روزهای واپسین

فضای دنیای پس از آخرالزمان را دارد به همان مسیری می‌رود که تا چند سال پیش تم جنگ جهانی دوم رفته بود. تاکنون فیلم‌ها و بازی‌های زیادی را دیده‌ایم که حول این فضاسازی شکل گرفته‌ و باعث شده‌اند دنیای پساآخرالزمانی به موضوعی بیش از حد تکراری و کلیشه‌ای و حتی سخیف تبدیل شود.

کد خبر: ۸۹۵۷۰۸

ما این دنیا‌ها را همه جوره دیده‌ایم؛ از زامبی‌ها، جهش یافته‌ها و فضایی‌ها گرفته تا دزدها و متجاوزهای به قدرت رسیده، دنیای جهنم شده و حتی بازگشت دایناسورها! برای همین واقعا کار سختی است که کسی بخواهد موضوع پایان دنیا را بار دیگر جذاب نمایش دهد. ولی (Hyper Light Drifter (HLD تلاش دارد راهی برای این کار پیدا کند. به همین منظور و به‌عنوان اولین حرکت، بازی خود را دقیقا در نقطه مقابل فضاسازی و تصویرگری‌های رایج دیگران از یک دنیای پساآخرالزمانی قرار داده است. در نتیجه شاهد دنیایی زیبا، با سبک و سیاق و همراه با حس و حال هستیم که در تضاد با موضوعاتی چون مردگی، یاس و پوچی است. بازی چنین دنیایی را از لنز گرافیک پیکسلی 8 و 16 بیتی به ما نمایش می‌دهد که باعث شده این حرکت در عین تازگی و نو بودن، حسی نوستالژیک نیز در ما زنده کند.

دید HLD به یک دنیای پساآخرالزمانی با جذابیت‌های زیادی همراه است و دلربایی خاص خودش را دارد. بازی از شما می‌خواهد تا در این دنیای رو به نابودی جستجو کنید و برای این کار تقریبا هیچ راهنمایی به شما نمی‌کند.

ماجرا از جایی شروع می‌شود که کاراکتر در دهکده‌ زیبا که از نظر موقعیت در مرکز جهان بازی قرار دارد از خواب بیدار شده و بازی به نوعی به شما سقلمه می‌زند که به سمت شمال بروید، اما هیچ دلیلی برای نرفتن به جنوب، شرق یا غرب نیز وجود ندارد. بازی از شما انتظار ندارد که بدانید به کجا می‌خواهید بروید و درخشش آن نیز در همین نبود قطعیت است. به‌صورت کلی از مشخص نبودن مسیر اصلی حرکت و حتی هدف نهایی شما در بازی گرفته تا به‌صورت جزئی طراحی ظریف قسمت‌هایی از مراحل، کشف و شهود کلید دستیابی به همه چیز به شمار می‌رود. معمولا در هر لحظه دو، سه یا چهار راه پیش روی شما قرار خواهد داشت، ولی متاسفانه تمام آنها همیشه در دسترس نیستند و برای استفاده از آنها شاید باید به سمت دیگری از نقشه بازگردید. خوشبختانه رفت و برگشت به محیط‌‌های قبلی حس تکرار به شما نمی‌دهد، زیرا این کار را می توانید معمولا به واسطه پرتال‌های مسافرت سریع انجام دهید.

از دیگر جنبه‌های بازی که بدون شک توجه شما را به خود جلب خواهد کرد، دنیای پیکسلی و طراحی‌های هوشمندانه‌ هنرمندان تیم سازنده است. واقعا تمام فریم‌ها و صحنه‌های بازی زیبایی بخصوصی دارند و این موضوع نه‌تنها در مورد دنیا و کاراکتر صادق است، بلکه در طراحی منوها نیز دیده می‌شود. همچنین با گشت و گذار در محیط بازی و تمام کردن آن که چیزی بین شش تا هشت ساعت به طول خواهد انجامید، متوجه خواهید شد که این پیکسل‌های زیبا در نقاط بسیاری وظیفه قصه‌گویی محیطی را نیز به عهده دارند و مدام سوال‌هایی از این دست که چه بلایی بر سر این دنیا آمده و ویرانه‌هایی که باقیمانده به چه سبب ایجاد شده‌اند در ذهن شما شکل خواهد گرفت. به هرحال با انتهای بازی درخواهید یافت که بیشتر این پرسش‌ها بدون پاسخ باقی خواهند ماند، شاید به این دلیل که در حین تجربه بازی به اندازه کافی کشف و گذار نکرده‌اید یا فقط به این دلیل که سازنده‌ها دوست داشته‌اند تا بخشی از داستان را در ذهن شما نگه دارند تا آنجا برای خودش روایت‌های گوناگونی را تجربه کند.

دنیای HLD شاید رو به ویرانی باشد، اما به معنی خطرناک نبودن آن نیست. مبارزه‌ها در بازی سریع و سرگرم‌کننده بوده و البته گاهی ممکن است دلسردکننده نیز بشود. بیشتر مبارزه‌های بازی بر مبنای از بین بردن تمام دشمنانی که در یک منطقه با آنها مواجه می‌شوید استوار است که با تکنیک جاخالی دادن و ضربه زدن تقریبا می‌توانید این چالش ها را پشت‌سر بگذارید.

اما گاهی با باس‌فایت‌ها یا دشمنان سرسخت‌تری مواجه می‌شوید که دشواری بازی در آنجا بیش از هرجای دیگر جلوی چشم‌تان می آید و تنها راه گذر از این چالش‌ها تمرین مکرر برای رسیدن به توانایی و مهارت لازم است.

برای پیروزی در مبارزات باید مهارت‌ها و توانایی‌هایتان را بخوبی مدیریت کنید. با این‌که کمبوی سه ضربه‌ای شمشیر حمله اصلی کاراکتر به شمار می‌رود، ولی باید بدانید چه زمان بهتر است از سلاح‌های گرم خود نیز استفاده کنید یا بهترین زمان برای شلیک کور چه موقع است یا حتی این‌که کی باید نشسته و با یک هدفگیری دقیق دشمن‌هایی را که در فواصل دور هستند، هدف قرار دهید. مسافت و سرعت جاخالی دادن نیز بعد دیگری از شخصیت و توانایی‌های کاراکتر شماست که برای اجتناب از گرفتار شدن در موج دشمنان یا موانع محیطی چون سکوهای غیب شونده و... نیاز دارید تا در استفاده از آن به مهارت بالایی برسید.

Hyper Light Drifter یک بازی بشدت سخت محسوب می‌شود که چند بار پشت سر هم مردن گزینه سختی کمتر را پیش‌رویتان قرار نمی‌دهد. گیر افتادن در یک باس فایت که احتمالا دچارش نیز خواهید شد با یک معجزه از غیب یا پی بردن به راه و روشی مخفی از اینترنت قابل حل شدن نیست، بلکه یاد گرفتن الگوها و تکیه بر مهارت و توانایی خود است که سرانجام می‌تواند از دل سخت‌ترین موقعیت‌ها نجات‌تان دهد.