نگاهی به مستند اهل خلوت

غریبی یک شغل شریف

معلمی نه‌تنها شغل شریف، بلکه شغل غریبی است پر از رمز و رازها و درد و رنج‌هایی است که نمی‌توان سر کلاس و در ظاهر معلم آن را دید. خیلی چیزها در این دنیا با چشم قابل دیدن نیست چه برسد به این‌که آن چیز راز دل و سر درون آدمی باشد.
کد خبر: ۹۰۳۶۷۸

براستی معلمان که بازنشسته می‌شوند چه حالی دارند و چقدر این حال با حس و حال بازنشستگان مشاغل دیگر فرق می‌کند. آن‌که سال‌ها آموخته نمی‌تواند از آموختن دست بکشد در این میان آن‌که عاشق معلمی است هیچ‌گاه کسوت معلمی را از تن در نمی‌آورد. مستند اهل خلوت روایتگر یکی از همین معلمان عاشق است. مستند «اهل خلوت» نگاهی دارد به زندگی حسین ستوده خصال، معلم هشتاد و سه ساله ساکن آسایشگاه کهریزک. او در طول سال‌های اقامت خود بیکار ننشسته و به تدریس مددجویان مجموعه همت گمارده است. در این مستند هم خلوت و هم جلوت او را می‌بینیم. جلوت در ارتباط با مددکارانی که به آنها آموزش می‌دهد و خلوت خودش و تنهایی‌های خودش و این‌که یک معلم عاشق در خلوت چه می‌کند، اما آنچه در پس روایت خلوت شاهد هستیم گوشه‌نشینی و عزلت‌گزینی نبوده، بلکه یک خلوت و تنهایی پویا و خلاق است که به بطالت و حسرت نمی‌گذرد. قهرمان این قصه هرگاه احساس بطالت کند سراغ خواند و نوشتن می‌رود. کتاب، کاغذ و قلم یاران صمیمی و مهربان او هستند که خلوت و تنهایی‌اش را به خلاقیت و آفرینش بدل می‌کنند. آنچه در رفتارشناسی این معلم جذاب است روحیه سرزنده و بانشاطی بوده که غم و رنج درونی‌اش را پنهان می‌کند جز آنجا که قلم به دست می‌گیرد و می‌نویسد. به نوعی می‌توان این شخصیت را یک معلم ـ نویسنده دانست که نه از آموختن دست برداشته و نه از آموزش دادن و شاید تنها چیزی که در دنیا تکراری نمی‌شود همین آموختن باشد. برخلاف بسیاری از بازنشستگان که احساس بی‌خاصیتی و بطالت می‌کنند او همچنان از زمان و فرصت خویش استفاده کرده و دارای مدیریت زمان و برنامه زندگی است. به عبارت دیگر این مستند فارغ از سویه پرتره بودن و بازنمایی موقعیت حرفه‌ای یک معلم وضعیت فردی و چگونه زیستن‌ را نیز به تصویر می‌کشد که بی‌ارتباط با هم نیست. در واقع بین خصوصیات شخصی و سبک زندگی فردی او و منش حرفه‌ای و اجتماعی‌اش باید نسبت مستقیم برقرار کرد. او دیسیپلین خاصی ندارد، اما برخلاف بسیاری از بازنشستگان منظم بویژه از جنس ارتشی‌ها عبوس و جدی و تلخ نیست و آن‌قدر اخلاق و منش معلمی در وجودش و رفتارش درونی و نهادینه شده که در واقع معلم بودن صرف مشغله او نیست، بلکه دغدغه اوست. معلمی اخلاق اوست. نه احکام شغلی‌اش. بنابراین رمزگشایی از شخصیت این معلم فارغ از نسبت موضوعی اش با سوژه مستند نیز سرشار از نکات تربیتی و آموزشی است که در نهایت تصویر باشکوهی از یک معلم عاشق را روایت می‌کند.

بخشی از جذابیت این مستند را باید ترسیم و به تصویر کشیدن فضای آسایشگاه کهریزک دانست که مناسبات افراد کهنسال در آن به واسطه رابطه‌ای که با این معلم دارند هم سویه شادیبخش دارد و هم سویه غم‌انگیز. ضمن این‌که نمایش برخی کهنسالانی که در گوشه آسایشگاه به انتظار نشسته‌اند و شاید گاهی از پای نشسته‌اند با این معلمی که در همان سن و سال و شرایط تقریبا مشابه همچنان فعال و سرزنده و اثربخش است واجد پیام مهمی است. این‌که آدمی شاید به دوران بازنشستگی برسد لزوما نباید از پای بنشیند و خود را تمام شده بداند. این معلم نشان داد که اینجا پایان خط نیست و می‌توان عشق و علاقه و رویاهای خود را تا پایان خط امتداد داد تا جایی که دیگر نفسی نیاید. زندگی و منش و رفتار آقای ستوده به عنوان یک معلم شریف و فعال و عاشق به‌راستی ستودنی است؛ کسی که وقتی به خلوت می‌رود باز هم همان کاری را می‌کند که در جلوت دارد. تماشای این فیلم هم برای بازنشستگان و هم جوانان می‌تواند لذتبخش و آموزنده باشد. معلمان همیشه درسی برای آموختن دارند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها