بی‌اغراق‌ گونه سریال‌های پلیسی یکی از جذاب‌ترین برنامه‌های تلویزیونی است. اصولا معما و داستان‌های جنایی و پلیسی همواره به دلیل راز و رمزش باعث جذب مخاطب و بیننده تلویزیونی می‌شود.
کد خبر: ۸۹۵۲۹۹

یک نگاه اجمالی به سه دهه گذشته نشان می‌دهد سریال‌های پلیسی عمدتا اروپایی خصوصا از نوع آلمانی همواره یک پای ثابت شبکه‌ها بوده و به دلیل حفظ مسائل اخلاقی و جذابیت‌های بصری توانسته طرفداران زیادی داشته باشد. بومی‌سازی این‌گونه تلویزیونی از سال‌های ابتدایی دهه 70 آغاز و مجموعه‌هایی مانند شلیک نهایی، خواب و بیدار، پلیس جوان و... تولید شد که در زمان پخش خود بینندگان فراوانی داشت و حتی برخی از بازیگران مطرح کنونی سینما در حال حاضر مانند رضا کیانیان، رویا نونهالی و داریوش فرهنگ با این آثار به کاراکتر‌های محبوب تلویزیونی تبدیل شدند. این سریال‌ها در باز‌پخش هم همچنان مخاطب دارند و این نشان می‌دهد سرمایه‌گذاری در این حوزه البته با همراهی و مشارکت پلیس و نهاد‌های امنیتی می‌تواند به جذب مخاطب منتهی شود.

این شب‌ها دو سریال آینه‌های نشکن به کارگردانی جواد اردکانی و رهایی به کارگردانی مسعود تکاور درحال بازپخش است که به طور جداگانه به هر یک خواهیم پرداخت.

«آینه‌های نشکن» به کارگردانی جواد اردکانی

فناوری هسته‌ای و داستان‌های پیرامون آن همواره نقش مهمی در داستان‌های تلویزیونی این سال‌ها داشته که البته عمده این نقش آفرینی حول محور جاسوسی هسته‌ای چند کشور خاص در ایران شکل می‌گیرد. در سریال آینه‌های نشکن به کارگردانی جواد اردکانی نکته مهم این جاست که دو شخصیت عادی با یک زندگی کاملا معمولی ناگهان درگیر یک پروژه سنگین جاسوسی می‌شوند. برخلاف بعضی از فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی اینجا هشداری جدی برای جوانان جویای کار ایرانی مطرح می‌شود تا فریب هر فرصت شغلی رنگ و لعاب‌دار خارج از ایران را نخورند و بدانند در پس این امکانات قطعا اهداف شومی نهفته است. این روش جذب نیرو و جاسوس که در بسیاری از موارد بدون اطلاع فرد متقاضی اتفاق می‌افتد از شیوه‌های مرسوم سازمان‌های اطلاعاتی بیگانه و حتی سازمان مجاهدین خلق است که فرد وقتی متوجه در دام افتادن می‌شود که تقریبا راهی برای جبران نمانده است.

یکی از ویژگی‌های سریال آینه‌های نشکن گروه بازیگران حرفه‌ای و کاربلد است که در راس آنها سعید نیکپور و آزیتا حاجیان قرار دارند و چهره‌ای همچون صبا کمالی که از ستاره‌های سال‌های آغازین دهه 80 است به نوعی نقش قهرمان قصه (سیمین) را ایفا می‌کند. بازی کردن نقش منفی توسط سعید نیکپور هم از آن دسته ریسک‌هایی است که کارگردان و بازیگر انجام می‌دهند و اتفاقا جواب مثبت می‌گیرند و باعث می‌شود یک ضد قهرمان محترم و جنتلمن خلق شود و اتفاقا این نکته در قصه روی جذب جوانان بی خبر از همه جا بسیار تاثیر دارد.

داستان سریال از زمان ورود حاج محمود به قصه، تقریبا وارد فاز اصلی می‌شود و بیننده کم‌کم در‌می‌یابد تمام این اتفاقات یک نقشه شوم بوده و همین نکته باعث می‌شود با قربانیان قصه همدردی کند. آینه‌های نشکن فضای راحت و روانی دارد و البته دارای نقص‌هایی هم هست. شاید مهم‌ترین نکته فیلمنامه نسبت فامیلی مسعود (علی قربان‌زاده) با حاج محمود (قاسم زارع) است که قدری به منطق داستان آسیب می‌زند، چرا که این اتفاقات در کنار فریب‌خوردن سیمین، نامزد مسعود این سوال را در ذهن به وجود می‌آورد که چرا سیمین از برادر نامزدش سوال و پرس‌وجویی نکرده است؟ البته اشراف اطلاعاتی و پلیسی ایران که در کشور‌های جهان در سطح مطلوبی قرار دارد در این سریال بخوبی ترسیم می‌شود و به نوعی این نیروها چند قدم همواره جلوتر از بیننده حرکت می‌کنند و همین باعث می‌شود تعلیق مناسبی در روند پیشبرد داستان ایجاد شود.

موضوع هسته‌ای و اتفاقات پیرامون آن به دلیل مسائل امنیتی و تخصصی نمی‌تواند وارد درام اصلی شود و به همین دلیل جاسوسی و ترور دانشمندان این حوزه خط اصلی است ودر کنار آن خرده داستان‌های فرعی وجود دارد. نکته سریال آینه‌های نشکن اتفاقا همین داستانک‌های جانبی است که می‌توانست توسعه بیشتری پیدا کند تا سریال علاوه بر کشش بیشتر چند وجهی هم باشد، زیرا تجربه نشان داده در مورد این موضوعات یک قصه تک ساحتی جواب نمی‌دهد و باید یک زندگی عادی ترسیم و در پس آن جریانی سیاسی یا امنیتی نمایش داده شود.

این مجموعه جزو اولین تلاش‌های تلویزیون برای نشان دادن افتخارات و چالش‌های صنعت هسته‌ای کشورمان است که پیش از ترور دانشمندان هسته‌ای برای اولین بار پخش شد که در نوع خود نکته‌ای جالب و در عین حال هشدار دهنده برای مسئولان است که با جدی گرفتن بسیاری از داستان‌ها و فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی که در زمان خود غیر واقعی می‌نماید جلوی اتفاقات واقعی بعدی را بگیرند. آینه‌های نشکن، سریال شریف و صادقی است که تماشای آن در باز پخش توصیه می‌شود.

«رهایی» ساخته مسعود تکاور

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات سریال‌سازی در حوزه پلیس و فعالیت‌‌هایش نبود امکان نشان دادن برخی قصه‌ها و کاستی هاست. به عبارتی مجموعه‌های پلیسی حساسیت خاصی برای نمایش کاراکتر خود در سریال‌های تلویزیونی دارند و شاید همین نکته باعث شده این مجموعه به شکل مستقیم وارد حوزه تولید شود.

سریال به لحاظ داستان از تئوری شخصیت ضد‌قهرمان باهوش و قوی استفاده می‌کند و برخلاف بسیاری از آثار پلیسی، شخصیت‌های منفی، ابله و ترسو نیستند و اتفاقا سر نترس و هوش فراوانی دارند. این خصیصه باعث می‌شود قهرمانان قصه تلاش بسیاری برای رساندن وضعیت به آرامش اولیه داشته باشند.

یک گروه حرفه‌ای تعدادی گروگان در اختیار دارند و می‌خواهند با پلیس وارد معامله شوند، اما پس از مدتی علاوه بر پلیس پای نیروهای اطلاعاتی هم وسط می‌آید و از آن‌سو بین تبهکاران هم برای رهبری عملیات اختلاف به وجود می‌آید. این چالش دو سویه باعث می‌شود شخصیت اصلی (جناب سرگرد با بازی دانیال حکیمی) برای رهبری عملیات نجات دچار مشکل شود و البته به سیاق اکثر آثار پلیسی زندگی خانوادگی پلیس اصلی هم دستمایه نویسنده فیلمنامه است و همسر جناب سرگرد و شغلش که پزشکی است و محل کار او هم یکی از قصه‌های فرعی است به موازات قصه اصلی پیش می‌رود. رهایی در دو فضای اصلی روایت می‌شود؛ نخست سوله‌ای که گروگانگیری در آن انجام می‌شود و دوم فضای بیمارستان که به تناسب جابه جایی در آن صورت می‌گیرد. اما بدون شک مهم‌ترین خصیصه تولیدی سریال رهایی ساخته مسعود تکاور بازیگران خوب آن است. دانیال حکیمی، میترا حجار، سام قریبیان، شاهد احمدلو و امیرحسین مدرس بازیگرانی هستند که در این مجموعه حضور دارند و البته این حضور یک ویژگی خاص دارد. این که شاهد احمد‌لو و سام قریبیان هر دو تجربه کارگردانی مستقل دارند و این نکته بسیار می‌تواند به کارگردان اثر کمک کند.

رهایی جزو مجموعه‌های سفارشی پلیس در جهت اصلاح نگاه سنتی به این نهاد است. تبهکاری مدرن و پیشرفته در جهان پر شتاب امروزی مسلما نیروی بازدارنده قوی و هوشمند می‌خواهد که بتواند با آن مقابله کند. این تقابل خیر و شر در این سریال به شکلی سخت و برابر اتفاق می‌افتد و دو نیرو در شرایط برابر هستند و همین باعث تعلیق و جذابیت اثر می‌شود. به‌رغم لوکیشن‌های عمدتا بسته، سریال قصه‌اش را روان تعریف می‌کند و کارگردانی کار یک گام رو به جلو برای مسعود تکاور است که آرام‌آرام به یک کارگردان متخصص در ساخت کارهای نظامی تبدیل شده است.

* هر کشور پیشرفته‌ای در جهان امروز سعی می‌کند با تجهیز پلیس خود به فناوری مدرن فضای امن و آرامی برای شهروندانش ایجاد کند و جالب اینجاست در اکثر این کشورها این مساله با ساخت فیلم‌های پلیسی جذاب همراه است و اگر تکنیکی در تبهکاری نمایش داده می‌شود قطعا پلیس آن کشور قبلا روی آن مسلط شده است. بنابراین ساخت فیلم درباره پلیس علاوه‌بر آگاهی بخشی در بین شهروندان یک نوع مانور قدرت نیز هست که بسیار به ایجاد جامعه امن کمک می‌کند. این فیلمسازی در درجه اول مستلزم همکاری مجموعه ناجا به عنوان سرمایه‌گذار و سپس تلویزیون به عنوان مجری هنری و کیفی و آنتن پخش است و البته امید است مجموعه هنری پلیس و ناجی هنر در ایجاد ترسیم شخصیت پلیس به این نکته توجه کند که نمایش یک مامور که همانند ربات صرفا خوب است کمکی به جذابیت فیلم و سریال‌ها نمی‌کند، بلکه هر پلیس زحمتکش مجموعه‌ای است از عواطف، احساسات ومشکلات که هنگام ماموریت آنها را فراموش می‌کند و وظیفه اش را انجام می‌دهد و البته گاهی اشتباه هم می‌کند. پس نشان دادن این اشتباهات نه به معنای سیاه‌نمایی بلکه برای ایجاد درام بر مبنای واقعیت جامعه و همراهی مخاطب است.

یکی از مشاغل مورد علاقه بچه‌ها همیشه پلیس شدن است و این نشان می‌دهد با وجود وظیفه سنگین این شغل، مهربانی و افتخار در آن موج می‌زند؛ پلیسی که این سال‌ها همیشه یک پای تلویزیون بوده و خواهد بود.

بهرنگ ملک محمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها