در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
این قاتلان وقتی از حالت توهم خارج شدند، تازه متوجه شدند که چه جنایتی را رقم زدهاند. اغلب این قاتلان به شیشه اعتیاد دارند و تحت تاثیر توهم آن مرتکب جنایت میشوند. به گفته پزشکان شیشه نقش تخریبی در مغز مصرفکننده دارد و سوءظن مهمترین توهم در مصرف شیشه است.پس از مصرف طولانی شیشه، اثرات روانی شامل احساس اجبار شدید به مصرف، افت کارکرد، رفتار تکانهای و ناگهانی، رفتار اجباری و تکراری، پرخاشگری و بی قراری، نوسانات عاطفی و خلقی، بدبینی شدید بخصوص به خانواده، توهم و هذیان و گوشهگیری در فرد بروز میکند. مصرف این ماده مخدر و اثرات آن باعث وقوع قتل به خاطر سوءظن و توهم، رفتارهای خشن و درگیری از سوی فرد معتاد میشود. همچنین مصرف شیشه باعث افزایش میل جنسی و در پی آن وقوع تجاوز به عنف میشود.
من پادشاهم
وقتی شیشه میکشید، تصور میکرد پادشاه جهان است و باید با مخالفانش مبارزه کند. یک روز هم بر اثر همین توهم همسر و فرزندانش را کشت. مرد شیشهای پس از دستگیری در مازندران در بازجوییها گفت: قرار بود من پادشاه کشور شوم و پس از آن تمام جهان را تسخیر کنم. 40روز گوشه نشینی کردم تا به آرزوی قدیمی خود برسم. از سوی دیگر متوجه شدم همسرم به من خیانت کرده و اسرار پادشاهی مرا فاش کرده است به همین دلیل تصمیم گرفتم او را به سزای خیانتش برسانم.
صبح روز حادثه صدایی در گوشم پیچید و به من گفت: قیام کن و در اول راه همسر و فرزندانت را بکش. ابتدا میخواستم آنها را با پارچه خفه کنم که موفق نشدم به همین دلیل آنان را با چاقو زدم. در زمان قتل فرزندانم را به صورت شیطان میدیدم و باید آنها را میکشتم.
فرار مرگبار
مرد شیشهای که به خاطر توهم شیشه تصور میکرد افرادی در تعقیب او هستند، در اقدامی جنونآمیز پس از حمله مرگبار به همسر و دخترش خودزنی کرد. دختر هفت ساله خانواده بر اثر شدت جراحات جان باخت. مرد معتاد که مرداد سال گذشته این جنایت را رقم زد، پس از بهبود حالش به ماموران گفت: شیشه مصرف کرده و توهم ناشی از آن رهایم نمیکرد. مدتی بود احساس میکردم افرادی در تعقیبم هستند و میخواهند مرا بکشند. از طرفی علاقه بسیاری به خانوادهام داشتم و نگران بودم افرادی که در تعقیبم هستند، به آنها نیز آسیب برسانند. بنابراین تصمیم گرفتم خود و اعضای خانوادهام را به قتل برسانم تا هیچ کدام از ما سه نفر در دام آن افراد غریبه گرفتار نشوند. به همین دلیل پس از زخمی کردن همسر و دخترم، خودزنی کردم.
فهرستی برای قتل
صدایی از او میخواست که مرتکب قتل شود. دو نفر را کشته بود و قرار بود پنج نفر دیگر را هم از پای درآورد که قبل از جنایتهای دیگر بازداشت شد. ابتدا پدرش را در شهریار به قتل رساند و بعد دوستش را از پای درآورد. بعد از دومین جنایت تحت تعقیب قرار گرفت و جان باخت.
متهم در بازجوییها گفت: مدتهاست مواد مخدر (شیشه) مصرف میکنم. از چندی پیش بعد از مصرف دچار توهم شده، صدایی را میشنیدم که به من میگفت باید افرادی را که در اطراف تو هستند، بکشی. اگر آنها را از بین نبری، خودت کشته میشوی. مدام این صداها را میشنیدم که پیش از همه باید جان پدر و دوست قدیمیات را بگیری.
من هم ابتدا سراغ دوست معتادم رفتم و پس از مصرف شیشه او را با پنج ضربه چاقو کشته و جسدش را در کوچه باغ رها کردم. بعد از کشتن دوستم به زادگاهم تایباد رفتم.
در خانه پدریام هم در پی توهم ناشی از مصرف شیشه پدرم را در غیاب اعضای خانواده کشتم و دوباره به شهریار بازگشتم. قصد داشتم همسر، دو فرزند و دو نفر از اقواممان را نیز به قتل برسانم؛ چون گمان میکردم آنها افراد بدی هستند و باید هر چه زودتر این دنیا را ترک کنند.
مادر به شکل گوسفند
وقتی به خودش آمد که دیگر دیر شده بود. مادرش با سری بریده در گوشهای از اتاق، غرق در خون روی زمین بود. نمیدانست چه شده و شوکه بود. نگاهی به دستانش انداخت. چاقویی خونین در دستانش بود. به یادش آمد که چند دقیقه قبل گوسفندی وارد اتاق شده و او را کشته بود، اما مادرش را چه کسی کشته بود؟ هیچ اثری هم از گوسفند نبود.
ماموران با تماس اهالی سر رسیدند و بعد از تحقیقات مقدماتی مشخص شد که پسر جوان تحت تاثیر شیشه در غرب استان تهران، مادرش را به شکل گوسفندی دیده و سرش را بریده بود. پسر شیشهای وقتی پی به اصل ماجرا برد، تازه متوجه جنایتش شد، اما دیگر دیر شده بود.
قتل شیطان
«تصور میکردم دوستم شیطان است به همین دلیل او را کشتم»؛ این اعترافات جوانی است که به دلیل توهم ناشی از مصرف شیشه دوست خودش را به قتل رساند.
این پرونده اوایل سال 90 با کشف جنازه یک مرد جوان در خیابانی در شیراز گشوده شد. کارآگاهان وقتی به محل رفتند خود را در برابر جسد جوانی دیدند که بشدت دچار خونریزی شده بود و ظواهر نشان میداد فرد یا افرادی با استفاده از یک جسم نوک تیز و برنده ضربات متعددی به او وارد کردهاند. هویت قربانی به نام پویان در همان بدو تحقیقات فاش شد و کارآگاهان فهمیدند پویان از چندی قبل به ماده مخدر شیشه معتاد شده بود و رفتارهای نامتعارفی داشت. از آنجا که بعید نبود او به دلیل همین نوع اعتیاد کشته شده باشد کارآگاهان سعی کردند افرادی را که با او به واسطه مواد مخدر رابطه دوستانه داشتند، پیدا کنند.
کارآگاهان بعد از تهیه فهرستی از آشنایان مقتول به جوانی به نام امیر بیش از دیگران مظنون شدند. او پس از دستگیری درباره انگیزهاش از قتل گفت: «من و پویان معمولا با هم مواد میکشیدیم. آن روز هم مقدار زیادی شیشه مصرف کردیم و هر دو بدحال شدیم در همان اوضاع و احوال من دوستم را به شکل شیطان دیدم. دچار توهم شده بودم و اختیاری از خودم نداشتم. در تصورات خودم به این نتیجه رسیدم که باید شیطان را از بین ببرم به همین دلیل، چاقویی برداشتم و با آن چند ضربه به او زدم بعد هم موتوسیکلت پویان را برداشتم و فرار کردم.»
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: