![پسر و نی حصیر](/files/fa/news/1402/6/11/954871_609.jpg)
خاطرات کاغذی
پسر و نی حصیر
پسرک یتیم وفقیرسیه چرده ای در معبد دست به دعا برداشت که خداوند او را از نعمت و روزی روزافزون بهرمند سازد.دعای او این گونه مستجاب شد که زنبوری در میان خاشاک نی حصیری اش گیر افتاد،بنابراین وقتی زنبور بال میزد نی درهوا به پرواز درمی آمد.