حضور کیومرث پوراحمد در برنامه خندوانه که به تعبیر رامبد جوان، سرو سینمای ایران است، از سوی خندوانه‌ای‌ها به فال نیک گرفته شد. او در شب حضورش در جمع خندوانه‌ای‌ها خاطرات مجید و بی‌بی و حتی خواهران غریب و خسروی سینمای ایران را زنده کرد، حتی برخی با پوراحمد همنوا شدند و گوشه چشم‌شان تر شد، اما گویا این همدلی به کام آنهایی نبود که بر طبل کپی‌کاری خندوانه می‌کوبند.
کد خبر: ۸۹۵۱۷۴

1ـ تنها یک روز پس از شب‌نشینی پوراحمد با خندوانه، هجمه جدیدی علیه رسانه ملی جان گرفت؛ هجمه‌ای که سعی می‌کرد سناریوی کپی‌کاری خندوانه را از زاویه‌ای دیگر زنده کند. خبرگزاری ایسنا که تا به حال مورد وثوق پوراحمد بود، به بهانه گپ و گفتی خودمانی (بخوانید با انگیزه تخریب رسانه ملی) به سراغش رفت.

2ـ‌ در این گفت‌وگو، رسانه ملی به نقل از پوراحمد متهم به سانسور شد، خبرنگار با سوال جهت‌داری از سکوت پوراحمد درباره فیلمش ـ کفشهایم کو؟ ـ پرسید و این که چرا از فیلمش در خندوانه چیزی نگفته، پاسخ «سانسور» رسانه ملی در این زمینه به سرتیتر بسیاری از نشریات و سایت‌ها تبدیل شد، درحالی که یک روز بعد، پوراحمد عبارت سانسور رادر گفته‌های خود تکذیب کرد.

3ـ در این گفت‌وگو کم‌کاری پوراحمد در تلویزیون به آزردگی‌اش از رسانه ملی نسبت داده می‌شود، درحالی که وی کم‌کاری را تابع مشکلات شخصی خود می‌داند.

4ـ پوراحمد در نامه گلایه‌آمیزش به ایسنا و خبرنگار مورد وثوقش می‌نویسد که آخرین دوره همکاری‌اش با تلویزیون شش هفت سال قبل بوده که علت کم‌کاری را به رئیس رسانه ملی وقت (مهندس ضرغامی) توضیح داده، او می‌گوید: «وقتی در این فاصله رئیس سازمان عوض شده و تغییرات وسیعی در کادر مدیریت آن به‌وجود آمده من چطور می‌توانم قضاوت درستی درباره سازمان داشته باشم و درباره حال و روز امروزش حرف بزنم.»

5ـ این درحالی بوده که خبرنگار ایسنا با آنچه پوراحمد به عهدشکنی تعبیر می‌کند، به قلب صحبت‌های او پرداخته تا خاطر مخاطبان را نسبت به رسانه ملی مکدر کند.

6ـ پوراحمد در پاسخ به عهدشکنی خبرنگار ایسنا آورده است که «روزی که با آقای کیانیان در ایسنا بودیم، وقتی داشتم می‌رفتم شما گفتی: «پس مطلب خندوانه را ( برای حک و اصلاح) بفرستم دیگه» و من هم گفتم: «حتما.» با قاعده نانوشته‌ای که طی سال‌ها مراوده بین ما شکل گرفته بود «بفرستم؟» را به این معنی گرفتم که مطلب را (قبل از انتشار) برای من بفرستی و من آن را ویرایش کنم، اما نمی‌دانم چرا شما عهدشکنی کردی و درست برعکس آن قاعده نانوشته سالیان گذشته عمل کردی و به جای این که مطلب را برای من بفرستی، فرستادی برای انتشار.»

7ـ خبرنگاری حرفه‌ای مبتنی بر جلب اعتماد مخاطب به منبع پیام است. آنچه ایسنا در مصاحبه پوراحمد انجام داد، فارغ از بدعهدی، باعث انحراف مخاطب از هدف پیام شد. هدف پوراحمد همدلی با خندوانه‌ای‌ها جدا از سیاسی‌کاری بود و آرمان ایسنا ابزار ساختن گلایه‌های پوراحمد برای فشار بر رسانه ملی، غافل از این‌که او ساعاتی بعد اتهامات ایسنا را انکار می‌کند. در این بین، مخاطب به بازیچه‌ای تبدیل شده که گویا می‌توان براحتی فریبش داد و بذر کینه به تلویزیون را در دلش کاشت. آیا این خبرگزاری نباید از مخاطبش عذر بخواهد؟

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها