بیشتر هنرپیشه‌های مطرح 2 دهه اخیر سینما از قاب کوچک آمده‌اند

تلویزیون، خانه اول بازیگران

نگاهی هر چند گذرا و مجمل به تاریخچه تلویزیون و سینما در مقام دو رسانه سرگرم‌کننده و البته فرهنگ‌ساز، نشان می‌دهد که این رسانه‌ها از بدو پیدایش تا به امروز یک رابطه دوسویه و تعاملی انتفاعی را با هم در پیش گرفته و همیشه بده‌بستان‌هایی میان‌شان برقرار بوده است. یکی از این تبادلات به هنرپیشه‌ها مربوط می‌شود؛ گاهی بازیگران از سینما به تلویزیون روی آورده‌ و گاه دیگر از تلویزیون به سینما آمده‌اند. هر چه هست حداقل در دو دهه اخیر کفه این ترازو به شکل محسوس و ملموسی به نفع تلویزیون سنگینی کرده و به تعبیر عامیانه، به اتوبانی یکطرفه از قاب‌کوچک به پرده نقره‌ای تبدیل شده است.
کد خبر: ۹۰۳۶۱۸

رابطه سینما و تلویزیون درخصوص پرورش و تبادل بازیگر قاعده و فرمول مشخص و متقنی ندارد و چندان نمی‌توان بر آمار و اعداد و ارقام اتکا کرد. در پیش از پیروزی انقلاب، عموما این سینما بود که بازیگر پرورش می‌داد و به تلویزیون تزریق می‌کرد. بخشی از این فرآیند به سابقه بیشتر این رسانه و پیدایش زودهنگامش در قیاس با قاب جادویی بازمی‌گشت. پس از پیروزی انقلاب هم بیش و کم چنین رابطه‌ای میان سینما و تلویزیون برقرار بود و اغلب بازیگران حاضر در سریال‌های تلویزیونی، خاستگاه سینمایی و بخصوص تئاتری داشتند. پرویز پرستویی، فاطمه معتمدآریا، مرحوم خسرو شکیبایی، محمد کاسبی و... همه رگ و ریشه‌شان به سینما و بخصوص تئاتر می‌رسید. با شروع دهه 70 اما این جریان روندی دوطرفه به خود گرفت و این‌بار بازیگرانی ابتدا در تلویزیون ظهور و بروز کرده و بعد به سینما رفتند. بازیگرانی همچون حسن جوهرچی، لعیا زنگنه، شهرزاد عبدالمجید و... در ابتدای این دهه از تلویزیون به سینما راه پیدا کردند. با این حال، سینما به طور کامل توانایی بازیگرسازی خود را از دست نداده بود و گهگاه بازیگرانی را از آستین درآورده و رو می‌کرد. مثال‌هایش می‌شود هدیه تهرانی، مهناز افشار، محمدرضا گلزار و بهرام رادان.

در دهه 80 و90 اما ساز دیگری کوک شد و کفه ترازو کاملا به نفع تلویزیون سنگینی کرد. همه ستاره‌های سینما خاستگاه تلویزیونی داشتند و دارند.

شهاب حسینی، مصطفی زمانی، پریناز ایزدیار، محمدرضا فروتن، مهتاب کرامتی، ویشکا آسایش، امیر آقایی، صابر ابر، حمید گودرزی، کامبیز دیرباز و.... به این فهرست گزینه‌های دیگری را هم می‌توان افزود به شرط مداقه و تمرکز بیشتر. بیش و کم همه اسامی فوق این روزها ستاره‌های سینما هستند و همه هم بدون استثنا از تلویزیون ریشه زده‌‌اند و قد کشیده‌اند و شده‌اند بازیگر. به عبارت بهتر، در دو دهه اخیر و در دوران فترت و رخوت سینما بابت پرورش بازیگر، این تلویزیون و سریال‌هایش بوده‌اند که با فراهم کردن بسترها و زمینه‌های لازم، فرصت بروز و ظهور استعدادهای جوان بازیگری را فراهم کرده‌اند. باز به تعبیری دیگر، سریال‌های تلویزیونی علاوه بر سرگرمی‌سازی رسالت و کارکرد دیگری را هم برای خود قائل شده‌اند و آن، تربیت و پرورش هنرپیشه است. رسالتی که منافعش نه تنها مختص خود تلویزیون که شامل رسانه‌های دیگر از جمله سینما هم شده است.

تغذیه سینما از تلویزیون

یک منتقد و کارشناس رابطه سینما و تلویزیون را ارتباطی قدیمی و پرسابقه دانست و گفت: از آنجا که سینما به نسبت تلویزیون قدمت بیشتری دارد طبیعی است که نقشی پیشگام را در معرفی بازیگران ایفا کرده باشد اما از روزی که تلویزیون وارد خانه‌ها شد و شکل فراگیر به خود گرفت، هنرپیشه‌های زیادی از طریق این رسانه شناسایی و به جامعه معرفی شدند و بعد در آثار سینمایی درخشیدند.

علی علایی به جام‌جم اظهار کرد: این اتفاق فقط مختص به ایران نیست و در هالیوود هم بسیاری از بازیگران از شبکه‌های تلویزیونی به کمپانی‌های فیلمسازی آمده‌اند. اصولا این‌که یک بازیگر سینما خاستگاه تلویزیونی داشته باشد خیلی طبیعی است و تقریبا اوضاع همیشه به این‌گونه بوده. از روزی که تلویزیون به خانه‌ها آمد، تغذیه سینما از بازیگران تلویزیونی آغاز شد. البته گاهی هم پیش می‌آید که یک بازیگر از سینما به تلویزیون رفته باشد..

فراهم شدن بستر لازم در تلویزیون

عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران ادامه داد: حتی در پیش از انقلاب هم بازیگرانی بودند که به طور خاص از تلویزیون به سینما معرفی شدند. معرفی بازیگرانی مانند گلزار و رادان جزو اتفاقات نادری است که در سینما رقم خورده و اتفاق افتاده و یک رویه همیشگی نیست. با آغاز دهه 70 سینمای ایران احساس کرد دستش خالی است و باید بازیگران جدیدی را جذب و شروع به ستاره‌سازی کند. در نتیجه اقدام به کشف استعدادهای جوان کرد اما تمرکز اصلی‌اش را بر استفاده از بازیگران جوانی که در تلویزیون معرفی شده و رشد کرده بودند، گذاشت.

علایی تصریح کرد: با فراگیر شدن تلویزیون، این بستر برای بازیگران جوان مهیا شد تا استعداد خود را در سریال‌های نمایشی به منصه ظهور برسانند. این رویه در همه دنیا معمول است. بازیگر مشهوری چون جورج کلونی قبل از سینما در تلویزیون چهره شد.

سنگینی کفه ترازو

آیا مناسبات پیچیده و غامض در پشت پرده سینما ست که هنر هفتم را از رسالت بازیگرسازی بازداشته و به آماده‌خوری مانوس و مالوف کرده است؟ آیا سینما به علت برخورداری و بهره‌گیری از توشه و اندوخته بازیگران تلویزیون به نوعی وامدار و مدیون قاب جادویی است؟

احمد طالبی‌نژاد با پذیرش این فرضیه تاکید کرد: مناسبات پیچیده یکی از موانع پرورش و معرفی بازیگران جوان در سینما بوده است. متاسفانه اکثر بازیگران ما از یک الگوی کلیشه‌ای که در اذهان عمومی وجود دارد پیروی می‌کنند. در حال حاضر کمتر بازیگری داریم که هویت فردی ممتازی داشته باشد. در سال‌های اخیر کفه ترازوی تبادل بازیگر به سمت تلویزیون سنگینی کرده، چرا که سینما از ستاره‌سالاری به سمت کارگردان‌سالاری سوق پیدا کرده و متمایل شده است. مشکل سینمای ما این‌ است که هر چه به سمت موضوعات اجتماعی می‌رود گویا نیاز کمتری به بازیگران ستاره پیدا می‌کند.

این منتقد و نویسنده با تاکید بر این‌که همیشه یک داد و ستد مداوم میان تلویزیون و سینما برقرار بوده است، گفت: در این خصوص قاعده و قانون مشخص و مدونی وجود ندارد. در سال‌های ابتدایی دهه 60 هم کسانی مانند اکبر عبدی و علیرضا خمسه از تلویزیون به سینما آمدند. در هر صورت، تلویزیون و سینما به هم کمک می‌کنند. در یک نگاه بدبینانه هم می‌توان این‌گونه بیان کرد که تلویزیون قدرت حفظ ستاره‌هایش را ندارد.

سینما آماده‌خور شده است

فریدون فرهودی، نویسنده و کارگردان: سینما فقط به کم‌ هزینه‌تر شدن کار فکر می‌کند. برای ستاره شدن یک بازیگر سرمایه‌گذاری زیادی لازم است و سینما ترجیح می‌دهد این وظیفه را به تلویزیون محول کند. بازیگری که از تلویزیون آمده برای همه مردم شناخته شده است و حکم یک لقمه آماده را برای سینما دارد. این نکته را هم باید در نظر داشت که سینمای ما در دو دهه قبل در مقاطعی به دنبال فیلم‌های معناگرا بود و طبعا چندان نیازی به ستاره در خود احساس نمی‌کرد.

از سوی دیگر، تلویزیون برای علاقه‌مندان به بازیگری بسیار کم‌هزینه است. این رسانه به علت بالا بودن کمیت تولیدش، فرصت‌هایی را در اختیار جوانان علاقه‌مند به حوزه بازیگری قرار داده است و البته باید بتواند بازیگران جوانش را که حالا تبدیل به ستاره شده‌اند برای خود حفظ کند و مراقب باشد که سینما آنها را نرباید. اصولا همان معدود بازیگرانی که در سینما معرفی شده‌اند هم ماندگار نشدند، بخصوص نسل متعلق به چشم رنگی‌ها. تلویزیون در عین حال باید دقت کند که بازیگران شبیه به هم تربیت نکند و پویایی و تنوع را در دستور کار خود قرار دهد. سینما سودجوست و حاضر نیست از جیب خود هزینه کند. از سوی دیگر، نقش‌های فرعی در سینمای ما کم است و تهیه‌کنندگان رغبت ندارند که هزینه کنند و چهره‌های جوان را برای این‌گونه نقش‌ها به کار بگیرند. از این بابت، سینما وامدار تلویزیون است. سینمای ما سودجو یا ترسو شده است. بخشی از بحران بازیگری ما به عدم فعالیت گسترده تئاتر بازمی‌گردد. تئاتر می‌تواند هم برای تلویزیون و هم برای سینما بازیگر پرورش دهد. ضعف بسیاری از بازیگران جــوان بـــه نداشتـن سابقه تئاتری بازمی‌گردد.

محسن محمدی

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها