وقتی جلال آل‌احمد با زندگی وداع گفت؛ زنی سیمین نام در کنارش بود تا از لحظاتی که همسرش، با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد، نوشتاری خلق کند که در نوع خود بی‌نظیر است؛ کتاب «غروب جلال» روایت سیمین دانشور است از مرگ نویسنده‌ای متفاوت که داستان‌نویسی ایران را تکان داد.
کد خبر: ۸۸۷۹۳۷
به یاد غروب سیمین

اما چهار سال قبل که در چنین روزی سیمین دانشور از میان ما رفت، جلالی نبود تا روایتگر لحظاتی باشد که این زن نویسنده و همسر وفادار با خیال راحت این دنیا را پشت سر می‌گذارد، دنیایی که هر چند لبریز از تنهایی بود، اما غنی بود و سیمین این فرصت را یافت تا با آثار خود جاودانه شود.

رمان «سو و شون» یکی از متفاوت‌ترین رمان‌های ایرانی است؛ داستانی که در سال 48 نوشته شده و واقعیت‌های آن دوره را به‌عینی‌ترین شکل ممکن روایت می‌کند. دوره‌ای که خان‌ها خود را صاحب همه دارایی مردم می‌دانستند و یوسف،همسر زری در سو و شون (سوگ سیاوش)، کشته راه مبارزه می‌شود! سو و شون داستان زنی است که باید برای همسر مبارزش به زیباترین شکل سوگواری کند و برای پسرش، سهراب بگوید که یوسف چگونه مردی بود تا سهراب، یوسف ثانی شود.

سیمین دانشور، همسر جلال آل‌احمد بود، اما در سایه او نبود. امتیازش این بود که راوی زندگی مردانی بود که مبارزه علیه ستم، سبک زندگی‌شان بود که اگر سیمین نبود، کمتر کسی متوجه می‌شد که جلال چگونه جلال شد و یوسف چگونه با مُردنش، به دیگران راه و رسم آزاد زیستن را یاد داد.

سیمین دانشور، 90 سال زندگی کرد، محترمانه و بدون حاشیه. وقتی جلال کتاب سنگی بر گوری را نوشت و منتشر کرد، با سکوتش به خودش و این‌که هیچ‌وقت مادر نشد، احترام گذاشت، اما در داستان‌هایش مادر را چنان شورانگیز و زیبا وصف نمود که ثابت کرد در درون هرزنی مادری نهفته است؛ حال می‌خواهد این مادر بالقوه بماند یا نمود بیرونی پیدا کند و زن، مادر بودن را تجربه کند.

سیمین دانشور بدون هیاهو در داستان‌های کوتاه و رمان‌هایش زندگی زنان را باورپذیر و بدون اغراق و به دور از نگاه‌های به‌اصطلاح فمینیستی روایت کرد.او این قدرت را داشت که زن ایرانی را، ایرانی به تصویر بکشد.

طاهره آشیانی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها