تحمل زندان برای برخی مجرمان سخت است و آنها همیشه به دنبال راهی برای خلاصی از آن هستند. مجرمانی که جرایم سبک دارند، کارشان راحت‌تر است و بر اساس اخبار پلیس، اغلب در دوره مرخصی فرار می‌کنند، اما مجرمانی با مجازات‌های سنگین برای خلاصی باید به دنبال راهی برای رسیدن به آن‌سوی دیوار‌های زندان باشند.
کد خبر: ۹۰۶۱۳۶
فرارهای بزرگ

این مجرمان برای این‌که قصاص یا اعدام نشوند به دنبال نقشه‌ای برای فرار هستند و با این‌که همیشه در فرار ناکام می‌مانند، اما اجرای نقشه خود را تیری در تاریکی می‌دانند. این هفته سراغ زندانیانی رفتیم که نقشه فرار در سر داشتند و ناکام ماندند.

فرار در شب برفی

روز جمعه نهم بهمن 94، ماموران زندان لاهیجان هنگام بررسی و سرکشی به زندانیان متوجه شدند پنج زندانی با تخریب نورگیر سلول فرار کرده‌اند. ماموران با اطلاع از فرار این پنج زندانی، موضوع را به پلیس و دادستانی گزارش کردند. همزمان با تشکیل پرونده قضایی، جستجو برای دستگیری این زندانیان فراری آغاز شد. بررسی‌ها نشان داد زندانیانی که بین 19 تا 40 سال داشتند، به اتهام قتل، سرقت به عنف، نگهداری موادمخدر و سرقت موتورسیکلت در زندان دوران محکومیت خود را می‌گذراندند. مشخصات پنج زندانی فراری در اختیار گشت‌های انتظامی پلیس قرار گرفت تا این که ماموران پس از هشت ساعت عملیات پلیسی توانستند ابتدا رد یکی از متهمان فراری را در حالی که در خانه پدری‌اش در شهرستان لاهیجان پنهان شده بود، به دست آورند که متهم خود را به پلیس تسلیم کرد. زندانی بازداشت شده در بازجویی اولیه اعتراف کرد که با همدستی چهار زندانی دیگر، حفاظ نورگیر سلولشان را تخریب کرده و متواری شده‌اند‌.


در ادامه تحقیقات مشخص شد سه نفر از زندانیان در خانه روستایی یک مرد سابقه‌دار که بتازگی آزاد شده بود، مخفی شده‌اند. ماموران راهی این خانه در حوالی آستانه اشرفیه شده و سه زندانی را همراه صاحبخانه دستگیر کردند. مرد صاحبخانه قرار بود با دریافت پول، سه زندانی را در خانه‌اش مخفی کرده و سپس فراری دهد. آخرین زندانی نیز در شهر لنگرود شناسایی و دستگیر شد. تحقیقات از زندانیان نشان داد شب فرار برف شدیدی در منطقه شروع به باریدن کرده و قدرت دید نگهبانان را کاهش داده بود.آنها هم از این فرصت برای فرار سوء استفاده کرده بودند.

آرسن لوپن

یکی از معروف‌ترین کلاهبرداران ایران، مهدی بلیغ بود. او که به آرسن لوپن معروف شده است، مردی لاغر اندام و بسیار تیزهوش بود. او قانون را از حفظ بود و به بهانه نیاز به دستشویی از سراکیپ محافظ خود خواست تا دستبند را از دستش باز کند. وقتی این محافظ با دقت همه دستشویی را بازرسی کرد و دید راه فراری نیست به بلیغ اجازه داد به دستشویی برود غافل از این‌که آرسن لوپن ایران با کندن دریچه هواکش که تا پای ساختمان 15 متر فاصله داشت فرار خواهد کرد. مهدی بلیغ که در زندان مواد مخدر تولید می‌کرد و می‌فروخت با این فرار جنجال به‌پا کرد و مطبوعات داخلی و خارجی به آن پرداختند. آرسن لوپن ایران یک بار دیگر وقتی در عراق بازداشت شد و او را سوار قایق کردند تا به ایران بیاورند از غفلت ماموران به آب پرید و از شلیک‌های آنان توانست فرار کند، او شناکنان خود را به کویت رساند سپس وقتی به لبنان رفته بود دستگیر شد و سحرگاه 20 فروردین 60 به همراه شش قاچاقچی دیگر در ناصرخسرو تهران به صورت علنی اعدام شد.

فرار از زندان فوق امنیتی

مرد ایرانی با همدستی دو زندانی دیگر نقشه فرار کم‌سابقه از زندان فوق امنیتی اورنج‌کانتی در کالیفرنیا را عملی کرد. این فرار بزرگ جمعه دوم بهمن‌ سال گذشته رقم خورد. سه تبهکار پس از آن‌که نرده‌های هواکش سلول خود را بریدند وارد کانال هواکش شدند و خود را به پشت‌بام زندان رساندند. سپس با استفاده از طنابی که با ملحفه و لباس‌های خود درست کرده بودند از آنجا فرار کردند. چند روز بعد از این ماجرا، یکی از زندانیان فراری به نام جاناتان تیو 20ساله که به جرم قتل به زندان افتاده بود، خود را تسلیم کرد اما مرد ایرانی به نام حسین و همدستش به نام باک تینگ دونک 43ساله از کالیفرنیا گریختند. درحالی‌که پلیس برای دستگیری فراریان جایزه 200هزار دلاری تعیین کرده بود، مردی از اهالی سانفرانسیسکو با پلیس تماس گرفت و گفت در پارکینگ یک فروشگاه، خودروی ونی را دیده که شبیه همان خودرویی است که زندانیان فراری آن را دزدیده بودند و تصویرش در تلویزیون پخش شده بود. به‌دنبال این تماس، تیمی از مأموران راهی فروشگاه شدند و هر دو زندانی فراری را دستگیر کردند. با دستگیری این دو زندانی، فرار جنجالی آنها پایان یافت و هر دوی آنها به زندان بازگردانده شدند. براساس گزارش‌ها، حسین که مغز متفکر این فرار بود، سال 2012به جرم دزدیدن یک فروشنده ماری‌جوانا و شکنجه و بریدن یکی از اعضای بدن او تحت تعقیب پلیس قرار گرفته و دوسال بعد دستگیر شده و به زندان افتاده بود. براساس اعلام پلیس کالیفرنیا، یک معلم زبان به اتهام کمک به سه زندانی بازداشت شده است. مقام‌ها معتقدند نوش‌آفرین رواقی با حسین نیری، یکی از سه زندانی متواری «آشنایی» داشته است. پلیس می‌گوید خانم رواقی 46 ساله، نقشه زندان را در حین برگزاری کلاس زبان به زندانیان متواری رسانده است. این بازداشت در پی آن صورت گرفت که به عقیده پلیس، حسین نیری، جاناتان تیو و بک دانگ نمی‌توانسته‌اند بدون کمک از بیرون، نقشه فرار خود را عملی کنند.

فرار شهرام

فرار شهرام جزایری در اسفند 85 و دستگیری وی در نوروز 86 یکی از بزرگ‌ترین فرارهای زندانیان سرشناس در تاریخ ایران بوده است. شهرام جزایری ساعت 8 و 50 دقیقه روز سه‌شنبه یکم اسفند 85 با همراهی دو مامور به جای رفتن به مکانی که کارشناسان منتظرش بودند تا بخشی از دارایی او را ارزیابی کنند به آپارتمان خود در شهرک اکباتان رفت و به دور از دیدگان دو محافظ خود فراری شد. پس از فرار او تحقیقات گسترده‌ای آغاز شد تا این‌که 20 روز بعد، او در یک روستا در عمان شناسایی و دستگیر شد.

انفجار دیوار زندان

ساعت 9 و 30 دقیقه زمانی که زندانیان به سالن ملاقات زندان ایلام منتقل شده بودند پس از صدای انفجاری مهیب بخشی از دیوار زندان فرو ریخت. همزمان نیز هشت زندانی از فرصت پیش آمده استفاده کرده و فرار کردند که شش نفر از آنها دستگیر شدند. بررسی‌ها نشان داد فرد یا افرادی از بیرون زندان اقدام به منفجر کردن دیوار کرده‌اند تا نقشه فرار یک زندانی خطرناک را اجرا کنند. این زندانی به اتهام قتل و شرارت به اعدام محکوم شده بود. با پیگیری‌های پلیس و دستگاه قضایی دو زندانی فراری دیگر هم دستگیر شده و بعد از دو‌سال عامل انفجار اعدام شد.

مجرمی با ذهن خلاق

علی الف، پ یکی از مردان خطرناک و سارقان مسلح است که با سه نفر از هم‌سلولی‌هایش نقشه فرار بزرگی را طراحی کرد. آنها به سبک فیلم‌های سینمایی ابتدا نقشه زندان را به دست آوردند و از فضاهای خالی که مختص تمهیدات برق، آب و دیگر احتیاجات زندان بود، استفاده کردند و به حفاری تونلی 50 متری دست زدند تا خود را به پشت دیوارهای بلند زندان برسانند. ‌او در روز فرار وقتی یکی از زندانبانان را پیش روی نقشه ماهرانه و زحمات چندین ماهه‌اش دید او را با اسلحه‌ای هدف قرار داد و با هم‌سلولی‌هایش توانست فرار کند. او توانسته بود 18 متر از تونل را حفر کند. این مرد خطرناک وقتی در بخش آسفالت کاری شهرداری کار می‌کرد شناسایی و بازداشت شد، او خیلی خونسرد حرف می‌زد و زمانی که پرسیده شد چگونه نقشه فرار را طراحی کرده، گفت: وقتی بیکار باشی ذهنت خلاق می‌شود، در زندان چون مشغولیتی نبود تصمیم به فرار گرفتم.

محمد غمخوار / ضمیمه تپش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها