اگر مهاجم نوک یک تیم فوتبال توپ را از مقابل دروازه خالی به بیرون می‌زند، تقصیر سرمربی چیست؟ سرپرست چه گناهی دارد؟ آیا مدیرعامل مقصر است؟ گاه همه ـ یا لااقل در حد مقدور و معقول و مقبول ـ مقدمات و ابزار لازم برای به سر و سامان رسیدن یک اثر فراهم و مهیاست، اما کم‌لطفی‌ها و فقدان خلاقیت و خساست در صرف زمان و به خرج دادن انرژی لازم و مکفی باعث می‌شود نتیجه، آنی نشود که انتظار می‌رود و شایسته و بایسته است.
کد خبر: ۸۹۴۴۷۵

تشبیه فرآیند تولید آثار و سریال‌های نمایشی در تلویزیون چندان بی‌شباهت به مناسبات حاکم بر یک تیم فوتبال نیست. همان‌گونه که ممکن است مدیرعامل یک تیم فوتبال، برای تامین هزینه‌های جاری به هر دری بزند تا بهترین مربی و بازیکن را جذب تیمش کند و البته مناسب‌ترین امکانات را در اختیارشان بگذارد، مدیر گروه فیلم و سریال یکی از شبکه‌های تلویزیون هم با وجود همه کمبودها و چالش‌های مالی و اعتباری، کمر همت ببندد به جذب هنرمندان باسابقه و آزمون پس‌داده و تامین امکانات مناسب و سخت‌افزارهای استاندارد، تا مگر اثری نمایشی پا بگیرد جذاب و مخاطب‌پسند.

رسانه ملی در سال‌های اخیر همواره از کمبود اعتبارات رنج برده است، اما در عین حال، از غنی‌سازی اوقات فراغت مخاطبانش کم نگذاشته و با همه داشته‌ها و نداشته‌هایش کوشیده سریال‌ها و مجموعه‌های نمایشی جذاب و پرتعلیقی را برای مردم ایران تولید کند و روی آنتن ببرد. در همین زمینه است که مجرب‌ترین و خوش‌ذوق‌ترین کارگردانان و خلاق‌ترین و بااستعدادترین بازیگران و حرفه‌ای‌ترین و کارآزموده‌ترین عوامل فنی به کار دعوت شده و دستمزدهای گاه گزاف‌شان با وجود همه کمبودها و کاستی‌های بودجه‌ای تامین می‌شود به این امید که لبخند رضایتی نقش ببندد برگوشه لبان مخاطبان.

قضا را ببین، که در همین سال‌های عسرت چه مجموعه‌ها و سریال‌های جذاب و پرمخاطبی که شکل نگرفت بر تصویر قاب جادویی و چه خاطره‌های خوشی که رقم نخورد برای دوستداران و هواداران، همه برآمده از خلاقیت و ذوق و طبع هنرمندانه عوامل و کارگردان و بازیگر.

یک پرسش اساسی و تامل‌‌برانگیز؛ اگر کفگیر خلاقیت یک کارگردان به ته دیگ خورده و نمی‌تواند سریالش را بخوبی رو به جلو ببرد و جذاب و گیرا از آب و گلش درآورد، گناه رسانه ملی چیست؟ اگر بازیگری که اتفاقا نقش‌آفرینی‌های ماندگار و خاطره‌انگیزی را در کارنامه خود دارد، در مقابل دوربین یک سریال تلویزیونی دست و پا بسته و منفعلانه رفتار می‌‌کند، تقصیر به خود او و کارگردان بازمی‌گردد یا تلویزیون؟!

کمبود بودجه و ضیق وقت، در این سال‌های واپسین، محمل و بهانه خوبی شده برای توجیه سَمبَل‌کاری‌ها و به خاکی زدن‌های برخی هنرمندان. کارگردانی که سریالی کسالت‌آور را جمع و جور کرده، دم از تنگناهای مالی می‌زند و بازیگری که در جلوی دوربین فقط راه رفته و طوطی‌وار دیالوگ گفته، از ضیق وقت می‌نالد.

در اینجا باید این پرسش را مطرح کرد که چگونه است کارگردانی مانند سیروس مقدم می‌تواند چهارگانه پایتخت را در همین شرایط بسازد و اتفاقا همه چهار قسمت هم بیش و کم بر دل و جان مخاطبان‌شان بنشیند یا بهروز شعیبی در همین دوران عسرت، سریال خاطره‌انگیز «پرده‌نشین» را به سامان رسانده و به بینندگان تلویزیون عرضه می‌دارد؟!

به نظر می‌رسد کشتی خلاقیت برخی هنرمندان تا به تلویزیون می‌رسند، یکسره به گل می‌نشیند و زمینگیر می‌شود. شاید هم فعالیت و کار در رسانه ملی را آنچنان که باید و شاید جدی نمی‌گیرند. هرچه هست تلویزیون فضا و امکانات لازم را در اختیار آنها قرار داده و الحق و الانصاف چیزی برایشان کم نگذاشته است. شاید لازم باشد برخی هنرمندان ـ این مساله البته عمومیتی ندارد بی‌گمان ـ اندکی از حس خودشیفتگی فاصله گرفته و شنونده و پذیرنده انتقادهای منصفانه باشند.

محسن محمدی - رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها