در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در این شرایط علی مرادخانی، معاون هنری تلویحا میگوید: در 30 سال گذشته چه کسی پاسخگو بوده که او امسال به پرسشها پاسخ بدهد. این درحالی است که او طی دوره مدیریت خود، نه پرسشی را پاسخ داده و نه به نقدهای رسانهها توجهی کرده است و حتی پیام تجمع اعتراضی مردم و هنرمندان مقابل موزه هنرهای معاصر تهران هم که روز گذشته برپا شد، چندان از نظر مدیران وزارت ارشاد جدی گرفته نشده است.
به گزارش جامجم، معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هنوز هم دچار آشفتگیهای فراوانی است؛ آشفتگیهایی که از ابتدای حضور علی مرادخانی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر مهمترین نهادی که هنرمندان عرصههای موسیقی، تئاتر، هنرهای تجسمی و مد و لباس با آن مرتبط هستند، روزبهروز بیشتر شده است. اوضاع نابسامان تئاتر و موسیقی، اتفاقات کوچک و بزرگی که بر ارکسترهای ملی و سمفونیک گذشته و حاشیههای واگذاری موزه هنرهای معاصر به بنیاد رودکی تنها بخشی از این اتفاقات بوده است.
غولی به نام بنیاد رودکی
بنیاد رودکی در دوره جدید تا حدی قدرت پیدا کرده است و به جای اینکه در کنار هنر و هنرمندان قرار گرفته و یاریشان کند، بر شرایط سخت هنر کشورمان که با کمبود بودجه مشکلات بیشتری هم دارد، آوار شده و کار را سختتر هم کرده است. تالار وحدت برای کسب درآمد، محل جولان دادن کارگردانهای جوان و بیتجربهای شده که میتوانند اثری خام و نهچندان موفق و قوی را به صرف توان پرداخت پول زیاد و اجاره این سالن روی صحنه ببرند. البته فراموش نکنیم که سال اول حضور این تیم در معاونت هنری با انتخاب حسین طاهری بهعنوان مدیر مرکز هنرهای نمایشی یک سال تمام تئاتر کشور و جامعه پرمشکل این هنر را معطل نگه داشت. در دوره طاهری هیچ اتفاق خاصی نمیافتاد، هیچ کاری انجام نمیشد و هنرمندان مدام معترض بودند. این مدیرکل از سوی مرادخانی عزل نشد و سرانجام با تقدیم استعفایش به وزیر، معاونت هنری را ناتوان جلوه داد و رفت. مدیرکل بعدی مهدی شفیعی هم طبق شنیدهها سال گذشته قصد استعفا از سمت خود را داشت، چراکه قرار بود بنیاد رودکی زمام بسیاری از امور مربوط به تئاتر کشور را بهعهده بگیرد.
هرچند در عرصه تئاتر حضور بنیاد رودکی خیلی پررنگ و دردسرساز نشد، اما در عرصه موسیقی دخالت بسیاری داشت. ابتدا باید به استعفای پیروز ارجمند از سمت مدیریت دفتر موسیقی و اداره این دفتر توسط فرزاد طالبی بهعنوان سرپرست اشاره کرد. سرپرستی که بتازگی موفق شده پس از مدتها حکم مدیریت این دفتر را بگیرد. ارجمند هم درست مانند طاهری در دوره مدیریتش مدام از سوی رسانهها مورد انتقاد بود، اما او هم به گونهای استعفا داد که باز هم از نگاه همه مرادخانی در کانون توجه قرار بگیرد.
اما دخالت بنیاد رودکی در ماجرای ارکسترها از دوره مدیریت ارجمند آغاز شد. در این دوره هر چند منوچهر صهبایی بهعنوان رهبر معرفی شده بود، اما ناگهان ورق برگشت و علی رهبری وارد کشور شد تا چوب رهبری ارکستر سمفونیک را به دست بگیرد. گرچه بازگشایی ارکستر در دولت یازدهم اتفاق خوبی بود و به تعطیلی آن از دوره دولت قبل پایان میداد، اما در ابتدا برخوردهای تند رهبری با نوازنده و کنار نیامدن آنها با یکدیگر موجب خداحافظی نوازندههای پیشکسوت با ارکستر شد. در ادامه هم ارکستر اجراهایی را روی صحنه برد که هرچند به نظر کارشناسان موفق بودند و ارکستر صدادهی بهتری داشت، اما به دلایل مختلف مورد توجه مردم قرار نگرفت. در روزهای پایانی سال هم یک نفر دیگر توانست همه چیز را به گردن معاون هنری بیندازد و استعفای تند و تیزی بنویسد. علی رهبری چند روز به پایان قراردادش مانده با فرار رو به جلو و تقدیم استعفا باز هم به وزیر و نه شخص معاون هنری، ایران را ترک کرد و با نامهنگاریهایش در رسانهها کار را به جایی رساند که او را با احترام به کشور باز گردانند. او هم دخالتهای بیجا و غیرکارشناسانه بنیاد رودکی را از اصلیترین دلایل استعفایش اعلام کرد.
غائله موزه هنرهای معاصر
غائله دیگری هم گریبان موزه هنرهای معاصر تهران را گرفته بود که به نظر میرسد ختم به خیر شده است. آنطور که بیان شد، قرار بود این موزه زیرمجموعه بنیاد رودکی بهعنوان یک نهاد نیمهخصوصی شود که با اعتراض و تجمع هنرمندان مقابل موزه هنرهای معاصر روبهرو شد. البته آنطور که گفته میشود این موضوع سال گذشته مطرح شده و به دلیل وجود موانع قانونی در راه عملی شدنش لغو شده بود، اما هنرمندانی که حرفهای ضد و نقیض فراوانی طی این چند سال شنیدند، نگران عملی شدن این اتفاق بودند.
با همه این اتفاقات که البته تنها بخش کوچکی از حاشیههای چند سال اخیر است، روز گذشته مرادخانی در گفتوگویی با خبرگزاری تسنیم در پاسخ به پرسشهایی درباره وضعیت ارکستر و حاشیههای موزه هنرهای معاصر گفته است، جوری حرف میزنید که انگار من مسئول همه اتفاقها هستم، 30 سال در این مملکت چه خبر بوده که امسال، من باید همه چیز را جواب بدهم!
آقای مرادخانی! هیچ رسانهای بابت 30 سال گذشته از شما پاسخ نمیخواهد و همه شاهد این هستند که حضور شما در معاونت هنری در یکی دو سال گذشته چه مسائل و مشکلات کمنظیری را ایجاد کرده است. هیچ نیازی نیست یک مدیر برای دورههایی که مسئولیتی نداشته پاسخ دهد، اما این حق رسانههاست که خواهان پاسخگویی به پرسشها و شبهات وارده بر دوره مدیریت شما باشند، تا هم افکار عمومی را روشن و هم به رسالت خود عمل کنند. معاونت هنری اگر به نقدهای رسانهها و سخنان هنرمندان توجه میکرد و دایرهاش را محدود به برخی اطرافیان خاص نمیکرد، بیشک اکنون این شائبه تقویت نمیشد که دستهای پشت پرده در بنیاد رودکی نه به نفع هنر بلکه در راه منفعتهای شخصی خود گام برمیدارند.
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد