تئاتر

خاطرات کاغذی

موش‌های صحنه تئاتر

۰۸ آبان ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۱

در میان موش‌های دنیای انیمیش‌ها، برای موش‌های این مجموعه کارتونی باید حساب ویژه‌ای باز کرد، چرا که آن‌ها دلبستگی و علاقه وافری به دنیای هنر و بلاخص تئاتر داشتند.

ببینید | کیتی

خاطرات کاغذی

ببینید | کیتی

۰۷ آبان ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۸

یک گربه سنتی و سفید ژاپنی با روبان قرمز به گوش که او را شبیه به دختر بچه‌ای مهربان کرده بود.

قبلی۱۹بعدی