سال گذشته وزیر آموزش و پرورش عذرخواهی کرد ولی تنبیه‌های بدنی تمام نشد

تنبیه، درسی از درس‌های مدرسه

نه، قرارنیست تمام شود، قرار نیست تنبیه‌های عهد قجری تمام شود. آتش خشم معلم زبانه می‌کشد، کلاس درس جهنم می‌شود، بچه‌ها در دریای خشم می‌افتند و زیرمشت و لگدهای خشن له می‌شوند؛ نه، قرار نیست تمام شود .
کد خبر: ۹۰۴۰۵۲

دانش‌آموزانی که کتک می‌خورند لب فرو می‌بندند و حرف زدنشان را درز می‌گیرند وقتی مورد تعرض قرارمی گیرند. بچه‌ها لب فرو می‌بندند، قربانی می‌شوند و با سکوت، باردیگر قربانی می‌شوند تا بار مسئولیت پیگیری و مواخذه را به دوش ما بزرگ‌ترها بیندازند، به دوش ما رسانه‌ها، ما خانواده‌ها و ما مسئولان ملی و استانی .

مجتبی دیناروند، مدیر آموزش و پرورش شهرستان شوش در گفت‌وگو با ایسنا، کتک‌کاری معلم درکلاس درس با دانش‌آموز و فیلم منتسب به این واقعه را که چند روزی است در فضای مجازی مدام می‌چرخد، تائید کرده تا مرهمی باشد بر این زخم تازه و سرباز در شوش .

ولی ماجرا چرخید، رنگ عوض کرد، دانش‌آموزخشونت دیده ناگهان جایش را داد به معلم خشن، به معلم ظاهرا قربانی مشکلات زندگی، معلم کلافه و مستاصل شده ازشیطنت‌های بچه‌ها وقتی دیناروند گفت در شوش کتک‌کاری شده، ولی معلم پشیمان است؛ آخراین پشیمانی چه سود؟

سال 87 که دانش‌آموز اهوازی به‌خاطر دیر به کلاس آمدن با کابل برق تنبیه شد و نخاعش آسیب دید یا سال 89 که دانش‌آموز نیک‌شهری کتک خورد و بر اثر اصابت ضربه به سرش به کما رفت یا سال 93 که دانش‌آموز گناوه‌ای به علت درس نخواندن با لوله پلیکا به حدی کتک خورد که رگ دستش قطع شد، همه معلم‌های خشن در پایان راه ابراز شرمندگی کردند. حتی درحادثه سال گذشته مدرسه‌ای در الیگودرز که دانش‌آموزان مثل مور و ملخ زیر لگدهای معلم کوبیده می‌شدند، معلم بازهم شرمنده و پشیمان بود، حتی وزیرآموزش و پرورش از افکار عمومی بابت این همه خشونت افسارگسیخته عذرخواست، ولی چه سود، مگر زنجیره تنبیه در مدارس قطع می‌شود؟

انگار قرار نیست تنبیه تمام شود، این تنبیه‌های عهد قجری، چون خشونت هست و خویشتنداری نیست؛ پس ریشه‌های خشم باید خشک شود نه شاخ و برگ‌های کوچک این درخت تنومند .

تنبیه به مثابه تعرض و جرم

آنهایی که مُهر از لب برمی‌دارند و تنبیه‌های بدنی در مدرسه را فاش می‌کنند یا دانش‌آموزانی که جسارت به خرج می‌دهند و با وجود ممنوعیت همراه داشتن تلفن همراه، این لحظات خشن را ثبت و نشر می‌کنند گرچه شاهدان آسیب دیده یک ماجرای غیرانسانی و ضدارزشی هستند، ولی به بیداری افکار عمومی کمک می‌کنند تا مردم بدانند تنبیه بدنی در زیرمجموعه انواع تعرض‌ها می‌گنجد و طبق قانون هرتعرضی جرم قلمداد می‌شود.

اینها را دکتر کارن روحانی، مدرس حقوق در دانشگاه به جام‌جم می‌گوید، کسی که مصون ماندن از هر تعرضی را جزو حقوق مسلم کودکان می‌داند و می‌گوید ما که از سال 1989 میلادی عضو کنوانسیون حقوق کودک شده‌ایم، در قبال کودکانمان مسئولیم. به گفته او، اگر دانش‌آموزان
آسیب دیده در دستگاه قضایی طرح دعوی کنند پاسخ‌شان را می‌گیرند ولی این چاره کار نیست؛ چرا که وقتی تنبیهی رخ می‌دهد پای اخلاقیات وسط می‌آید و برای رعایت موازین اخلاقی لزوما نباید قانونی در دست باشد.

پس پای اخلاق وسط است، پای تعلیم و تربیت مترقی، پای انصاف، پای مهارت‌های زندگی، پای شیوه‌های حل مساله تا اگر دانش‌آموزی شیطنت یا حتی گستاخی کرد معلم از کوره درنرود و بدوی‌ترین راه تادیب را انتخاب نکند.

اینجاست که امیدمان جلب سازمان‌های مردم‌نهاد می‌شود، جلب تشکیلات مردمی که لازم است بیشتر متمرکز بر حوزه فرهنگ‌سازی شوند. سازمان‌های مردم‌نهاد باید مشکلات اینچنینی را به مسئولان منعکس کنند و درجهت تغییرفرهنگ جامعه گام بردارند با آگاه کردن بچه‌ها نسبت به حقوق و تکالیفشان و نیز روشنگری در مورد بی‌اثر بودن تنبیه بدنی در به بند کشیدن روح جسور و ناآرام کودکان .

مریم خباز

جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها