رمزگشایی جام‌جم از هجمه مشترک علیه رسانه ملی

پشت پرده پاسکاری‌های تخریبی

تخریب عملکرد سازمان صدا و سیما در قالب برچسب کپی به برنامه‌های پرمخاطب، اتهام بودجه‌خواری پرسنل، نبود بهره‌وری و نیز انتقاد از سریال‌ها و مجموعه‌های کم‌مایه از مرز نشریات و سایت‌های داخلی گذشته و این روزها با ادبیات مشترکی به برخی رسانه‌های آن‌سوی مرزها رسیده است. این گزارش‌ها بی‌آن‌که اطلاعاتی بیش از انتقادات تکراری برخی سایت‌های داخل داشته باشند، از اهداف پشت پرده این تخریب و فرافکنی سیاسی تخریبگران حکایت می کند. یکی از این فرافکنی‌ها، نسبت ناکارآمدی برجام به رسانه ملی است.
کد خبر: ۸۹۵۱۷۵

حساب‌شده و از پیش برنامه‌ریزی شده

در سال‌های اخیر نهادها و ارگان‌های نظام جمهوری اسلامی به شکل اعم و سازمان‌هایی که تحت نظر مقام معظم رهبری فعالیت می‌کنند مورد هجمه همه‌جانبه رسانه‌های خارجی معارض با نظام و حتی گهگاه برخی از رسانه‌های داخلی قرار گرفته‌اند. سازمان صداوسیما هم به‌عنوان یکی از نهادهای زیر نظر مستقیم مقام معظم رهبری از این هجمه‌ها و انتقادات ناجوانمردانه بی‌نصیب نمانده است.

یک عضو شورای نظارت بر صداوسیما نیز معتقد است که دشمنان خارجی نظام و مزدوران داخلی‌شان سعی بر این دارند تا نهادهایی را که زیرنظر مقام معظم رهبری فعالیت می‌کنند زیر سوال ببرند و عملکرد و کارنامه‌شان را لوث کنند.

حجت‌الاسلام مفید کیائی‌نژاد با تاکید بر این‌که این هجمه همه‌جانبه، فرآیندی کاملا حساب شده است، به جام‌جم گفت: نمی‌شود ادعا کرد که صداوسیما کاملا بی‌عیب و نقص است اما چنین حرکت هماهنگی که برای ضربه زدن به این سازمان شکل گرفته، کاملا حساب‌شده و از پیش برنامه‌ریزی شده است. باید مدیران و مسئولان رسانه ملی نسبت به این قضیه هوشیار باشند. در عین حال باید میدان و فضا برای رسانه‌های داخلی که به شکل منصفانه و متعهدانه با مسائل و قضایا برخورد می‌کنند، بازتر شود تا مبادا دشمنان به اهداف شوم‌شان برسند.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی ادامه داد: هیچ دلیلی ندارد که فکر کنیم ممکن است میان رسانه‌های معاند خارجی و برخی از رسانه‌های داخلی ارتباطی وجود نداشته باشد. این هجمه‌ها علیه رسانه ملی حتما حساب شده و از قبل پیش‌بینی شده است.

مراقب این سرمایه جمعی باشیم

سعید ابوطالب، فعال فرهنگی و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی نیز هجمه به رسانه ملی یا سازمان رسانه‌ای کشور را یک اتفاق جدید نمی‌داند و معتقد است: پیش از این هم چه در داخل و چه از خارج کشور، به صدا و سیما حمله‌های فرهنگی و ناجوانمردانه صورت گرفته است. این گفته به معنی نادیده انگاشتن نقاط ضعف رسانه ملی نیست و در ضمن رادیو و تلویزیون هم مانند هر مقوله دیگر اجتماعی، از نظر طرفداران و کسانی که به آن اعتماد دارند روی یک منحنی سینوسی قرار دارد؛ در مقطعی از زمان مخاطبانش رشد پیدا می‌کنند و در مقطعی دیگر با ریزش مخاطب روبه‌رو می‌شود.

این نماینده مجلس درباره دلیل و اندازه این هجمه‌ها توضیح داد: کشور ما و نظام جمهوری اسلامی ایران، از ارکانی مانند دولت، نیروهای نظامی اعم از سپاه و ارتش، نظام رسانه‌ای مانند صدا و سیما، نهادهای حکومتی مانند نهاد ولی‌فقیه، روحانیت، مجلس و شورای نگهبان ساخته شده است که هر کدام از آنها به نوبت توسط جریان‌های وابسته به نظام سلطه مورد هجوم قرار می‌گیرند.

وی تاکید دارد: حق پرسشگری و نقد برای فعالان فرهنگی داخل کشور اعم از منتقدان و هنرمندان قابل قبول است و این نقد اگر دلسوزانه و سازنده باشد خیلی اوقات کمک می‌کند که رسانه ملی ضعف‌هایش را برطرف کند ولی باید به این نکته توجه داشت که جریان‌های رسانه‌ای مشخصا وابسته به خارج از کشور، صدا و سیما را در همه حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، فکری، سیاسی و اقتصادی، رقیب اصلی و جدی خودشان می‌بینند.

ابوطالب توجه منتقدان داخلی را به این نکته جلب می‌کند که در کنار ضرورت نقد، لازم است به این نکته توجه کنیم که اگر توده مردم اعتمادشان را به رسانه ملی از دست بدهند این رسانه باوجود همه انتقادهایی که ممکن است به آن وارد باشد، جایگزین دیگری ندارد.

از نگاه ابوطالب در چنین شرایطی مردم متفرق می‌شوند و هر کسی به گوشه‌ای نگاه می‌کند؛ یکی به رسانه آمریکایی، دیگری عرب، اروپایی، ترک و ضدانقلاب و سکولار و در نهایت این تشدد، انسجام ملی و حتی ساختارهای فرهنگی را در درازمدت از بین می‌برد.

این مستندساز خطاب به هنرمندان و برنامه‌سازان گفت: بسیاری از هنرمندان ما که در بستر اصلی رسانه ملی بوده‌اند یا حتی در حاشیه آن از طریق رسانه ملی هدایت شده‌اند و اگر این رسانه از بین برود هیچ هنرمندی اعم از بازیگر، نوازنده، خواننده و کارگردان فرصت عرض اندام نخواهد داشت و اصولا نظام از هم می‌پاشد.

وی در پایان به همه منتقدان و اصحاب رسانه، روزنامه‌نگاران و هنرمندان پیشنهاد کرد که به‌طور مستمر برنامه‌های صداوسیما را به دقت تماشا کنند، معایب آن را مشفقانه، صادقانه و با رویکرد اصلاحی گوشزد کنند، اما مراقب این سرمایه جمعی و ملی باشند که اگر از بین برود، خیلی از الزامات سیاسی اجتماعی روی هم مستقر نمی‌ماند و از بین می‌رود.

فرافکنی در مواجهه با انتقادات

یک محقق و پژوهشــگر تاریـخ معاصر هم به یک اصل متداول در تاریخ سیاسی ایران اشاره می‌کند و آن هم انداختن کم‌کاری‌ها و کاستی‌های خود به گردن دیگران است.

دکتر جواد منصوری با بیان این مطلب اظهار کرد: دولت‌ها و جریان‌های سیاسی مختلف سعی می‌کنند که ضعف‌ها و شکست‌های خود را به گروه‌ها و سازمان‌های دیگر نسبت دهند و کمتر می‌پذیرند که اشکال و نقصان از خودشان بوده است. به عبارت بهتر، سعی می‌کنند که توپ را در زمین دیگران بیندازند. در علم روان‌شناسی به این فرآیند «فرافکنی» می‌گویند. با توجه به این شرایط، تعجبی ندارد که برخی از افراد یا سازمان‌ها گناه کم‌کاری خود را به گردن صداوسیما بیندازند.

وی با اشاره به این موضوع که سازمان صداوسیما از ابتدای انقلاب مورد هجمه مخالفان بوده است، تصریح کرد: رسانه ملی در این اواخر تا حدودی ملاحظات را در روشنگری و تبیین وقایع کنار گذاشته و طبیعتا حجم حمله‌ها به آن بیشتر شده است. این موضوع عجیب و غریبی نیست. هر گاه دشمن بیشتر به ما حمله کند باید به درستی کار خود بیشتر اطمینان داشته باشیم. عده‌ای در داخل کشور تحمل شنیدن انتقاد را ندارند و از این‌رو، هر روز به منتقدان خود برچسب‌های عجیب و غریب می‌زنند که این هم از ضعف اخلاقی‌ و هم سیاسی‌شان حکایت دارد.

وام‌گیری داخلی‌ها از ادبیات دشمن

آیا ممکن است میان رسانه‌های معاند خارج از کشور و برخی از داخلی‌ها ارتباطی برقرار بوده و به نوعی به هم خط داده و خط بگیرند؟

منصوری چنین امری را کاملا محتمل دانست و تاکید کرد: از ابتدای انقلاب شاهد بوده‌ایم گه گروه‌ها و اشخاصی که با نظام هماهنگی ندارند سعی می‌کنند در تعارضات خود با نظام از ادبیات دشمن وام بگیرند. نکته مهم این‌که، رادیو و تلویزیون‌های داخلی نیز مآخذ و منابع اخبار و تفاسیر خود را از این رسانه‌های داخلی وام می‌گیرند و اخبار این رسانه‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کنند. گاهی بین چند سایت و روزنامه تشابهات کاملی در عناوین و مطالب دیده می‌شود که نشانه ارتباط نزدیک و سازمانی آنهاست.

همنوایی معاندان و برخی از رسانه‌های داخلی

بیژن نوباوه، نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس هم دراین‌باره به جام‌جم گفت: سابقه همنوایی رسانه‌های خارجی و برخی از رسانه‌های داخلی فقط در حمله و هجمه به رسانه ملی خلاصه و محدود نمی‌شود و در بسیاری از موارد دیگر هم مشاهده شده است. اساسا مجموعه‌ای که غیرهمسو با جریان غرب حرکت می‌کند همیشه مورد هجمه‌ این رسانه‌ها واقع شده است. این جریان خودباخته اخیرا با جریان‌سازی‌های رسانه‌ای سعی در توجیه بدقولی‌ها و خلف وعده آمریکا در پسابرجام داشته و تلاش کرده که فرافکنی‌های این کشور را توجیه کند با این بهانه که شرایط داخلی اجازه نمی‌دهد تا آمریکا وعده‌های خود را عملی سازد. به گفته او، این جریان می‌خواهد که رفتارهای خصمانه آمریکا را به نوعی با رفتار تدافعی رسانه ملی توجیه کند و این شائبه را به‌وجود بیاورد که اگر رسانه ملی اطلاع‌رسانی نکرده و اخبار مربوط به آمریکا را پوشش ندهد قطعا فضا بهتر از این خواهد شد که اکنون هست. تجربه نشان داده که این ادعا، خیالی باطل و ناپخته است.

نوباوه در ادامه ارتباط میان جریان معاند خارج کشور با برخی از رسانه‌های داخلی را ثابت شده خواند که عوامل آن نیز شناسایی شده‌اند و اضافه کرد: نیروهای اطلاعاتی ما اشراف کامل دارند به کسانی که به شکل مستقیم با رسانه‌های غربی کار می‌کنند. سر خط این جریان از انگلیس می‌آید و همه یک خط فکری را دنبال می‌کنند. باید هوشیار بود؛ اگر در خارج کشور از یک رسانه داخلی تعریف یا انتقاد می‌شود قطعا جریانی آگاهانه و حساب شده در پشت آن قرار دارد.

هجمه‌هایی از جنس بیگانه

در یکی دو روز گذشته روزنامه «گاردین» با انتشار گزارشی به وضعیت دشواری اشاره کرد که صداوسیما در رقابت با شبکه‌های اجتماعی و شبکه‌های تلویزیونی و ویدئویی آنلاین در آن قرار گرفته است.

این روزنامه با اشاره به رویکرد ناهمدلانه صداوسیما با دولت تدبیر و امید نوشت: «صداوسیما پوشش ضعیفی از مذاکرات هسته‌ای میان تیم ایرانی با قدرت‌های جهانی داشت. می‌توان گفت در مواردی این رویکرد حتی بسیار شدید و تند و تیز بوده است چندین مستند با حمله به محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران انجام شدند. ظریف که بسیاری او را قهرمان ملی می‌دانند با بی‌مهری تلویزیون دولتی ایران مواجه شده است. هنگامی که او با برنامه نود مصاحبه کرده بود مدیران صداوسیما اجازه پخش آن را ندادند.»

شبکه بی.بی.سی هم با ارائه برخی آمار عجیب و غریب از میزان بینندگان خود و القای عدم استقبال مردم داخل کشور از برنامه‌های صداوسیما همواره به دنبال آن است که با ایجاد یک فضاسازی رسانه‌ای، به تخریب رسانه ملی بپردازد.

این شبکه که در گذشته‌ای نه چندان دور با مشاهده محبوبیت شخصیت عروسکی «جیگر» در سریال پر‌طرفدار «کلاه قرمزی» شایعه مضحک ممنوع التصویر شدن او را بر سر زبان‌ها انداخت و تا مدت‌ها مورد تمسخر کاربران فضای مجازی قرار گرفت، در یک پروژه همه‌جانبه دیگر تلاش کرد با هجمه به نقاط قوت برنامه خنداونه، مانند همیشه نشان دهد که چقدر با خواست و سلیقه مردم فاصله داشته و حتی طاقت دیدن شیرین کامی مردم ایران از یک برنامه مفرح و طنز را ندارد!

هجمه‌ها نشانه مسیر درست رسانه ملی

نوباوه، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس: جریان رسانه‌ای که علیه صداوسیما شکل گرفته قطعا حساب شده است. اطلاع داریم که نزدیک به 600 خبرنگار و فعال رسانه‌ای با جریان منفعل در برابر غرب همکاری دارند. برنامه‌ریزی این جریان در انگلیس انجام می‌شود و به هریک از رسانه‌ها ماموریت‌های خاص و مشخصی محول شده است. این جریان حتی برای سبک زندگی هم سیاست‌ها و برنامه‌هایی را پیش‌بینی کرده است، دیگر چه برسد به خط سیاسی سازمان صداوسیما. رسانه‌های همسو با این جریان کاملا هماهنگ هستند و می‌بینید شبکه‌های معاندی مثل بی بی سی فارسی کاملا همسو با برخی از سرخط‌های رسانه‌های زنجیره‌ای فعال در داخل حرکت می‌کند. به تعبیری بهتر، همه به نوعی یک خط مشخص را دنبال می‌کنند. هجمه‌ها به رسانه ملی نشان‌دهنده مسیر درست و موفقیت آمیز آن است. صداوسیما با کمک چند رسانه معدود دیگر توانسته اطلاع‌رسانی را به شکل صادقانه‌ای انجام دهد و باید همین سیاست به انتها تداوم یابد.

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها