از قهر جنجالی تا دادخواست جدایی

آنها در شعبه 268 دادگاه خانواده دادخواست طلاق خود را ارائه دادند و مرد جوان نیز درباره این درخواست به قاضی گفت: سه سال است که با گلناز زندگی می‌کنم و در این مدت چند بار‌ سر موضوعات مختلف با هم قهر و بعد از مدتی هم آشتی کردیم، اما گلناز بعد از هر بار جر و بحث و دعوا قهر می‌کرد و از خانه می‌رفت. همیشه هم این من بودم که باید به دنبالش می‌رفتم و منتش را می‌کشیدم تا برگردد. گله و شکایتی هم نداشتم. تا این‌که چند وقت پیش باز هم سر مساله‌ای با هم درگیر شدیم. گلناز این بار وسایلش را هم جمع کرد و از خانه رفت. من هم تصمیم گرفتم این‌بار به دنبالش نروم تا کمی تنبیهش کنم. مدتی گذشت تا این‌که بالاخره دلم برای همسرم تنگ شد و به دنبالش رفتم، ولی در کمال تعجب متوجه شدم که او در خانه مادرش نیست. گلناز به خانه یکی از دوستانش در خارج از شهر رفته بود. وقتی به دنبالش رفتم آنجا بود که متوجه شدم گلناز در حال انجام کارهایش برای رفتن به خارج از کشور است. خیلی شوکه شدم. گلناز بی‌توجه به من به شهرستان رفته بود و از آنجا می‌خواست به خارج از کشور برود. برای همین من هم تصمیم گرفتم او را طلاق دهم تا براحتی به سفر برود.

زن جوان نیز به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم طوری می‌گوید می‌خواستم به خارج از کشور بروم، گویا می‌خواستم برای همیشه از ایران فرار کنم. من فقط می‌خواستم برای مسافرت چند روزه همراه دوستم به خارج از کشور بروم. البته تصمیمم قطعی نبود و به خاطر حال روحی بدی که داشتم می‌خواستم به این سفر بروم، ولی مسعود آنقدر این موضوع را بزرگ کرده که من هم دیگر نمی‌خواهم در کنار این مرد زندگی کنم.

در پایان قاضی پس از شنیدن صحبت‌های این زوج، دلیل آنها را برای جدایی کافی ندانست و با صحبت‌هایش این زوج را با هم آشتی داد.